سیاست اجتماعی در ایران همچنان بر الگوی «مرد نانآور و زن خانهدار» تاکید دارد و علیرغم فرصت زنان برای تحصیل در دانشگاه، فرصت اشتغال آنها در مدیریت نظام اداری و حتی در بازار کار دوگانه و مشاغل پاره وقت بسیار محدود است.
دکتر فاطمه موسوی ویایه- گروه مطالعات زنان: وقتی از نابرابری جنسیتی و عدم دسترسی زنان به استقلال مالی، قدرت سیاسی و غیره سخن میگوییم مخالفان به نوعی درباره مهریه و سربازی سخن میگویند انگار تبعیض جنسیتی و مردسالاری شعاری ساخته فمنیستهاست در حالی که نابرابری جنسیتی همانند نابرابری طبقاتی، واقعیت اجتماعی و قابل سنجش با اعداد و ارقام است. مجمع جهانی اقتصاد هرساله روند پیشرفت جهانی در زمینه تحقق برابری جنسیتی را در چهار حوزه دستاوردهای آموزشی، سلامت و بقا، فرصت و مشارکت اقتصادی و توانمندسازی سیاسی در کشورهای جهان را مورد بررسی قرار میدهد.
مجمع جهانی اقتصاد در پانزدهمین گزارش خود وضعیت شکاف جنسیتی در ۱۵۶ کشور را در سال گذشته ارزیابی کرده و نشان می دهد بیشترین نابرابری جنسیتی در سطح جهان در حوزه مشارکت سیاسی و اقتصاد رخ میدهد به طوری که در حوزه مشارکت سیاسی ۷۵ درصد و در حوزه مشارکت اقتصادی ۴۲ درصد شکاف جنسیتی وجود دارد. با این حال تعدادی از کشورهای جهان نزدیک به هشتاد تا نود درصد برابری جنسیتی را متحقق ساختهاند. این کشورها لزوما کشورهای توسعهیافته نیستند، نامبیا، رواندا، لیتوانی، نیکاراگوئه و کاستاریکا در رتبه پانزده کشور اول دارای بالاترین برابری جنسیتی قرار دارند.
ایران از نظر برابری فرصتها میان زنان و مردان یکی از بدترین کارنامهها و رتبه ۱۵۰ (بین ۱۵۶ کشور) را داراست. تنها کشورهای کنگو، سوریه، پاکستان، عراق، یمن و افغانستان نسبت به ایران رتبه پایینتری دارند. با آنکه ایران از نظر توسعه یافتگی در رده کشورهای متوسط جهان است اما نسبت به کشورهای دیگر که سطح اقتصادی پایینتری دارند نابرابری جنسیتی بیشتری دارد. آذربایجان با رتبه ۱۰۰، ارمنستان با رتبه ۱۱۴، تاجیکستان با رتبه ۱۲۵، لبنان با رتبه ۱۳۲ و عربستان سعودی با رتبه ۱۴۷ کارنامه بهتری دارند.
بررسی وضعیت شاخصهای ایران در گزارش سال ۲۰۲۱ نشان میدهد که نسبت به سال ۲۰۰۶ (اولین گزارش شکاف جنسیتی) که ایران رتبه ۱۰۸ را به دست آورده بود نه تنها پیشرفتی حاصل نشده که در بعضی شاخصها از جمله سلامت و آموزش اندکی پسرفت داشته است. علیرغم رتبه خوب ایران در پیشگیری از مرگ نوزادان و مراقبت بارداری، به دلیل پایینتر بودن امید به زندگی زنان از میانگین جهانی در شاخص سلامت و بقا رتبه ۱۲۹ را داراست.
ایران از نظر شاخص آموزش رتبه ۱۱۹ را دارد، از نظر نرخ باسوادی زنان نسبت به مردان رتبه ۱۱۳ و در دسترسی دختران به تحصیلات ابتدایی و متوسطه به ترتیب به رتبه ۱۱۰ و ۱۱۷ دست یافته است. از نظر تحصیلات دانشگاهی نیز رتبه ۱۱۵ را کسب کرده است. در مولفههای آموزشی بهترین وضعیت، مربوط به نرخ تحصیلات ابتدایی و متوسطه دختران است که اندکی بالاتر از میانگین جهانی است اما نابرابری در انتخاب رشتههای تحصیلی دانشگاهی و مقطع دکترا پابرجاست و کمتر از میانگین جهانی.
مولفه مشارکت سیاسی شکاف جنسیتی در بالاترین سطوح تصمیمگیری سیاسی را از طریق بررسی نسبت زنان به مردان در مؤلفههای موقعیت وزارتی، جایگاه پارلمانی و سنوات در اختیار داشتن مهمترین مقام اجرایی در پنجاه سال گذشته، تعیین می کند. ایران در مولفه مشارکت سیاسی زنان ضعیف و پایینتر از میانگین جهانی است و رتبه کلی ۱۵۱ را کسب کرده است.
شاخص مشارکت اقتصادی زنان در ایران نگرانکنندهترین شاخص است. نرخ اشتغال زنان یکی از پایینترین نرخها در میان کشورهای جهان با رتبه ۱۵۲ است. زنان ایرانی در کسب مناصب مدیریتی رتبه ۱۲۳ و کسب مشاغل تخصصی رتبه ۱۲۱ را دارند، در ایران مالکیت زمین و شرکتهای تجاری توسط زنان بسیار ناچیز است. در حالی که نرخ اشتغال زنان در کشورهای توسعه یافته بالای پنجاه درصد است (نرخ اشتغال زنان در ترکیه ۳۸.۵، ارمنستان ۵۱ درصد، آذربایجان و اسرائیل ۷۰ درصد)، این نرخ در ایران کمی کمتر از نوزده درصد است، آمارهای داخلی نشان میدهد با شیوع کرونا و از دست رفتن مشاغل خرد، نرخ اشتغال زنان کمتر شده است و در کمتر از دو سال اخیر نزدیک به یک میلیون زن بیکار شدهاند.
سیاست اجتماعی در ایران همچنان بر الگوی «مرد نانآور و زن خانهدار» تاکید دارد و علیرغم فرصت زنان برای تحصیل در دانشگاه، فرصت اشتغال آنها در مدیریت نظام اداری و حتی در بازار کار دوگانه و مشاغل پاره وقت بسیار محدود است. این در حالی است که تجربه تاریخی سایر کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نشان میدهد توسعه پایدار و رفاه اجتماعی با حضور فعالانه زنان در عرصه عمومی و اشتغال آنان تحقق مییابد.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید