ارسال کننده : 4 آذرخانم Manijeh Ar
حسن عثمانی، پدر اوین عثمانی که هفتهی پیش با شلیک مستقیم نیروهای انتظامی در فاصلهی 5 متری در شهر بانه به قتل رسید، می گوید که آنها فرزند من را کشتهاند و این موضوع در کردستان اولین بار نبوده و آخرین بار هم نخواهد بود. این رخدادها بارها اتفاق افتاده و دیدهایم بعدأ نه کسی را به سزای اعمالش رساندهاند و نه یک نفر را دادگاهی کردهاند و نه سابقه دارد به خاطر قتل یک شهروند کرد نیروهای انتظامی دادگاهی شوند.
حسن عثمانی در گفتگو با “کوردستان و کورد ” میگوید در این کشور مأموران نیروی انتظامی اگر کسی را کشته باشند، نهایتأ او را به بخش دیگری منتقل کردهاند، در این مرود نیز به ما میگویند که قاتل اوین را زندانی کردهایم، اما نه به ما میگویند که اسمش چه بوده و نه به محل زندانی کردن اشاره میکنند و نه اطلاع داریم که با او چه برخوردی دارند و نه اصلا میدانیم که او را بازداشت کردهاند یا نه؟
در این گفگو حسن عثمانی در پاسخ به این سوأل که تاکنون پروندهی اوین به کجا رسیده و تلاشهای آنها به کجا رسیده است، گفت که ما تابع قانون هستیم و در این کشوری که میگویند قانون حاکم است ما هم از کانال قانونی قضیه را دنبال میکنیم، اما روند دادگاهی ما در دادگاه عادی نبوده بلکه در دادسرای نظامی دنبال میگردد و اینکه پرونده به کجا ختم میشود را قانون باید تعیین کند و ما از آن اطلاعی نداریم.
وی در جواب خبرنگار کردستان و کرد که طرز برخورد مسئولان امنیتی تاکنون با شما چگونه بوده است، گفت آنها خودشان از ما بهتر میدانند که آنها او را به قتل رسانده و لی باز دفاعیات خود را دارند و برچسبهای مانند قاچاقچی و پیش بار و اسکورت بار به ما زدهاند در حالیکه آنها مقابل خانهی خودمان اقدام به تیراندازی کرده و ماشین مامورین یز شخصی بوده و لباس شخصی نیز به تن داشتهاند. تازه اگر خودشان به ما نمیگفتند که ما عامل تیراندازی بودهایم ما اصلأ نمیدانستیم که چه کسی این کار را کرده است . آنها همه چیزشان بنا به قانون اساسی خودشان غلط بوده است، چون اگر قصد داشته باشند که کسی را بازرسی کنند باید محل بازرسی و یا علامت نیروی انتظامی داشته باشد. و یا این که مستقیمأ شلیک نکرده و ماشین را پنچر میکردند. قوانین را آنها از ما بهتر میدانند و حالا به ما تسکین میدهند که ما از طریق دادگاه نظامی قضیه را پیگیری میکنیم و این تا چه اندازه صحت داشته باشد ما نمیدانیم.
حسن عثمانی در جواب این پرسش که از آنجایی که نیروهای نظامی به شما پیشنهاد دادهاند که دیهی او را دریافت کنید و با توجهه به این که ماه محرم است دیهاش دو برابر است جواب شما چه بوده است، گفت که من به آنها و به شما و به تمام دنیا هم گفتهام و میگویم که ما و خانوادهی ما فرزندانمان را بزرگ نکردهایم که آنها را بفروشیم و اگر در مقابل آن تمام دنیا را به من بدهند تسکین درد هایم نخواهد شد و هر کس که فرزندی داشته باشد این سخن من را درک میکند. آنها فرزند مرا کشتهاند دیگر من چه بگویم…
ایشان در پاسخ به این که آیا پیشنهاد پرداخت دیه توسط نیروهای انتظامی آنها را از خواستهشان که همنا دادگاهی کردن قاتل میباشد منصرف نمیکند؟ گفت که من مردی زحمتکش و رانندهی تاکسی بوده و با رنح و مشقت فراوان فرزندانم را بزرگ کردهام. آنها را بزرگ نکردهام که بفروشم یا دیه شان را بگیرم طرف صحبت من نیروهای انتظامی هم میباشد شاید بعضی از آنها هم متوجهه این ناعدالتی شده باشند. و این که قانون چگونه با این مورد برخورد میکند در آینده مشخص میشود.
در جواب این پرسش خبرنگار کردستان و کرد که در این مدت بعد از قتل اوین رسانههای عمومی در سطح دنیا به آن واکنش نشان دادهاند شما به عنوان پدر اوین چه انتظاری از رسانهها و نهادهای حقوق بشری در سطح جهانی و مسئولان جمهوری اسلامی دارید، گفت امیدوارم که این رویداد هیچگاه تکرار نشود. باید همهی دنیا و جمهوری اسلامی هم بداند که قتل و کشتار مردم بیگناه بس است. آیا کولبری که به مرز رفته و از آنجا کالا میآورد حتی اگر کالایش قاچاق باشد کشتن او رواست؟ نباید او را تحویل قانون دهند، اگر به عنوان مثال فردی بار مشروب هم داشته باشد گناه او زندان و جریمه میباشد نه کشتن. در کدام کشور اسلامی اگر کسی مشروب بخورد و یا آن را خرید و فروش کند او را میکشند، بلکه او را محاکمه و جریمه و زندان میکنند.
باید صدای من رسانهای گردد و تمام دنیا صدایم را بشنود برای اینکه از تکرار این کار جلوگیری شود. کشتن مردم بیگناه تا کی؟ مردی که دارای شش فرزند بوده در روستای ” ئهشتهراوا” او را به این خاطر که کولبر بوده و کول حمل میکرده به قتل رساندهاند. اگر گناه کار است او را گرفته و به زندان بیافکنید. تقصیر دختر من این بوده که به همراه نامزد و برادرش به شهر رفته؟ این گناه است؟ فرض کنیم به آنها مشکوک باشند چرا ماشینشان را پنچر نکردند، چرا آنها را دستگیر و بازجویی نکردند؟ چرا آنها را یکسره به رگبار بستند؟
من به همه می گویم و اگر به مراکز امنیتی نیز خوانده شوم همین را میگویم که چرا ما را میکشید. آنها با جرأت و جسارت تمام ما را میکشند و ما جرأت نداشته باشیم اعتراض کنیم و اگر گفتن این جمله که چرا مارا میکشید گناه است من را نیز مانند دخترم بکشید تا درس عبرتی باشد برای آنهایی که زندهاند. تا به خاطر کشتن دختر من دختر همسایه و فرزندان دیگر کشته نشوند.