فتانه یکی از نجاتیافتگان از تجاوز است که در افشاگریها درباره تجاوز و آزار جنسی در توییتر به نام متجاوز برخورد. متهم در بازداشت است. فتانه نمیداند در حالت ناهشیاری چه بر بدنش گذشته است. گفتگوی دویچه وله فارسی با او.فتانه، فعال در حوزه برابری جنسیتی در مشهد در ایران، به دویچه وله فارسی میگوید که یکی از “نجاتیافتگان” تجاوزهای سریالی است. “نجاتیافته” (survivor) عنوانی است که برخی از قربانیان تجاوز ترجیح میدهند از آن به جای “قربانی” (victim) استفاده شود. فتانه نیز یکی از کسانی است که خود را نه قربانی که یک نجاتیافته میداند.
متهم به تجاوز کسی است که نامش بارها و بارها در توییتر فارسی و گزارشهای رسانهها انعکاس یافته است: “کیوان اماموردی” نام این متهم ابتدا در کمپینی آمد که این روزها زنان و شماری از مردان ایرانی در شبکههای اجتماعی آنلاین شکل دادهاند و در آن روایتهایشان از تجاوزها و آزارهای جنسی علیه خود را بیان میکنند. پس از تکرار نام این فرد از سوی چندین تن از زنان در توییتر، پلیس اعلام کرد که او دستگیر شده است و از زنان خواست بدون هراس شکایات خود را ثبت کنند.
حادثه برای فتانه در روز ۲۴ مرداد ۱۳۹۷ اتفاق افتاده. او میگوید که از سر اعتماد به خانه متهم رفته است، متهم برایش نوشیدنی آورده است، نوشیدنی را نوشیده است و دیگر “چیزی به یاد ندارد”.
فتانه میگوید: «حافظه من مختل میشود و من چیزی یادم نمیآید تا فردای آن روز که شاید حدود ساعت نه صبح بود که از خواب بیدار شدم دیدم روی تخت این آقا هستم، برهنهام و این آقا هم پایین تخت خوابیده است و لباس تنش است. من برنامهای نداشتم که خانه این آقا بمانم و اینکه خانه او ماندم به قدر کافی شوکهکننده بود، و اینکه ببینم برهنهام و توی اتاق این آقا و روی تخت این آقا خیلی چیزها را مشخص کرد. وقتی که پرسیدم دیشب چه اتفاقی افتاد؟ گفت همان کارهای سادهای که زن و مردها میکنند بین ما اتفاق افتاد، میخواستی چه اتفاقی بیفتد؟»
فتانه میگوید بعد از آن به پلیس شکایت نکرده است: «من اصلا اطلاع نداشتم به من تجاوز شده است. یعنی اصلا در جریان این نبودم که هشیاریام از دست رفته و برای همین است که چیزی یادم نمیآید. احساس میکردم که من توی سفر بودم و بدنم ضعیف شده است و این حتما مشکل فیزیکی من است که چیزی یادم نمیآید».
او شرح میدهد در زمان تجاوز “هشیاری نداشته است”، دو سال بعد و با خواندن روایتهای دیگران در اینترنت است که میفهمد برای او چه اتفاقی افتاده بود. او میگوید: «بعد از دو سال فهمیدم که کیوان امام به من تجاوز کرده است».
«من در همه این دو سال احساس میکردم آدمیام که نتوانستم موقعیت را کنترل کنم، آدمیام که نتوانستم نه بگویم و ببین چه اتفاقی پیش آوردهام. به خودم میگفتم من قصد این را نداشتم که با این آدم باشم و چرا نتوانستم از خودم محافظت کنم. اما بعد از دو سال متوجه شدم که بحث محافظت از خود اصلا وسط نبوده است، مشخصا توی نوشیدنی قرص ریخته شده بود و من بیهوش بودم و یا حداقل هوشیار نبودم که واکنش نشان دهم».
حالا بعد از دو سال او چیزی “ناراحتکننده” را به خاطر آورده است: «بعد از دو سال به یادم آمد که وقتی داشتم از خانه این آدم میرفتم از من یک درخواست جنسی کرد و من گفتم نه من این کار را نمیکنم. بعد یادم آمد که تنها چیزی که از آن شب یادم میآید این است که در حالتی که هشیاریام خیلی خیلی پایین بود، آنجا هم این درخواست جنسی را از من کرده بود و من رد کرده بودم. مساله غمانگیز این است که من در حالت هشیاری پیشنهاد او را رد کردم، در حالت نیمه هشیار رد کردم، ولی نمیدانم در ناهشیاریام چه اتفاقی افتاده است، این آدم ممکن است اصرار کرده باشد، ممکن است من را مجبور به آن کار کرده باشد. قضیه این است که اصلا نمیدانم برای من و بدنم چه اتفاقی افتاده است».
فتانه مصمم است از کیوان اماموردی شکایت رسمی کند. او میگوید که نه خودش شکایت میکند که “از هر کسی که نجاتیافته این اتفاق است”، میخواهد همراه شود.
این فعال مدنی که خود سالها درباره خشونت علیه زنان کار کرده است، چشماندازی از روند رسیدگی به پرونده ندارد و نتیجه آن را “مبهم” میخواند. با اینهمه میگوید، امید او این است که “افراد شروع کردهاند درباره تجاوزهایی که به آنها شده صحبت کردن، و افشا کردن هویت فرد متجاوز… این یک نقطه عطف و از خیلی جهات حائز اهمیت است”.