در زمینه فعالیت زنان در بازارهای مالی (بهویژه بازار سهام) حرف و سخن بسیار است اما روی هم رفته خوشبختانه از نظر قانونی هیچگونه منع و محدودیتی برای فعالیت اقتصادی زنان وجود ندارد. با این حال باید بپذیریم که فرهنگ ما هنوز فرهنگ مردسالاری است؛ البته نسبت به دهههای گذشته پیشرفتهایی داشتهایم اما همچنان این مشکل وجود دارد.
در بازار سهام چون قریب بهاتفاق افراد بهصورت آنلاین خرید و فروش میکنند، از این نظر خوشبختانه اصلا محدودیتی وجود ندارد اما در بازارهای دیگر، مثل بازار مسکن یا خودرو، فرهنگ مردسالاری موج میزند و علتش هم این است که در این مشاغل زنان باید حضور فیزیکی داشته باشند و کمتر میتوانند بهصورت مجازی فعالیت کنند، به همین دلیل است که تعداد فعالان خانم در این بازارها خیلی کمتر از بازار سهام است.
محدودیتی که زنان جامعه بورس دارند، محدودیت فرهنگی خانواده است. بسیاری از زنان باوجود اینکه خودشان دانش و علم کافی در زمینه بورس دارند، برای انجام معاملاتشان نمیتوانند خودشان تصمیم بگیرند و مجبور هستند تصمیم همسر یا پدرشان را اجرا کنند، چراکه اگر بازار طبق تحلیل آنها پیش نرود باید به پدر یا همسرشان پاسخگو باشند و بیشتر زنان برای جلوگیری از این اختلافها و تنشهای خانوادگی ترجیح میدهند در سایه تصمیمات مردانشان به معاملهگری بپردازند. مشکل دیگری که زنان فعال در بازار سرمایه با آن مواجهند، مسئله وقت و تمرکز است. فعالیت در بازار سرمایه نیاز به وقت، انرژی و پیگیری مداوم دارد. یک معاملهگر باید مدام اخبار را پیگیری، چارتها را بررسی و به محض انتشار صورتهای مالی آنها را مطالعه کند؛ اگر افق سرمایهگذاری کوتاهمدت داشته باشد. معمولا زنان بهدلیل نقششان در خانواده و مسئولیتی که در قبال همسر و فرزندانشان دارند، کمتر فرصت دارند که بهصورت مداوم و مستمر و با ذهنی آزاد روی بازار تمرکز کنند و به همین دلیل است که زنان بیشتر افق سرمایهگذاری میانمدت و بلندمدت را انتخاب میکنند.
مشکل سوم فعالیت زنان در جوامع بورسی حضور در گردهماییها و مجامع است؛ بهعنوان مثال، نگارنده سال گذشته در مجمع یکی از شرکتها حضور داشت و تمام حاضران آقا بودند. دعوای لفظی بدی بین یکی از سهامداران و یکی از اعضای هیات مدیره شرکت رخ داد، بهطوری که نگارنده مجبور به ترک مجمع شد. مسلما اگر تعداد خانمهای حاضر در جلسه بیشتر بود، دعوا به این صورت رخ نمیداد. مشکل دیگر فرهنگ مردسالاری شدیدی است که در جامعه بورسی وجود دارد. بارها و بارها از زبان آقایان شنیده میشود که به زنان در زمینه مالی اعتماد ندارند یا برای مثال میگویند نمیتوانند در کلاسهای بورسی شرکت کنند که یک زن عهدهدار تدریس است. این واقعیت غیرقابل کتمان است که در جامعه بورسی مردها از نظر اعتبار، فقط بهدلیل جنسیتشان، نه علم و تجربهشان، در جایگاه بالاتری نسبت به زنان قرار دارند و این وظیفه سنگینی بر دوش یک زن فعال بازار سرمایه میگذارد که با این تفکر سنتی مبارزه کند تا به جایگاهی برابر آقایان در جامعه بورسی برسد.
اما برای رسیدن به موفقیت اول از همه خود زنان باید سعی کنند فعالیت موثرتری در جامعه بورسی داشته باشند و حضورشان منفعلانه نباشد. به این منظور باید در مجامع شرکت کنند و در گروههای مجازی بورسی فعال باشند تا کمکم بتوانند به جایگاهی که در شأن یک زن مسلمان است، برسند. از سویی مسئولان نیز میتوانند و باید با بها دادن به زنان، با این فرهنگ سنتی مبارزه کنند. در طول تاریخ ۵۰ و چند ساله بورس ما هیچ وقت رئیس سازمان بورس یا مدیران ارشد آن خانم نبودهاند، اما اگر حتی یکی از مدیران خانم باشد مسلما با این فرهنگ مبارزه میشود. تحلیلگران کارگزاریها اکثرا آقا هستند و چه خوب اگر عامدانه کارگزاریها به این نکته توجه و تحلیلگران مجموعه خود را از بین خانمها انتخاب کنند، چراکه ما خانمهای باسواد در زمینه بورس کم نداریم.