واکنش‌های اصولگرایان و اصلاح‌طلبان به احتمال کاندیداتوری زنان / شورای نگهبان در انتخابات ۱۴۰۰ تابوشکنی می‌کند؟

با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دوباره جدال بر سر تعریف «رجل سیاسی» داغ شده است با این تفاوت که سخنگوی شورای نگهبان از احتمال کاندیداتوری زنان سخن می‌گوید حالا این سوال مطرح می‌شود که آیا شورای نگهبان قرار است تابوشکنی کند یا این تنها یک وعده سر خرمن است؟واکنش‌های اصولگرایان و اصلاح‌طلبان به احتمال کاندیداتوری زنان / شورای نگهبان در انتخابات 1400 تابوشکنی می‌کند؟
اعتمادآنلاین| با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دوباره جدال بر سر تعریف «رجل سیاسی» داغ شده است با این تفاوت که سخنگوی شورای نگهبان از احتمال کاندیداتوری زنان سخن می‌گوید حالا این سوال مطرح می‌شود که آیا شورای نگهبان قرار است تابوشکنی کند یا این تنها یک وعده سر خرمن است؟

«رئیس‏‌جمهور باید از میان‏ رجال‏ مذهبی‏ و سیاسی‏ که‏ واجد شرایط باشند انتخاب‏ گردد» این نص صریح اصل ۱۱۵ قانون اساسی است که ۴۲ سال است به عنوان یکی از پرمناقشه‌ترین اصول این قانون بالادستی محسوب می‌شود؛ مناقشه‌ای که تنها شامل یک واژه می‌شود و آن تعریف و تفسیر «رجل سیاسی» است.

بیش از چهاردهه است که وقتی صدای پای انتخابات ریاست جمهوری به گوش می‌رسد معمای کاندیداتوری زنان هم دوباره بر سر زبان‌ها می‌افتد و در طول همه این سال‌ها یک جمله از زبان اهالی شورای نگهبان که وظیفه تفسیر قانون اساسی را به عهده دارد بیان شده است «هیچ منعی برای کاندیداتوری زنان وجود ندارد» هرچند این امید به زنان داده می‌شود که منعی برای کاندیداتوری‌شان وجود ندارد اما تا امروز هیچ زنی از فیلتر شورای نگهبان برای حضور در حلقه رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری عبور نکرده است و این میدان مانند مجلس خبرگان رهبری ۴۲ سال است در انحصار مردان قرار گرفته است.

سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری نیز همچنان به سبک و سیاق انتخابات‌های گذشته محل بحث است که آیا زنان در این انتخابات می‌توانند انحصار مردانه را بشکنند و در حلقه کاندیداهای ریاست جمهوری قرار بگیرند؟ «شاید در انتخابات آینده کاندیدای زن داشته باشیم» این پاسخی بود که عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در آخرین نشست خبری‌اش به زبان می‌آورد؛ موضوعی که جدال بر سر تعریف «رجل سیاسی» را دوباره داغ می‌کند.

واکنش به احتمال کاندیداتوری زنان

«امیدوارم انگیزه آقای کدخدایی از بیان این سخن جذب مشارکت و حضور مردم در انتخابات نباشد و ریشه فکری و واقعی داشته باشد.» این را زهرا شجاعی معاون امور زنان ریاست جمهوری دولت اصلاحات به زبان می‌آورد. او در واکنش به صحبت‌های کدخدایی درباره احتمال کاندیداتوری زنان در انتخابات ۱۴۰۰ می‌گوید: « شورای نگهبان برای نشان دادن حسن نیت لازم است قبل از انتخابات تفسیر از رجل سیاسی مشخص شکند تا زنان مطئمن شوند که این فقط یک بازی نبوده و سوءاستفاده ابزاری از آنان نمی شود.»

البته تنها زهرا شجاعی نیست که موضوع مشارکت انتخاباتی را دلیلی برای بیان این صحبت کدخدایی می‌داند بلکه فائزه‌هاشمی رفسنجانی از نمایندگان مجلس پنجم نیز می‌گوید: «از این قضیه تفاسیر متفاوتی می شود، عده ای معتقد هستند که چون انتخابات گذشته، انتخابات سردی بود و عده ای از مردم شرکت نکردند و با این حرفها می خواهند انگیزه واشتیاقی ایجاد کنند تا مردم را به پای صندوق‌های رای بکشانند، یک تفسیر هم این است که چون یک کمپینی در رابطه با ریاست جمهوری زنان راه افتاده است و اینها پیش دستی کرده اند تا در مقابل یک کمپینی قرار نگیرند تا بعد مجبور شوند یک چیزی را تایید یا رد کنند، پس خودشان وارد قضیه شدند تا کار به آنجاها نکشد.» او ادامه می‌دهد: «متاسفانه یکی از مهمترین سیاست‌هایی که همیشه روی آن پافشاری شده است، «مرغ یک پا دارد» است، یعنی زمانی که حرفی زده می شود تا آخر باید روی آن قضیه پیش روند، ضمن اینکه مسائل زنان مدت‌ها است که بجای اینکه یک موضوع حقوقی و اجتماعی باشد به موضوعات سیاسی و امنیتی تبدیل شده است.»

پروانه سلحشوری نماینده تهران در مجلس دهم نیز در این رابطه می‌گوید: «فقط موضوع این که چرا این اتفاق نیافتاده نیست. یکی از مهم ترین نکاتی که در این رابطه وجود داشته، مشخص نبودن تفسیر شورا از رجل سیاسی بوده است. اساسا در تفسیر رجل سیاسی، واژه رجل را مساوی با مرد می دانند در حالی که اگر قرار بر مرد بودن بود، می توانستند واژه مرد را بنویسند؛ اما رجل معنای فراتری از مرد دارد و به همین دلیل متاسفانه با تفسیر مردانه ای که وجود داشت، زنان فعالی که در این حوزه ورود پیدا می کردند؛ صلاحیت آنان تایید نمی شد. خانم طالقانی یکی از مبارزان این عرصه است که حدود ۲۰ سال در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام می کردند اما رد صلاحیت می شدند.»

او ادامه می‌دهد: «بنابر حرف آقای کدخدایی، این تفسیر شورای نگهبان که هم زنان و هم مردان می توانند رئیس جمهور شوند؛ باید در قانون اساسی آورده شود. اگر این سخن فقط صحبت سخنگو باشد، سخنگوی شورای نگهبان می تواند تغییر کند و نفر بعدی این دیدگاه را نداشته باشد. باید این ابهام در قانون اساسی تغییر کند و ممکن است تا ۱۰۰ سال آینده هم رئیس جمهور زن نداشته باشیم و در مسیر تحولات اجتماعی علاوه بر بروزرسانی قوانین، تفکرات و فرهنگ‌ها هم باید آماده پذیرش این موضوع باشد.»

البته اظهارنظرها درباره کاندیداتوری زنان تنها به زنان اصلاح‌طلب ختم نشد و الهام امین‌زاده در این رابطه گفت: «به نظر می‌رسد مطرح شدن کاندیداتوری زنان در انتخابات ریاست‌جمهوری برای بیشتر شدن رقابت‌های سیاسی است؛ به انتخابات ریاست جمهوری، نگاه جنسیتی داریم اما اگر در این باره شایسته‌سالاری مدنظر قرار گیرد، باید گفت یکی از مهمترین نیازهای امروز کشور ما همین موضوع است.»

او ادامه داد: «به دور از نگاه جنسیتی و سیاسی، اگر بخواهیم ارزیابی کنیم در حال حاضر از منظر شایسته‌سالاری، فردی باید کاندیدا شود که متعهد، عملگرا، باتجربه، برخوردار از علم و دانش و در نتیجه مردمی باشد اگر این معیارها، برای کاندیداها تعیین شود و بحث جنسیت چه زن و چه مرد نیز در این میان، مطرح نباشد آن زمان می‌توانیم بپذیریم که چنین فردی به عنوان رئیس‌جمهور روی کار آید و اداره کشور را برعهده، بگیرد.»

لطف‌الله فروزنده از دیگر اصولگرایانی بود که نسبت به کاندیداتوری زنان در انتخابات ریاست جمهوری واکنش نشان داد البته صحبت‌های دو پهلوی معاون پارلمانی محمود احمدی‌نژاد هرچند ظاهری مثبت دارد اما چندان هم قاطعانه به نظر نمی‌رسد و نهایتا تشخیص این موضوع را به عهده شورای نگهبان می‌داند. او علی رغم بسیاری از کارشناسان که معتقدند منظور از «رجل» مرد بودن نیست گفت: «آنچه که استعمار به دنبال آن است این است که زنان ما را بی‌هویت کند اما انقلاب اسلامی ما به دنبال حفظ حیا و عفت زنان در حین توسعه مشارکت آنها در کشور، است.»

او در ادامه با اشاره به احتمال کاندیداتوری زنان در انتخابات ۱۴۰۰ می‌گوید: به هر حال در بحث حضور کاندیدای زن در انتخابات ریاست جمهوری، قانون اساسی داریم؛ قانون اساسی نیز چارچوبی را مشخص کرده که تشخیص آن هم با شورای نگهبان است و به غیر از شورای نگهبان، هیچ کس صلاحیت این مطلب را ندارد که آیا خانم‌ها می‌توانند، مصداق رجل سیاسی برای ریاست جمهور باشند یا خیر. اما آنچه که مهم است و باید به آن توجه کنیم حضور فعال خانم‌ها در بخش‌های مختلف اجرایی و سیاستگذاری است که اکنون داریم و می‌تواند، بیش از پیش پررنگ‌تر شود.

مصادیقی برای کاندیداتوری زنان

هربار که صحبت از کاندیداتوری زنان به میان می‌آید بلافاصله این سوال مطرح می‌شود که آیا کاندیدایی که بتواند در قد و قواره ریاست جمهوری ظاهر شود داریم؟ این سوال وقتی با زنان فعال در عرصه سیاست در میان گذاشته می‌شود نام چند نفر بیش از دیگران به گوش می‌رسد؛ «معصومه ابتکار» «مرضیه وحید دستجردی» «شهیندخت مولاوردی» اینها اسامی است که به عنوان گزینه‌هایی برای انتخابات ریاست جمهوری بر سر زبان‌ها می‌افتد؛ مثلا فائزه‌هاشمی رفسنجانی می‌گوید: «یکی از ویژگی‌های خوبی که در این جریان اتفاق افتاده است این است که زنان اصولگرای ما مثل خانم رفعتی از ریاست جمهوری زنان حمایت کرده است و این موضوع فراجناحی است و هر ۲ جناح در این قضیه متحد القول هستند؛ اگر بخواهم کسی را معرفی کنم فارغ از اینکه اصولگرا باشد یا اصلاح‌طلب؛ من فکر می کنم خانمی باید باشد که سوابق مدیریت کلان داشته باشد؛ به نظر من خانم ابتکار یا خانم وحید دستجردی یا خانم‌هایی که چند دوره در مجلس بودند این شرایط را دارند. زمانی که آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شد؛ ۲ سال شهردار تهران بود و بیشتر از این سوابق نداشت، بنابراین خانم‌هایی هستند که از لحاظ سوابق کاری و مدیریتی به عنوان رجل سیاسی شناخته شوند. خانم‌هایی که معاون وزیر یا معاون رئیس جمهور بودند مثل خانم ملاوردی، هم می توانند این شرایط را داشته باشند و برای ریاست جمهوری ثبت‌نام کنند. از نظر من خانم‌های زیادی هستند که می توانند این شرایط را داشته باشند.»

البته درمیان اسامی مطرح شده برای کاندیداتوری تنها معصومه ابتکار بود که درباره احتمال حضورش در انتخابات ۱۴۰۰ و پر کردن جای خالی اعظم طالقانی پاسخ داد. او در پاسخ به این سوال که شما به عنوان خانم که سابقه حضور در کابینه دولت دارید، با توجه به اینکه زنده‌یاد اعظم طالقانی همیشه در انتخابات حضور پیدا می‌کرد ولو اینکه با شکست مواجه می شد، آیا این شجاعت را در خودتان می بینید که ادامه‌دهنده راه او باشید، گفت: «زنده‌یاد طالقانی خیلی شجاع بود و حتما هستند زنانی که ادامه دهنده راه او باشند، اما من برای حضور در انتخابات برنامه‌ای ندارم.»

دست روی دست احزاب

هفتمین انتخابات ریاست جمهوری بود که «اعظم طالقانی» نماینده مجلس اول، دختر آیت‌الله طالقانی و دبیرکل جامعه زنان انقلاب اسلامی مهمترین قدم را در مسیر تعین تکلیف «رجل سیاسی» برداشت. او خود را ساختمان وزارت کشور رساند تا به قول خودش آزمونی برای اصل ۱۱۵ قانون اساسی باشد و در طول همه انتخاباتی که ثبت نام کرد هیچگاه مهر تائید صلاحیت پای درخواستش برای حضور در میدان رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری ننشست. اما غیر از دختر آیت‌الله طالقانی هیچکسی در این مطالبه جامعه زنان همراه نشد.

نزدیک به ۳۰۰ حزب در وزارت کشور ثبت شده است که در میان اعضای آنها حضور زنان هم به چشم می‌خورد احزابی که سال‌هاست در میدان رقابت‌های انتخاباتی حضور تمام قدی دارند اما در تمام ۱۲ دوره انتخابات ریاست جمهوری هیچگاه احزاب کشور به ویژه ‌آنهایی که اسم و رسمی برای خود دست و پا کرده‌اند و وقتی پای شعار به میان می‌آید «حمایت از جامعه زنان» و «نقش و اهمیت زنان» از زبانشان نمی‌افتد هیچ زنی را برای به چالش کشیدن شورای نگهبان برای تعین تکلیف «رجل سیاسی» معرفی نکرده است.

انتقادات به این حرکت جریان‌های سیاسی و احزاب وقتی جدی‌تر می‌شود که در میان احزاب چند حزب کاملا زنانه سال‌هاست که در عرصه سیاست فعالیت می‌کنند اما حتی این احزاب زنانه هیچ اقدامی مشابه آنچه اعظم طالقانی در طول انتخابات‌های گذشته انجام داد، صورت ندادند؛ «انجمن روزنامه‌نگاران زن ایران» «جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان» « جمعیت زنان مسلمان نواندیش» «مجمع زنان اصلاح‌طلب» «جمعیت زنان انقلاب اسلامی» «زنان جمهوری اسلامی» اینها تنها نمونه‌ای از احزاب زنانه‌ای است که تا امروز قد علم کرده‌اند احزابی که فارغ از اصلاح‌طلب و اصولگرا حضور زنان در انتخابات ریاست جمهوری را یک حق و مطالبه می‌دانند هیچگاه کاندیدایی را انتخابات ریاست جمهوری معرفی نکردند و این منفعلانه‌ترین رفتاری بوده است که تا همین ساعت از احزاب سیاسی به ویژه احزاب سیاسی زنان می‌توان سراغ داشت.

حال باید دید در سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری احزاب برای شکستن این انحصار قد علم خواهند کرد تا یکبار برای همیشه تکلیف «رجل سیاسی» مشخص شود یا همچنان منتظر می‌مانند تا دستی از غیب برون آید و کاری بکند؟