بررسی مفهوم عدالت جنسیتی نزد ترک‌ها، کرد‌ها و گیلک‌ها

ستمگری در حق زنان و برقرار کردن سرکوب سیستماتیک علیه آنان از جایی آغاز می‌شود که در بحث از «عدالت جنسیتی» به تفاوت‌های زیستی مردان و زنان اشاره شود

و از سهم عوامل فرهنگی و اجتماعی در برداشت از مفهوم عدالت جنسیتی سخنی به میان نیاید. اخیرا نتایج تحقیقی در ایران منتشر شد که نشان می‌دهد زنان ترک، کرد و گیلک عدالت جنسیتی را چگونـه مـی‌فهمنـد و برداشت آنها از این مفهوم تا چه حد در گرو عوامل جامعه‌شناختی است.

***

آمارها در ایران و بسیاری از مناطق جهان نشان می‌دهد در جوامع مختلف، منابع و نقـش‌هـای ارزشمند به زنان اختصاص داده نمی‌شود و آنها برای دستیابی به این نقش‌ها باید راهی پر پیچ و خم طی کنند.

شـمار قابل توجهی از زنـان هم بدون پی بردن به نابرابر‌ی‌های موجود و درک فرودستی و تحت انقیادشان به زندگی روزمره خود ادامه می‌دهند، با این تصور که شـرایط ایـده‌آل همیـن اسـت کـه باید باشد. این واقعیت تلخ در ایران را گروهی از زنان مذهبی و سنتی نمایندگی می‌کنند.منبع:ایران وایر

هرچند در میان زنان اقوام و جوامع مختلف شدت و حدت این مساله متفاوت است، اما نتیجه‌ای مشترک دارد. یعنی زنان به جایگاهی که سزاوارش هستند هیچ‌گاه دست نمی‌یابند و اگر هم می‌خواهند به نقشی مهم دست یابند، باید سقف شیشه‌ای بالای سر خود را بشکنند.

فرادستی مردان و فرودستی زنان واقعیتی است که در جامعه قومیتی ایران نیز به وضوح دیده می‌شود. آمارها نشان می‌دهد سطح اشتغال زنان، سطح تحصیلات و تصورات غالب بین قومیت‌های ایران درباره نقش و توانمندی آنها هرچند تفاوت‌هایی دارد، اما خروجی مشترکی دارد.

فصلنامه «زن در فرهنگ و هنر» در این زمینه تحقیقی با عنوان «مطالعه جامعه‌شناختی ادراک عدالت جنسیتی زنان با تأکید بر عامل قومیت» منتشر کرده است.

این پژوهش با هدف مطالعه ادراک عدالت جنسیتی زنان و نقش عوامل جامعه‌شناختی در پیدایش این پدیده در میان برخی اقوام در ایران صورت گرفته است.

این تحقیق دنبال پاسـخ بـه ایـن مسـاله اساسی است که اقوام ایرانی (ترک، کرد و گیلک) «عدالت جنسیتی را چگونـه مـی‌فهمنـد؟ و تفـاوت برداشت‌ها از عدالت جنسیتی براساس عوامل جامعه‌شناختی در میان آنها چقدر است؟»

جامعه آماری این پژوهش هم شامل زنـان بالای ۲۰ سال اقوام ترک، کرد و گیلک شهرستان‌های اردبیل، پارس‌آباد، خلخال، سنندج، پیرانشهر، بیجار، رشت، لاهیجان و تالش است.

این پژوهش هفت فرضیه در این خصوص مطرح و تلاش کرده از خلال تحقیقات میدانی و مصاحبه با زنان، پاسخی برای آنها پیدا کند.

نخستین فرضیه این پژوهش می‌‌گوید اقوام ترک، گیلک و کرد درک متفاوتی از عدالت جنسیتی دارند و در این میان گیلک‌ها نسبت به کردها و ترک‌ها، ویژگـی‌هـای بیولوژیکی و روانی زنان را در تعیین نقش‌ها، حقوق و تکالیف آنها کمتر لحاظ می‌کنند.

جدول زیر مربوط به فرضیه نخست است که ادراک عدالت مناسکی، ادراک عدالت مبادله‌ای، ادراک عدالت در توانمندی و ادراک عدالت در آزادی عمل در میان این سه قوم را نشان می‌دهد.

ادراک عدالت مناسکی عبارت است از رعایت اصل انصاف در تعاملات اجتماعی زنان و مردان و حـذف هرگونـه پـیش‌داوری در روابـط بـيـن دو جنس زن و مرد.

منظور از ادراک عـدالت مبادله‌ای، عبارت است از دسترسی منصفانه به هرگونه مشاغل با لحاظ کردن تفاوت‌های بیولوژیکی و روانی زنان و مردان.

منظور از ادراک عدالت در توانمندی عبارت است از ایجاد فرصـت برابـر بـرای توانمنـدی زنان جهت به‌کارگیری مهارت‌های مختلف زنـدگی.

منظـور از ادراک عـدالت در آزادی عمـل عبـارت است از قدرت برابر افراد در تصمیم‌گیری‌ها و انتخاب‌های روزمره، فارغ از جنسیت آنها.

این جدول می‌گوید میانگین نمره ادراک عدالت جنسیتی در هر چهار بخش، بین قوم گیلک بیش از دو قوم دیگر است.

در فرض‌های دوم تا هفتم هم تلاش شده که تفاوت ادراک عدالت جنسیتی از منظر سرمایه اجتماعی، فرهنگی، نمادین، اقتصادی، عاطفی و تصورات قالبی در میان سه قوم مورد مطالعه، مورد بحث و بررسی قرار بگیرد.

نتایج این شش فرضیه می‌گوید که زنان هر یک از این سه قوم در هر یک از این بخش‌ها، درک متفاوتی از عدالت جنسیتی دارند.

یافته‌های این پژوهش همچنین نشان می‌دهد ۵۲ درصد از پاسخگویان ادراکشان از عدالت جنسیتی به‌گونـه‌ای است که در توزیع منابع کمیاب، تقسیم کار، تفویض مسـئولیت‌هـای فردی و اجتماعی، اصـل شایستگی و درایت زنان را مبنای عمل قرار می‌دهند که در این پژوهش از آن به «ادراک عدالت جنسیتی مدرن» تعبیر شده است.

۴۸ درصد پاسخگویان هم ویژگی‌های طبیعی و روانی زنان را مبنای توزیع امکانات دانسـته‌انـد.

در این پژوهش همچنین مشخص شده که نوع برداشت از عدالت جنسیتی بین اقوام ترک، کرد و گیلک بـه جهـت تـأثیر سـنت‌هـا و ارزش‌های قومیتی در فرایند جامعه‌پذیری هر یک از زنان متفاوت است.

این مطالعه نشان می‌دهد کردها نسبت بـه ترک‌ها و گیلک‌ها تعریفی سنتی‌تر از عدالت جنسیتی دارند و هم‌چنـان هژمونی مردسالاری و نقش‌های سنتی زنان در شهرها و روستاهای کردنشین رعایت مـی‌شـود.

در مقابـل، برداشـت گیلک‌ها از عدالت جنسیتی واژگون شده و در رفتارها و تعاملاتشان زنانگی و مردانگی را کمتر لحاظ می‌کنند. برداشت پاسخگویان ترک نیز از عدالت جنسیتی بینابین سنتی و مدرن است.

به عبارتی در شهرستان پارس‌آباد، برداشت زنان از عدالت جنسیتی سنتی و در برخی دیگر (اردبیل و خلخال) تعریفی مدرن از عدالت جنسیتی دارند.

در بخش دیگری از جمع‌بندی این پژوهش آمده که «اگر افراد جامعه دسترسی برابر به سرمايه اقتصادی داشته باشند، امكـان دسترسـی بـه ساير سرمايه‌ها (فرهنگی، عـاطفی، اجتماعی و نمادین) را نیـز خواهند داشت.»

این پژوهش در پایان چنین نتیجه‌گیری کرده که «ارجاع عدالت جنسیتی به تفاو‌ت‌های بیولوژیکی زنـان و مـردان و نادیده گرفتن نقش عوامل فرهنگی و اجتماعی در برداشت از عدالت جنسیتی، اولین و مهم‌تـرین گام برای ستم‌دیدگی و سلطه علیه زنان» در ایران محسوب می‌شود.

مهم‌ترین گامی که حالا سال‌هاست زنان ایران برداشته‌اند تا در سایه استقلال مالی، بتوانند سایر آزادی‌ها و اختیارات و حقوق خود را بازیابند.