نقش زنان در خیزش ها و اعتراضات سراسری در ایران ؛ به مناسبت هشت مارس روز جهانی زن

در اعتراضات سراسری سال ۱۳۹۸، ما شاهد حضور و نقش پر رنگ زنان در خیزش ها و اعتراضات خیابانی بودیم.

اعتراضات آبان ماه ۱۳۹۸، که به بهانه گران شدن بنزین صورت گرفت منجر به کشته و مجروح شدن هزاران معترض در خیابان ها و بازداشت بیش از ۷۰۰۰ نفر و کشته شدن ۲۲ کودک بین ۱۲ تا ۱۷ سال شد.

در این میان زنان زیادی نیز بازداشت و روانه زندان ها شدند.

زنانی که علی رغم سرکوب ، شکنجه ،کشتار و بی عدالتی و ستم به میدان ها آمده بودند و پیشروان جنبش اعتراضی را تشکیل می دادند.

شعله های اعتراضات آبان ۱۳۹۸، که با قطع اینترنت به نظر خاموش شده بود بار دیگر در دی ماه ۱۳۹۸، و به دنبال کشته شدن ۱۷۶ مسافر هواپیمایی ایران-اوکراین توسط شلیک پدافند سپاه پاسداران ایران شعله ور گردید.

این اعتراضات درست چند روز بعد از مرگ قاسم سلیمانی در عراق و تلاش حکومت برای مظلوم نمایی و به فراموشی سپردن کشتارهای خونین آبان دوباره شکل گرفت.

زنان در این اعتراضات نه تنها از نیروی گارد ویژه فرار نمی کردند بلکه مردم را تشویق به ایستادگی و‌مقاومت می کردند.

آنها عکس و فیلمبرداری کرده ‌وبی پروا جلوی بازداشت معترضان را می گرفتند.

زنان با ابداع شیوه های خلاقانه مانند نوشتن مطالباتشان بر روی لباس هایشان این اعتراضات را هدایت می کردند.

اوج سرکوب و محرومیتی که زنان در این همه سال تحمل کرده بودند آنها را به صف نخست مبارزه کشانده بود.

زنان با طرح شعارهایی چون مرگ بر دیکتاتور ساختار نظام را به زیر سوال برده و این نقطه تفاوت اعتراضات آیان ۱۳۹۸، در مقایسه با اعتراضات سال‌های قبل بود.

در ویدیوهای منتشر شده،صدای زنی در نجف آباد اصفهان شنیده می شد که با کشیدن چادری سفید بر تن خود با مردم شهرش سخن می گفت که «ای مردم! زن هایی که سرپرست خانوار هستند و‌هیچ در دستشان نیست چه کنند؟»

حضور زن‌ها در این اعتراضات به قدری پر رنگ بود که حتی روزنامه های نزدیک به حکومت نظیر روزنامه شرق، ۲۵ آبان ۱۳۹۸، طی گزارشی نوشت که روز شنبه اعتراض به گران شدن بنزین از اولین ساعات صبح در شهرهای مختلف آغاز شد.

این روزنامه در رابطه با شهر رفسنجان نوشت :« لیدر این تجمعات دو ‌دختر به همراه تعدادی مرد بودند که مردم را تشویق به شعار دادن و تجمع می کردند.»

سال ۱۳۹۸، سال بسیار سخت و پر ماجرایی برای زنان مبارز و‌کنشگر ایرانی در عرصه های گوناگون بود.

زنان همچنین در تجمع مسالمت امیز روز جهانی کارگر که با فراخوان تشکل های مستقل کارگری ‌در مقابل مجلس شورای اسلامی تشکیل شده بود حضور داشتند.

در این تجمع شرکت کنندگان که با مسالمت آمیزترین شیوه ممکن خواستار رسیدگی به وضعیت صنفی و معیشتی خود بودند با حمله نیروهای امنیتی پلیس و ضرب و شتم آنها مواجه شدند.

در آن زمان ۴۰ نفر بازداشت و تعدادی از آنها روانه زندان ها شدند که در میان آنها نام فعالین جنبش کارگری از جمله عاطفه رنگرزی، ندا ناجی،آنیشا اسدالهی و همچنین مرضیه امیری خبرنگار روزنامه شرق به چشم می خورد.

بعد از بازداشت آنها احکام طولانی مدت حبس به جرم اتهامات امنیتی به آنها تعلق گرفت.

نهادهای امنیتی و قضایی نظام با افزایش بازداشت زنان و‌محکوم کردن آنها به احکام سنگین تلاش می کنند زنان را از صحنه سیاسی اجتماعی جامعه دور کنند.

غافل از اینکه این تهدیدها و شکنجه ها تاثیری بر روند مبارزات آنها ندارد.

سپیده قلیان فعال کارگری و عکاس و خبرنگاری که در جریان تهیه گزارش از اعتصابات هفت تپه و در حمایت از کارگران نیشکر هفت تپه دو بار بازداشت و شکنجه شد.

حتی بعد از آزاد شدن با قید وثیقه با پلاکاردی که در اعتراض به گرانی بنزین در دست داشت به جمع معترضین آبان پیوست و شعار « نه تهدید نه زندان دیگر اثر ندارد» را تکرار کرد.

او با شجاعت و شهامت در دورانی که در زندان به سر می برد با ارسال فایل های صوتی و نامه هایی که شامل فشارهای وارد شده به او و خانواده اش و سایر زندانیان بود به افشای ماهیت زندانهای ایران و‌توصیف وضعیت نابسامان زندان قرچک ورامین پرداخت.

او پس از آزادی علیه آمنه سادات ذبیح پور طرح شکایت کرد.

زنی که در جریان اعترافات تلویزیونی مستند طراحی سوخته ،سپیده قلیان را با شکنجه و آزار روحی و روانی وادار به خواندن متنی آماده در مقابل دوربین کرده بود.

نیلوفر بیانی از متهمین پرونده زندانیان محیط زیست در شرح وضعیت خود به اعتراف گیری سپاه با انواع شکنجه های جنسی اعتراف کرد.

نرگس محمدی فعال حقوق بشری که آن زمان در حال سپری کردن محکومیت حبس بود، از خشونت عریانی که نیروهای امنیتی در انتقال او از زندان اوین به زندان زنجان اعمال کرده بودند پرده برداشت.

او به اتفاق ۷ زن زندانی دیگر در ۳۰ آذرماه ۱۳۹۸، طی نامه ای اعلام کردند که در همبستگی با قربانیان ۱۳۹۸، و در اعتراض به سیاست های سرکوبگرانه حکومت علیه مردم‌ و‌ اختناق حاکم بر جامعه در روز چهلم قربانیان در زندان اولین به تحصن بنشینند.

او در تاریخ ۴ دی ماه ۱۳۹۸، هنگام منتقل شدن از زندان اوین به زنجان توسط رییس زندان و افراد دیگری که همراه او‌بودند مورد ضرب و شتم قرار گرفت.

به طوری که مادر نرگس محمدی آثار کبودی در ۲۰ از نقطه بدن او را گزارش دادند.

از حرکات تاثیر گذار دیگر زنان در سال های گذشته اعترافات مادران بازداشت شدگان در خلال اعتصابات جریانات اعتراضی بود.

آنها به دیدار یکدیگر می رفتند، سرودهای اعتراضی می خواندند و با انتشار عکس هایی از فرزندان خود در مقابل دوربین ها ایستاده و شجاعانه دادخواهی می کردند.

برخی از آنها حتی در جریان این دادخواهی ها بازداشت، شکنجه و روانه زندان شدند.

شهناز اکملی، ناهید شیرپیشه، گوهر عشقی، فرنگیس مظلوم، مادر ندا ناجی و صدها مادر داغدیده که قربانی خشونت حکومت در ایران هستند دیگر ساکت و منفعل در خانه نمی نشینند بلکه به میدان مبارزه آمده و لب به اعتراض می گشایند.

نظام جمهوری اسلامی در طول سال‌های گذشته از طریق سیاست سرکوب زنان در برقراری امنیت داخلی بهره فراوانی برده بود.

اما امروز با سیلی از زنان آگاه رو به روست که با دسترسی به ابزار تکنولوژی و فضاهای مجازی از نقش های کلیشه ای و سنتی خود و همچنین از کنج خانه ها بیرون آمده و مطالبات فردی و اجتماعی خود را طلب می کنند.

آنها خواهان ایجاد تغییرات مثبت در زندگی خود هستند.

زنان در سال های گذشته با استفاده از روش های مختلف نظیر نوشتن بیانیه های متفاوت به بهانه های مختلف و یا تحریم فعال انتخابات نمایندگان مجلس، چه در داخل چه در خارج از زندان به مبارزه علیه حکومت برخواستند.

اعتراضات و مقاومت های مدنی زنان به اشکال مختلف گاه به شکل فردی نظیر مبارزه علیه حجاب اجباری، علیه اسیدپاشی، حق دوچرخه سواری و …‌ گاه به صورت جمعی در غالب پیوستن به سایر اعتراضات نظیر کارگران ،دانشجویان، معلمان و بازنشستگان و سایر تجمعات اعتراضی صورت گرفت.

چنانچه در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹، ‌‌در طی اعلام فراخوانی به قوانین سخت گیرانه حجاب اجباری، زنان و دانشجویان در مقابل پردیس هنرهای دانشگاه تهران متحد و‌در کنار یکدیگر به پا خواستند و شعارهایی چون «دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد »و یا « نان کار آزادی، پوشش اختیاری » را سر دادند.

زنان به خوبی دریافته اند که گرچه حرکات فردی آنها در جهت تحقق آرمان هایشان بسیار موثر و زمینه ساز تغییرات مثبت در زندگی آنهاست اما اگر این حرکات ضمن انفرادی بودن به حرکات دسته جمعی تبدیل شود، آغازگر فصل نوینی در تحولات تاریخی ایران خواهد شد.