بازار کار در شرایط سرمایهداری برای راندن زنان از مشاغل معتبر و درآمد بالا دو استراتژی در پیش گرفته است. استراتژی حذف یعنی بیرون راندن زنان از مشاغل بالای اجتماعی و استراتژی تفکیک جنسیتی یا راندن زنان به مشاغل خاص که به عنوان بیاعتبار و درآمد پایین ردهبندی میشوند.
دکتر شهلا اعزازی- گروه مطالعات زنان.
سیلویا والبی جامعهشناس و فمینیست انگلیسی در دهه ۸۰ میلادی نظریه خود را در مورد مردسالاری در جامعه سرمایهداری بیان کرد. هر چند نظریه او در مورد مردسالاری با توجه به تغییرات و دگرگونیهای جامعه بریتانیا صورت گرفته، اما در برگیرنده نکات بسیار جالبی است. فعالیتهای او حوزههای متعددی از مسایل زنان را شامل میشود، همچنین کتابهای متعددی در زمینه نظریههای مردسالاری، خشونت و جنسیت تالیف کرده است. کتابی از او با نام «هزینه خشونت خانگی» به تازگی به فارسی ترجمه شده است.
والبی در کتاب مشهور خود «نظریهپردازی مردسالاری» مطرح میکند که با وجود برخی تغییرات مانند افزایش دسترسی زنان به آموزشهای تخصصی و یا کاهش شکاف دستمزدهای بین دو جنس، اما نمیتوان از رسیدن به برابری جنسیتی در این جوامع نام برد، بلکه باید به تغییر شکل مردسالاری توجه داشت. براساس نظر والبی در این جوامع دو نوع مردسالاری وجود دارد، خصوصی در محدوده خانواده و عمومی در محدوده جامعه. همچنین حرکتی از جانب مردسالاری خصوصی به مردسالاری عمومی نیز دیده میشود.
برای شناخت مردسالاری بررسی شش ساختار مردسالاری یعنی کار دستمزدی، کار خانگی، روابط جنسی، فرهنگ (مذهب، رسانه و آموزش )، خشونت و دولت ضرورت دارد. مردسالاری خصوصی بر اساس تولید خانگی و حذف زنان از مشاغل و مردسالاری عمومی بر اساس وجود دولت و تفکیک جنسیتی بر زنان ستم روا میدارد.
بازار کار در شرایط سرمایهداری برای راندن زنان از مشاغل معتبر و درآمد بالا دو استراتژی در پیش گرفته است. استراتژی حذف یعنی بیرون راندن زنان از مشاغل بالای اجتماعی و استراتژی تفکیک جنسیتی یا راندن زنان به مشاغل خاص که به عنوان بیاعتبار و درآمد پایین ردهبندی میشوند. هر چند که سایر ساختارها مانند تاکید بر روابط جنسی موجود و داشتن معیارهای دوگانه در مورد روابط جنسی برای زن و مرد، خشونت خانگی نسبت به زنان که از طرف دولت تا حدودی پذیرفته شده است و اقدام خاصی برای جلوگیری از آن انجام نمیگیرد و یا فرهنگ و یا ساختارهای مردسالارانه فرهنگی که تصویری خاص از زنان را ارایه میدهند در بقا مردسالاری دخیل هستند و نقش آنان نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
مردسالاری خصوصی بر اساس شیوه تولید خانگی است. در این شکل یک مردسالار در محدوده خانواده بر زنان و نیروی کار آنان نظارت دارد. مردان از طریق خدمات رایگان زنان در چارچوب کار خانگی بدون دستمزد و فرزندآوری خدماتی را دریافت میکنند که برای مصرف آن پرداختی انجام نمیدهند و بدین طریق به امکانات مصرف و اوقات فراغت دست مییابند. از آنجا که زنان به علت استراتژی حذف از ورود به مشاغل معتبر و با درآمد بالا بیرون رانده شدهاند، وابسته به دستمزد و حمایت مالی همسران خود هستند. در عینحال زنان با کار خود امکاناتی را به وجود میآورند که نیروی کاری مردان بازتولید شده و مردان بتوانند در بازار کار نیروی کار خود را با دستمزد مبادله کنند. پس نیروی کاری مردان که با دستمزد مبادله میشود ناشی از خدمات کار خانگی بدون دستمزد زنان است. اما تنها مردان بر چگونگی هزینه و خرج دستمزد آن نظارت دارند.
مردسالاری عمومی که صحنه استثمار سرمایهداری است در عرصه عمومی شکل میگیرد. سرکوب در این عرصه جمعی و در همه سطوح است. زنان از عرصه عمومی طرد نشدهاند بلکه در موقعیت فرودستی و نسبت به مردان قرار دارند. تفکیک جنسیتی مشاغل در عرصه عمومی حاکم است، در شرایط سرمایهداری نه فقط مردان به بازار کار و مشاغل دارای اعتبار و درآمد دسترسی دارند بلکه تغییری در منابع قدرت به خصوص منابع قدرت سیاسی هم به وجود آمد و امکانات جدیدی از قدرت در عرصههای سیاسی، به صورت موقعیتهای تصمیم گیرنده به وجود آمده که زنان به تعداد ناچیز در این سهیم هستند. تصمیماتی که در این مراجع قدرت و تصمیمگیری گرفته میشود در بسیاری از موارد اعمال قدرت و نظارت جمعی بر زندگی زنان است.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید