چهره‌ زنانه فقر

ایسنا/خراسان رضوی یک جامعه‌شناس و فعال در حوزه زنان با اشاره به اینکه همه‌گیر شدن فقر زنانه باعث ضعف و پایین آمدن عزت نفس در زنان می‌شود،چهره‌ زنانه فقر گفت: فقراقتصادی باعث می‌شود زنان توان مقابله با ستم‌های جنسیتی را نداشته باشند، مهارت‌های اجتماعی لازم را کسب نکنند و درنتیجه در جامعه و خانواده و جهان بیرون نتوانند عکس العمل‌ها و رفتارهای مناسبی داشته باشند.

منصوره موسوی در گفت‌وگو با ایسنا درخصوص عواملی که موجب همه‌گیری فقر زنانه در جامعه می‌شود، اظهار کرد: طبق آمارهای سازمان ملل در جهان به طور کلی نرخ فقر زنان بیشتر از مردان است. زنان و مردان از نظر فقر در کودکی یکسان هستند، اما زمانی که زنان به سن ۱۸ تا ۲۴ سالگی می‌رسند؛ یعنی سنی که زمان ازدواج یا باروری آنها است شکاف عمیق معناداری در زمینه فقر بین مردان و زنان به وجود می‌آید. زنان مسن که بالای ۷۵ سال سن دارند فقیرتر از مردان همسن وسال خود هستند و بیش از نیمی از زنان فقیر را زنان فاقد فرزند یا زنان مجرد تشکیل می‌دهند.

وی افزود: سالی که پشت سر گذاشتیم سال سختی بود و در این سال با بحران‌های شدید اقتصادی، اجتماعی روبه‌رو بوده‌ایم. سال ۹۹ شاهد افزایش خشونت، زن کشی، افزایش قتل‌های ناموسی، تن‌فروشی، خودکشی و افزایش خشونت‌های خانگی نسبت به زنان بوده‌ایم.

این جامعه‌شناس گفت: شیوع کرونا معضلات اجتماعی بسیاری مانند طلاق و بیکاری به همراه داشت و زنان نیز از این قضیه مستثنی نبودند. افزایش زنان سرپرست خانوار یعنی زنانی که به تنهایی بار زندگی را به دوش می‌کشند، از بین رفتن مشاغل و افزایش بیکاری در میان زنان پیامدهای‌ بسیاری به همراه دارد. دسته‌ای از زنان که شغل خود را از دست دادند، زنانی بودند که به کارهای خدماتی اشتغال داشتند مثل خدمه هتل‌ها، سوئیت آپارتمان‌ها یا زن‌هایی که به منازل می‌رفتند و کار نظافتی و پرستاری انجام می‌دادند.

در حال حاضر با پدیده زباله‌گردی زنان روبه‌رو هستیم

وی افزود: من با زنان زباله‌گرد زیادی گفت‌وگو کرده‌ام و زمانی که از این افراد می‌پرسیدم که چرا زباله‌گردی می‌کنید؟ پاسخشان این بود که قبلاً به صورت روزمزد در هتل آپارتمان‌ها یا سوئیت‌های اطراف حرم که مخصوص زوار بوده است کار می‌کرده‌اند و بعد از شیوع کرونا یک سالی است که بیکار شده‌اند و برای تامین مایحتاج زندگی خود و خانواده‌شان به زباله‌گردی روی آورده‌اند.

موسوی خاطرنشان کرد: امسال با تعدیل نیروی کاری زنان روبه‌رو بوده‌ایم، بسیاری از مشاغل در هنگام تعدیل نیرو، زنان را نشانه گرفته‌اند و ترجیح داده‌اند که زن‌ها را کنار بگذارند، با این بهانه که زنان اولویتی برای اشتغال ندارند و درآمد خانواده را تامین نمی‌کنند. بسیاری از زنانی که در مهدکودک‌ها کار می‌کردند روزمزد بودند، یا معلمان حق التدریسی که حقوق خود را از دست داده و کنار گذاشته شده‌اند.

کار بی‌مزد خانگی

این جامعه‌شناس گفت: امسال باتوجه به شیوع کرونا شاهد افزایش حجم و مسئولیت‌های کار خانگی زنان بوده‌ایم مخصوصا در اوایل شیوع کرونا زنان خانه‌دار علاوه‌بر مسئولیت‌های همیشگی خود، مسئولیت نظافت، ضدعفونی و آموزش و تدریس کودکان و.. را نیز عهده‌دار شدند و حجم وظایف آنها چندین برابر شد. درصورت ابتلاء اعضاء خانواده به بیماری وظیفه نگهداری و پرستاری از آنها به عهده زنان بود، تعطیلی مهدکودک‌ها، مدارس ابتدایی، مراقبت و تدریس برای کودکان و… گاهی موجب شد که زنان شاغل به منظور انجام مسئولیت‌های رو به افزایش‌شان در خانه به ناچار از ساعات کاری‌شان بکاهند؛ بنابراین کار خانگی زنان با توجه به فعالیت‌های تولیدی، خدماتی، پرستاری، و آموزشی که انجام می‌دهند، کاری بی‌مزد تلقی می‌شود، در حالی که در محیط بیرون اگر افراد بخواهند از هرکدام این فعالیت‌ها بهره‌مند شوند بایستی هزینه‌ بپردازند. و این یکی از عوامل مهمی است که تاثیر بسیاری بر افزایش فقر زنانه دارد.

عدم حمایت‌های اقتصادی دستگاه‌های متولی از جمله عوامل ایجادکننده فقر زنانه

موسوی با اشاره به اینکه بخشی از کارهای خانگی زنان باید توسط خدمات اجتماعی از ناحیه دولت انجام شود، گفت: مثلا مراقبت از سالمندان و بیماران یکی از فعالیت‌هایی است که زنان در خانه و رایگان انجام می‌شود، در حالی که بایستی از جانب دولت حمایت شود؛ زیرا زنان به رایگان از وقت و انرژی خود هزینه می‌کنند و وظایفی را انجام می‌دهند که بایستی دولت به عنوان خدمات اجتماعی به شهروندان خود ارائه دهد؛ بنابراین زمانی که گفته می‌شود کار خانگی رایگان است، به این معنی نیست که فقط مردان خانواده و همسران بایستی حمایت‌های مالی انجام بدهند بلکه قسمتی از این حمایت‌ها مربوط به دولت است؛ زیرا وظیفه دولت است که یکسری خدمات اجتماعی را به شهروندانش ارائه دهد و غیاب آن خدمات باعث شده بار این وظایف به صورت رایگان به گردن زنان بیفتد.

خشونت اقتصادی به مثابه یکی از انواع خشونت‌های خانگی

وی با اشاره به اینکه یکی دیگر از دلایل فقر زنان بحث خشونت خانگی است، گفت: خشونت خانگی فقط یک چشم کبود نیست که قابل رویت است، یکی از انواع خشونت خانگی، خشونت اقتصادی است. بدین صورت که مردان خانواده با اعمال محدودیت‌های مالی بر زنان آنها را تحت فشار قرار می‌دهند به طور مثال بسیار دیده شده است یکی از روش‌هایی که مردان برای تحت فشار گذاشتن همسرشان اعمال می‌کنند، این است که او را در مضیقه مالی قرار می‌دهند یا به هنگام طلاق نیز شرایطی را ایجاد می‌کنند که همسرشان از حقوق مالی‌اش مثل مهریه، اجرت المثل، نفقه، و ..صرف نظر کند.

این فعال در حوزه زنان افزود: در برخی موارد دستمزد زنان به وسیله مردان خانواده تصاحب می‌شود یا اگر آنها اندوخته و پس‌اندازی داشته باشند مانند طلا یا ارثی به آنها رسیده باشد، مردان خانواده آنها را تحت فشار قرار می‌دهند تا آن را تصاحب کنند، با این بهانه که مدیریت اقتصادی و تامین مخارج و هزینه‌های زندگی با آنها است.

وی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از دلایل فقر زنان در جامعه ما تقسیم نابرابر ارث است. زنان به طور کلی ارث کمتری از مردان می‌برند در برخی مواقع نصف مردان و در برخی مواقع یک هشتم ارث خواهند برد.

ساختارهای اقتصادی-اجتماعی زنان را به سوی مشاغل کم درآمد سوق می‌دهد

موسوی گفت: بسیاری از مشاغل در صورتی به زنان تعلق می‌گیرد که حقوق و دستمزد کمتری را مطالبه کنند. برخی از حوزه‌های شغلی همچنان به روی زنان بسته است؛ مثلا بازار تجارت یا حوزه سیاست ساختارهای سنتی‌تری دارد و فضایی مردانه تلقی می‌شود. این محیط زنان را طرد می‌کند و یکی از حوزه‌هایی است که زنان ایرانی همچنان در حال جنگیدن برای ورود به آن هستند.

وی در خصوص اینکه سقف شیشه‌ای در برخی از مشاغل ضخیم‌تر است، گفت: حضور زنان در حوزه ورزش غالبا به حوزه مربی‌گری ختم می‌شود؛ زیرا محدودیت‌های بسیاری وجود دارد، از جمله اینکه بودجه‌های محدودی برای ورزش زنان در نظر گرفته می‌شود. فقر زنانه را در حوزه ورزشی به صورت عیان می‌توان دید اما در حوزه‌های دیگر این تبعیض جنسیتی در اشتغال و درآمد مخفی‌تر است، اما در حوزه ورزشی تبعیض در دستمزدها بسیار عیان می‌باشد.

مرخصی زایمان به معنی از دست رفتن شغل یا افت جایگاه شغلی است

این جامعه‌شناس اظهار کرد: در مشاغل غیررسمی بسیار شاهد هستیم زمانی که زنی به مرخصی زایمان می‌رود به معنای پایان کار در آن شغل و همکاری با آن مجموعه است. زنانی که در مشاغل غیررسمی مشغول به کارند با کارفرما وارد مذاکره می‌شوند تا شغلشان را ازدست ندهند. درمورد زنان کارگر فقط ۱۰ روز به آنها مرخصی زایمان می‌دهند و اگر این خانم بعد از ۱۰روز در محل کار حضور پیدا نکند، اخراج می‌شود. اغلب شرکت‌ها حق بیمه برای کارگرها رد نمی‌کنند و با پدیده‌ای تحت عنوان کارگاه‌های زیرزمینی مواجه هستیم؛ زیرا کارفرماها نمی‌خواهند مالیات بدهند و زنان در این کارگاه‌های زیرزمینی با حداقل دستمزد مشغول به کار هستند و کارفرما کاملا سلیقه‌ای به آنها دستمزد می‌دهد و کاملا سلیقه‌ای تصمیم می‌گیرد که این افراد چقدر دستمزد یا عیدی بگیرند.

وی افزود: در مشاغل رسمی در سطح قانونی و استخدامی نیز شاهد بی‌عدالتی هستیم؛ مثلا در آموزش و پرورش زنی که مدیر است وقتی ۹ ماه برای مرخصی زایمان می‌رود و برمی‌گردد منصب مدیریت را از دست می‌دهد و با افت جایگاه روبه‌رو می‌شود.

اختلاف در دستمزدها حتی در مشاغل رسمی

موسوی اظهارکرد: حتی در مشاغل دولتی و رسمی، زن‌هایی که استخدام رسمی و حقوق بگیر هستند، فیش حقوقی‌شان با مردهای همکار برابر نیست. مردها یکسری حقوق و مزایا به دلیل سرپرست خانوار بودن دریافت می‌کنند که زنان از آن محرومند؛ بنابراین حتی در قشر کارمند که به نظر می‌رسد دستمزدها برابر است باز هم این نابرابری به چشم می‌خورد.

وی در خصوص حق عائله‌مندی گفت: حتی در مشاغل رسمی هم با تبعیض در دستمزدها روبه‌رو هستیم؛ مثلا در آموزش پرورش اگر زنی متاهل باشد در صورتی حق عائله‌مندی به او تعلق می‌گیرد که همسر نداشته باشد یا همسرش فوت کرده یا از او جدا شده باشد و به عبارتی سرپرست خانوار باشد و این را باید با مدارک ثابت کند که سرپرستی فرزندان را به عهده دارد، اما مردها بدون هیچ کدام از این شواهد زمانی که فرزنددار می‌شوند به ازای هر فرزند مبلغی به حقوق‌شان اضافه می‌شود، حتی وقتی ازدواج می‌کنند نیز مبلغی به حقوق آنها اضافه می‌شود، اما برای زنها هیچ کدام از این مزایا لحاظ نشده و به حقوق‌شان اضافه نمی‌شود یا معمولا وقتی قرار است اداره وامی پرداخت کند همواره اولویت با مردها است تا زنان. به طور کلی می‌توان نتیجه گرفت هرجا بحث توانمندسازی اقتصادی باشد اولویت با مردان است.

پیامدهای فقر زنانه

این جامعه‌شناس در خصوص همه‌گیر شدن فقر زنانه و عدم ورود زنان به مشاغل اظهار کرد: فقر اقتصادی باعث می‌شود زنان توان مقابله با ستم‌های جنسیتی را نداشته باشند. همچنین این موضوع باعث ضعف و پایین آمدن عزت نفس در زنان می‌شود. نسبت به زنانی که هرگز ازدواج نکرده‌اند یا طلاق گرفته‌اند و تنها زندگی می‌کنند، نگرش‌های منفی وجود دارد و در معرض انگ‌ها و برچسب‌های منفی اجتماعی هستند. اگر آنها فاقد درآمد مستقل باشند، این برچسب‌ها بیشتر و توان مقابله با آن کمتر می‌شود.

وی افزود: زنانی که شاغل نیستند و درآمدی ندارند مهارت‌های اجتماعی لازم را نمی‌توانند کسب کنند تا در جامعه و خانواده و جهان بیرون بتوانند عکس العمل‌ها و رفتارهای مناسبی داشته باشند و البته در مقابل زنان تحصیل کرده و ماهر و توانمند زیادی هستند که سال‌های زیادی را صرف آموختن کرده‌اند و خانه‌نشین شده‌اند و به کار خانگی مشغولند. بعضی از دولت‌ها در ایام کرونا حمایت‌های ویژه ای انجام دادند مخصوصا برای زنانی که تعدیل نیرو شدند، یکسری خدمات اجتماعی به آنها ارائه شد تا از آنان حمایت شود .

انتهای پیام​