کودک‌همسری یا کودک‌مرگی؟

شیدا، کودکی که تا چند ماه دیگر ازدواج خواهد کرد، در یک خانوادهٔ فقیر در روستایی اطراف نورآباد فارس به دنیا آمده است.

او هنوز ۱۳ ساله هم نشده اما پدرش معتقد است با ازدواج او نه‌تنها یک «نان‌خور» کم‌ می‌شود بلکه می‌توان با وام ازدواجی که دریافت می‌کنند، مرهمی بر زخم‌های کهنهٔ معیشتی‌شان بگذارند.

شیدا و دیگر دختران هم‌سن‌وسال او قربانی سیاست‌های فرهنگی و اقتصادی جمهوری اسلامی هستند. افزایش مبلغ وام ازدواج یکی دیگر از تصمیمات جمهوری اسلامی ایران در راستای سیاست‌های افزایش جمعیت است.

توصیه‌های مؤکد آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، به فرزندآوری منجر به افزایش مبلغ وام ازدواج شده و همین امر جمعیت زیر خط فقر ایران را تشویق می‌کند تا دخترانی را که هنوز کودک‌اند، برای ازدواج آماده کنند.منبع:رادیو فردا

بیشتر در این باره:
ازدواج کودکان در ایران؛ اصلاحات شکست‌خورده
هرچند میزان وام ازدواج سال ۱۴۰۰ به صد میلیون تومان برای هر زوج در کمیسیون اجتماعی مجلس تصویب شده اما باید این پیشنهاد در کمیسیون تلفیق و سپس در صحن علنی مجلس نیز تصویب شود تا وام ازدواج دویست میلیون تومانی برای زوجین قطعی شود. بسیاری از خانواده‌های تهی‌دست و زیر خط فقر در ایران به امید همین وام‌ها کودکان‌شان را به ازدواج وامی‌دارند.

با این حال، پیامدهای ازدواج زودرس هیچ‌گاه برای مسئولان جمهوری اسلامی به‌ویژه آیت‌الله خامنه‌ای اهمیت نداشته است.

در بهار سال جاری بیش از هفت هزار ازدواج دختربچه‌های ۱۰ تا ۱۴ ساله و یک ازدواج دختربچهٔ کمتر از ۱۰ ساله به ثبت رسیده است. این آمار رسمی حداقلی است که مرکز آمار ایران در «گزارش وضعیت اجتماعی و فرهنگی ایران» منتشر کرده است.

پیشتر نیز گزارش‌های تکان‌دهنده‌ای از سوی نهادهای بین‌المللی در این باره منتشر شده بود. برای مثال، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد حقوق بشر در ایران گزارش داده است که ۴۰ هزار ۶۳۵ مورد ازدواج دختران زیر ۱۵ سال بین سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ ثبت شده است و در بیش از هشت هزار مورد آن‌ها مردان حداقل ده سال بزرگ‌تر از دختران بودنده‌اند. به ترتیبی که ذکر خواهد شد و بر طبق داده‌های موجود در ایران، همان‌طور که در آمار سازمان مرکز سرشماری منعکس شده، از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ بیش از چهل هزار مورد ازدواج دختران زیر ۱۴ سال ثبت شده است.

فاجعه‌بارتر از آن این‌که در سال ۲۰۱۱ حداقل ۷۱۶ مورد ازدواج دختر زیر ۱۰ سال انجام شده است که تقریباً دو برابر بیشتر از سال ۲۰۰۸ است. اما همچنان در هیچ‌جا سن دختران به‌درستی ثبت نمی‌شود و بسیاری از آنان به طور غیر‌رسمی و بدون ثبت در دفاتر رسمی ازدواج می‌کنند. نکتهٔ دلسردکننده‌ای که در این گزارش وجود دارد این است که تا سال ۲۰۰۷ تغییر چندانی روی نداده است. چنین ثباتی هرچند ممکن است رو به افزایش باشد، اما در خصوص ازدواج کودکان در ایران حاکی از آن است که تلاش فعالان مدنی، وکلا و رسانه‌ها در راستای حل این معضل اجتماعی همچنان راه به جایی نبرده است.

دست‌وپا زدن کودکان در خانهٔ عنکبوت!
«لایحهٔ منع ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال» چند سالی است که از سوی معاونت امور زنان و خانواده رئیس جمهوری به کمیسیون لوایح دولت ارائه شده و همچنان در انتظار تصویب شدن است. اما مسئله‌ای که دولت در ایران با آن روبه‌روست ساختاری است. به این معنا که جمعیت به طور فزاینده‌ای در حال پیر شدن است، میزان زادوولد رو به کاهش می‌رود، سن ازدواج اول برای زنان و مردان در حال افزایش است (به‌ترتیب ۲۳ و ۲۶ سال) و نرخ طلاق در مدار صعودی خود قرار دارد.

به همین خاطر و به دلایلی که ذکر شد، دختران زیادی را به ازدواج وادار می‌کنند تا این ازدواج‌های ناخواسته تعادلی در جمعیت ایران به وجود آورد و خواسته‌های آیت‌الله خامنه‌ای محقق شود.

فرداکاتور: ازدواج زودهنگام, طرح از مانا نیستانی
بیشتر در این باره:
حکایت عروس‌های نابالغ
بر پایهٔ آمار دیگری که مرکز آمار ایران منتشر کرده است، ۳۴۶ نوزاد در بهار سال جاری متولد شده‌اند که مادران آن‌ها کمتر از ۱۵ سال سن داشته‌اند و این در حالی است که باید پرسید یک کودک ۱۵ ساله چگونه می‌تواند برای کودکی دیگر مادری کند؟ همچنین به دلیل سن کمِ این دختران، مشکلات جسمانی و روانی ناشی از بارداری و زایمان نیز می‌تواند برای آن‌ها ایجاد می‌شود. این آمار در مورد دختران ۱۵ تا ۱۹ ساله نیز بالغ بر ۱۶ هزار ولادت بوده است.

دولت ایران که از چنین روندهای اجتماعی غیرمنتظره­ای وحشت‌زده شده، به تشویق و ترغیب گروه‌های کوچک‌تری از دختران برای ازدواج روی آورده است و همان‌گونه که پیشتر ذکر شد، به همین دلیل دولت سعی کرده است در راستای پیاده‌سازی چنین سیاست‌هایی انواع مشوق‌ها را ارائه دهد.

در افغانستان پس از طالبان، اگرچه تلاش برای جلوگیری و کاهش ازدواج کودکان ادامه دارد، همچنان «بیش از ۴۰درصد دختران پیش از ۱۸ سالگی ازدواج می کنند و اقدامات فرهنگی مانند نامزدی کودکان و تبادل ازدواج (خانواده‌هایی که دختران خود را ردوبدل می‌کنند) به گسترش چنین فرهنگی کمک می‌کند.

فقر فرهنگی و فرهنگ‌سازی فقر
دلایل تداوم ازدواج کودکان متنوع است و غالباً به یکدیگر مرتبط. از جملهٔ آن‌ها می­‌توان به فقر، آداب و رسوم فرهنگی، اعتقادات مذهبی، اختلاف طبقاتی، تحصیلات، پدرسالاری و «ناموس‌پرستی» مردان اشاره کرد. از سوی دیگر، با توجه به سرمایهٔ اجتماعی بی‌نظیرِ ازدواج در بسیاری از جوامع، جذابیت ازدواج برای بسیاری از دختران جوان نیز ممکن است بسیار نادیده گرفته شود. والدین، به‌ویژه پدران ، اغلب از طریق همسران‌شان به دختران فشار می‌آورند تا چنین ازدواج‌های ناخواسته‌ای را بپذیرند.

گاهی ممکن است یک کودک خردسال توسط یکی از بستگانش مورد تجاوز قرار بگیرد و سپس مجبور شود با متجاوز ازدواج کند. غالباً ازدواج كودكان میان دختران کم‌سال و مردان بزرگسال و کهنسال صورت می‌گیرد تا جایی كه حتی برخی خانواده‌های فقیر دختران کم‌سال خود را به ازدواج موقت هم مجبور می‌کنند. یکی از عوامل چنین ازدواج‌هایی میزان مهریهٔ عروس است که داماد باید به عروس و یا به خانوادهٔ او بپردازد که یکی از بزرگ‌ترین منابع تأمین زندگی خانواده‌های فقیر است.

بر اساس مصاحبه‌­های انجام‌شده با نمایندگان جامعهٔ مدنی و انجمن‌های مردم‌نهاد زنان، یافته‌­های تحقیقات نشان می­‌دهد بسیاری از این کودکان از مشکلات مربوط به سلامت روانی رنج می‌­برند و در برخی موارد به خودکشی آنان نیز منجر شده است.

در این‌جا باید به این نکته نیز اشاره کرد که بررسی پدیده ازدواج كودكان از منظر تاريخی نیز بسيار مهم است. این نوع از ازدواج تنها منحصر به جوامع مسلمان نیست، با این حال در جوامعی مانند ایران که ازدواج موقت امری پذیرفته‌شده است – بیشتر در ایران تا افغانستان – ازدواج کودکان و ازدواج موقت اغلب دست ‌به دست هم می‌دهند.

هر دو نوع ازدواج، همان‌طور که ذکر شد، ریشه در سیستم‌های سیاسی مردسالار و ساختارهای قانونی/مذهبی دارند که زنان را به منزلهٔ اشیایی در نظر می‌گیرند که جزئی از ناموس مردان به حساب می‌آیند و باید تحت کنترل و تسلط آنان باشند؛ زنانی که تحت اختیار گرفتن آن‌ها موجب لذت و سرگرمی مردان می‌شود. در این میان، زنانی که از دستور مردان سرپیچی کنند، برای به دست آوردن اختیارات خود هزینه­‌های زیادی را پرداخت خواهند کرد.

اما در هر دو جامعه، اغلب تفسیر قانون – قانون اسلامی – به شیوه­ای فرصت‌طلبانه بوده است، اما طرح مسائل و موقعیت­‌های ناشی از مسائل جهان معاصر و مدرن به اوایل اسلام بازمی‌گردد. هر دو کشور ایران و افغانستان به تناسب شرایط و با درجات گوناگون ناگزیرند با مسائل مربوط به ازدواج کودکان، ازدواج موقت و خشونت علیه زنان خود را وفق دهند.