باعث تاسف است که یک نهاد صنفی و مدنی نه تنها پیشرو نیست و بحث آزار جنسی را جدا از قوانین کیفری فعلی و بر اساس عدالت ترمیمی مدنظر قرار نمی دهد که حتی به وظایف صنفی خود در قبال زنان شاغل در صنعت سینما نیز عمل نمیکند.منبع:صدای مردم
افشاگری ریحانه پارسا درباره تعرض جنسی به او در شانزده سالگی توسط سیاوش اسعدی، کارگردان فیلمی که بازیگر آن بود، بار دیگر بحث فساد در سینمای ایران را تیتر صفحههای زرد کرده است. از سالها پیش بازیگران زن ایرانی به رواج تعرض جنسی در صنعت فیلمسازی کشور اعتراض داشتند هرچند از کلمات مبهمی چون رفتارهای «غیراخلاقی» یا «فاسد» استفاده می کردند. صبا کمالی بازیگری که صنعت فیلمسازی را رها کرده، گفت « من بابت هر جواب ردی که به پیشنهاد وقیحانه تهیه کنندگان دادهام آنها مرا پنج سال به عقب پرت کردند، هفتاد درصد افرادی که در سینما کار میکنند فساد دارند».
السا فیروز آذر نیز گفت: «با عده بسیاری از کارگردانانی روبرو هستیم که به جای آنکه بازیگران شایسته را در تئاتر یا فیلمهای شایسته و کلاسهای آموزشی جستجو کنند بیشتر حواشی کار برایشان مطرح بوده و در این اندیشهاند که تا چه میزان این افراد زیر دست میتوانند کمبودهای روحی، روانی، جنسی و مالی آنها را تامین کنند.» پرستو صالحی، مرجان محتشم، لیلا بوشهری، سوگل طهماسبی و ساناز طاری نیز دلایل کناره گیری از صنعت سینما و تلویزیون را نقش فروشی و انتظارات نامشروع تعدادی از دست اندرکاران دانستند.
تعدادی از بازیگران ترجیح دادند مهاجرت کنند، صدف طاهریان که چند سال سابقه بازیگری داشت پس از مهاجرت در پاییز ۹۴، در جریان مصاحبهای که با یکی از رسانههای خارجی داشت گفت که برخی موسسات و شرکتهای فیلمسازی و حتی کارگردانها در ازای راه دادن او به فیلمها و پروژههای بزرگ از وی درخواستهای «شرمآور» کردند و سعی داشتند از این طریق با وی وارد معامله شوند. در زمستان ۱۳۹۴ بهرام بهرامیان یکی از کارگردانان مشهور به دلیل تجاوز به یکی از هنرآموزان سینما در دادگاه محکوم شد.
با مطرح شدن دوباره سوء استفاده در صنعت سینما و تلویزیون سی نفر از بازیگران زن سینما و تلویزیون در نامهای خطاب به پورمحمدی معاونت سیما نوشتند که: «امیدواریم شما برادر عزیز از پشت صحنه ناسالم و غیرمطلوب اکثر پروژههای تلویزیونی باخبر باشید. از روابط آلوده و مافیای قدرتمند عده ای بی صلاحیت و شهوتپرست که روز به روز به نفوذ و قدرت ایشان برای وارد کردن چنین افرادی در صحنه مقدس تلویزیون اسلامی افزوده می شود، مطلع باشید.». دیدار پورمحمدی با این افراد پس از رسانه ای شدن نامه بی حاصل بود و حواشی آن به سرعت دست فراموشی سپرده شد. شقایق نوروزی نیز بازیگر دیگری است که در سال ۹۶ مهاجرت کرد و خود را یکی از قربانیان آزار جنسی معرفی کرد که در سالهای فعالیت خود در ایران تحت فشار بوده است. خانم نوروزی انجمنی برای دیده بانی آزار جنسی زنان تاسیس کرده است.
بار دیگر در تابستان ۱۳۹۹ و در جریان جنبش من هم در ایران، در بخشی از افشاگریها نام کارگردانان، بازیگران و تهیه کنندگان سینما و تلویزیون هم به میان آمد. مشاور حقوقی «خانه سینما» در مصاحبه با خبرگزاری مهر در ۴ شهریور با اشاره به جریان شکلگرفته در فضای مجازی و متهم کردن برخی چهرههای سینمایی به «تجاوز»، تأکید کرد ادعای شاکیان در این زمینه در «شورای صیانت سینما» پیگیری میشود. با حضور ۳ نفر از بزرگان و معتمدین سینما به انتخاب مجمع عمومی خانه سینما و یک نفر نماینده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و یک نفر حقوقدان (مشاور حقوقی خانه سینما) مطابق آئین نامه مربوطه به رفتارهای نامتعارف اهالی سینما رسیدگی و میتواند برای خاطیان احکامی مانند لغو عضویت و بهتبع ممنوعالکاری موقت و حتی دائم از کارهای سینمایی صادر کند.
گذشته از تاکید بر احتمال دروغگویی و تهمت توسط شاکیان که توسط مشاور حقوقی خانه سینما در همین مصاحبه بیان میشود، کارنامه «شورای صیانت سینما» نشان میدهد فقط در دو سه مورد و پس از محکومیت فرد متخلف در دادگاه واکنش نشان داده اند و هیچ حساسیت و اهتمامی به پیگیری مساله آزار جنسی در صنعت سینما ندارند. آنها نیز مانند سایر موارد مسئولان، ضرورت حجاب و عفاف را بهانه میکنند و زنان را مقصر دانسته و درباره سوء استفادههای مردان خطاکار پیگیری و نظارتی ندارند. باعث تاسف است که یک نهاد صنفی و مدنی نه تنها پیشرو نیست و بحث آزار جنسی را جدا از قوانین کیفری فعلی و بر اساس عدالت ترمیمی مدنظر قرار نمی دهد که حتی به وظایف صنفی خود در قبال زنان شاغل در صنعت سینما نیز عمل نمیکند.
لعیا بهرهمندی-گروه مطالعات زنان