با یک پیام، بدون هیچ توضیحی اخراج شدم/ کرونا با زنانِ سرپرستِ خانوار چه کرد؟

«۲۸ اسفند ۹۹ در واتس‌اپ پیامی فرستادند و بدون هیچ توضیحی گفتند بعد از عید دیگر سرکار نیا! البته تنها من اخراج نشدم، به چهار همکارِ دیگرم هم همین پیام را فرستادند و عذرشان را خواستند.» این جملات را یکی از زنان سرپرست خانوار در تماس با ایلنا می‌گوید.

«کمتر از یک سال بود که در این فروشگاه کار می‌کردم و حالا که کارم را از دست دادم حتی نمی‌توانم از بیمه بیکاری استفاده کنم. خرج خانواده‌ با من است و به کار نیاز دارم، اما فعلا نه کاری پیدا کرده‌ام و نه کمکی به من می‌شود. برای بیمه بیکاری هم اقدام کردم اما چون کمتر از یک سال در این فروشگاه مشغول به کار بوده‌ام، بیمه‌ی بیکاری به من تعلق نمی‌گیرد.»

به گزارش ایلنا، این جملات را یک زنِ سرپرست خانوار می‌گوید؛ اما این روایت، داستانِ زندگیِ زنانِ شاغلِ بسیاری است که بحرانِ «کرونا»، معیشت و شغلشان را تحت تاثیر قرار داده است. آمارهای رسمی نشان می‌دهد که در دورانِ شیوع کرونا، زنان بیش از مردان، شغل خود را از دست داده‌اند. طبق داده‌های مرکز آمار ایران طی یک سال اخیر، یک میلیون و ۱۰ هزار و ۴۷۰ نفر از بازار کار خارج شده‌اند که سیصدوچهل و هفت هزار و ۶۱۸ نفر آن‌ها مرد و ششصدوشصت و دو هزارو ۸۵۲ نفر آن، زن هستند.

اگرچه به طور کلی وضعیتِ اشتغال در ایران، تعریف چندانی ندارد اما سهم اشتغال زنان در بازار کارِ رسمی به مراتب بسیار کمتر از مردان است. در عوض زنان به عنوان نیروی کار ارزان‌قیمت، سهم بیشتری از اشتغال غیررسمی دارند و از آنجا که در این نوع اشتغال، نه بیمه‌ای برای آن‌ها رد می‌شود و نه احتمالا حقوق حداقلیِ مصوبِ شورایعالی کار را دریافت می‌کنند، در مواقع بحرانی نیز به مراتب وضعیت سخت‌تری دارند. آن‌ها در حالی از شغلشان کنار گذاشته می‌شوند که حتی امکان دریافت بیمه بیکاری را هم ندارند.

اشتغال غیررسمی زنان در بحران کرونا، مشکلاتِ آن‌ها را چندین برابر کرده است. وخامت اوضاع زمانی بیشتر مشخص می‌شود که بدانیم طبق داده‌های آماری تعداد زنان سرپرست خانوار طی سال‌های ۹۰ تا ۹۸ رشد ۲۶.۸ درصدی داشته است. بنابراین اصلا دور از ذهن نیست تعداد زنان سرپرست خانواری که طی این یک سال و اندی شغل خود را از دست داده و دچار مشکلاتِ معیشتی شده‌اند، افزایش یافته باشد.
زنان به خصوص شاغلین غیررسمی بیشتر شغل خود را از دست داده‌اند
زهرا کریمی موغاری (استاد اقتصاد دانشگاه مازندران) در خصوص وضعیت اشتغال زنان طی یک سال اخیر و تاثیر بحران کرونا بر افزایش مشاغل غیررسمی گفت: طبیعی است که مشاغل غیررسمی در این شرایط بیشتر آسیب ببینند. مطالعاتی که در یک سال اخیر انجام شده نشان می‌دهد کسانی که تحت پوشش قانون کار نبوده‌اند، راحت‌تر شغل خود را از دست داده‌اند. در این مشاغل، کارفرما نگرانِ پرداخت سنوات و سایر حقوق کارگر نیست و راحت بدون هیچ قراردادی به کارگر می‌گوید از فردا نیا، کار نداریم!

وی گفت با توجه به اینکه مشاغل خدماتی مثل هتل‌ها، رستوران‌ها و صنایع دستی بیشتر آسیب دیده و فروششان کاهش پیدا کرده است و در این مشاغل زنان سهم قابل توجهی داشتند، در نتیجه بیشتر از مردان با خطر از دست دادن شغل مواجه شدند. هر چند مردان هم گرفتار بودند اما خب زنان به خصوص شاغلین بخش غیررسمی در این شرایط خیلی گرفتار شدند.
وقتی راهی جز دستفروشی باقی نمی‌ماند
کریمی گفت: به طور کلی وقتی اقتصاد وارد رکود می‌شود، اشتغال در بنگاه‌های بزرگ افزایش پیدا نمی‌کند و مشاغلی مثل دست‌فروشی و کارهایی که مستقل هستند زیاد می‌شود. الآن اگر شهرداری جلوی دستفروشان را نگیرد، خیلی از خیابان‌ها پر از دستفروش می‌شود. شما گزارش‌هایی که در خصوص وضعیت زنان دستفروش تهیه شده است را ببینید، وقتی از این‌ها پرسیده می‌شود چرا این کار را می‌کنید، می‌گویند راهی جز این نداریم. این افراد وقتی نمی‌توانند کار کنند، درآمدشان صفر می‌شود و هیچ حمایت قانونی هم از آن‌ها صورت نمی‌گیرد.

این اقتصاددان اظهار کرد: پس در شرایطی که اقتصاد وضعیت خوبی ندارد بنگاه‌های بزرگی که از قانون کار تبعیت می‌کنند، نیروی کار خود را افزایش نمی‌دهند و فرصت شغلی جدیدی ایجاد نمی‌شود در مقابل، مردمی که نمی‌توانند بیکار بمانند در مشاغلی با مزدهای پایین، کار می‌کنند و در عین حال مشاغل خویش‌فرما زیاد می‌شوند و اینها همگی در ژانر اقتصاد غیررسمی جای می‌گیرند.

وی با بیان اینکه وقتی اوضاع اقتصادی خراب است، بخش غیررسمی رشد می‌کند، گفت: در چنین شرایطی اصطلاحا گفته می‌شود اشتغال غیررسمی مثل اسفنج بازار کار است؛ اگر آب بر روی سفره بریزد شما اسفنج را می‌گذارید تا آن آب را جذب کند. اشتغال غیررسمی هم این‌گونه است. مردم که نمی‌توانند درآمدی داشته باشند و برای یک یا دوسال بیکار بمانند برای همین دست به هر کاری می‌زنند و این «هر کاری» به معنای گسترش اشتغال غیررسمی است.
سخن آخر
نه بیکار شدنِ زنان و کاهش مشارکت اقتصادی آن‌ها، مختص به زمان کروناست و نه سهم قابل توجه آن‌ها در مشاغل غیررسمی؛ اما آنچه مسلم است این است که طی یک سال و اندی که از زمان همه‌گیری کرونا گذشته، زنان بیشتر آسیب دیده‌اند و می‌توان گفت که تمام عواملی که پیش از این، شرایط را برزنان سخت کرده بود، تشدید شده است. اگرچه این مسئله مربوط به ایران نیست و طبق آمارها زنان در بسیاری از کشورها بیش از مردان شغل خود را از دست داده‌اند اما ظاهرا اینجا موضوع کمی فرق دارد؛ در ایران نهادهای حمایتی برنامه‌های حمایتی در جهت توانمندسازی زنان ندارند و چشم‌انداز و سیاستی برای این موضوع هم نمی‌توان دید.

باید توجه داشته باشیم که بسیاری از زنانی که طی سال گذشته شغل خود را از دست دادند، زنان سرپرست خانوار بودند. از بین این‌ها اوضاع برای آن دسته از زنانی که شغل غیررسمی داشتند وخیم‌تر شد؛ آن‌ها نه سابقه‌ی بیمه داشتند و نه احتمالا با توجه به حقوق اندکی که دریافت می‌کردند، پس‌اندازی برای خود ذخیره کرده‌‌اند. نیاز به گفتن نیست که این افراد حتی از دریافت بیمه بیکاری هم محروم شده‌اند.

سوال اینجاست که با این اوصاف، زنان سرپرست خانواری که بارِ سنگینِ هزینه‌های یک خانواده بر دوشِ آن‌ها است، چگونه می‌توانند روزگار بگذرانند؟! همانطور که زهرا کریمی می‌گوید: «مردمی که نمی‌توانند درآمدی نداشته باشند و برای یک یا دوسال بیکار بمانند، از فرط استیصال و ناچاری دست به هر کاری می‌زنند…»