شش روز است که کاربران فضای مجازی با هشتگ «اعدام نکنید» از آنچه در نظام جمهوری اسلامی بر منتقدان و دگراندیشان گذشته است، مینویسند؛
از رنجی که بر خانواده کشتهشدگان دهه۶۰ گذشته است. از تابستان ۱۳۶۷، از خاوران و گورهای بینشان، از ساکهای سیاهی که آخرین یادگاریهای عزیزانشان را تحویل گرفتهاند. از دهه ۷۰ و کوی دانشگاه، قتلهای زنجیرهای، اعتراضات ۱۳۸۸ و کشتهشدگان کهریزک، از «ندا آقاسلطان» و «سهراب اعرابی»، از آنهایی که در دی ماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ اعتراض کردند و کشته شدند.
کارزار «اعدام نکنید»، در اعتراض به حکم اعدام «امیرحسین مرادی»، «سعید تمجیدی» و «محمد رجبی» سه تن از معترضان آبان ۱۳۹۸ به راه افتاد، اما در کنار این اعتراض گسترده، کارنامه ۴۱ ساله جمهوری اسلامی نیز مرور شد؛ کارنامهای پر از طناب دار، قبرهای بینشان، ساکهای یادگاری، شکنجه و اعتراف و احکام سنگین زندان. هشتگ «اعدام نکنید» تا کنون بیش از ده میلیون بار استفاده شده است و راوی آن چیزی است که در این ۴۱ سال بر سر منتقدان نظام آمده است؛ روایتهایی دردناک و تکاندهنده.
«فائزه هاشمی» فعال سیاسی و نماینده سابق مجلس، در یک فایل صوتی که به دست ایرانوایر رسیده، درباره کارزار «اعدام نکنید»، صحبت کرده است و به پرسشهایی پاسخ داده است. او این کارزار را حرکتی عظیم و قابل توجه عنوان میکند: «اتفاقی که افتاد، بیسابقه و عجیب و حیرتانگیز بود. معجزه فضای مجازی است و نشان میدهد از فضای مجازی چه استفادههایی میتوان کرد و خیلی قشنگ بود.»
او در فضای مجازی حضور فعال ندارد، با این حال میگوید از طریق دیگران موضوعات مورد توجه در شبکههای اجتماعی را دنبال میکنم. هاشمی دلیل گستردگی این کارزار را نارضایتی شدید مردم میداند: «ما الآن چندین سال است که میبینیم نارضایتیها، با حضور در خیابانها، تظاهرات، از طریق فضای مجازی گفته شده، اما آنقدر سرکوبها شدید است، که این انتقادات کمتر به جایی رسیده و خیلی زود خاموش شدهاند، اما الآن قضیه کرونا و مشکل شدید اقتصادی هم اضافه شدهاند، یعنی همه چیز دست به دست هم داده و شرایط را بدتر و بدتر کرده است. بخشی از افرادی که در این کارزار شرکت کردهاند، لزوما سیاسی نیستند؛ از شرایط اقتصادی و مشکلات دیگر به ستوه آمدهاند.»
در این فایل صوتی، خانم هاشمی درباره روایتهای کاربران از اعدامهای دهه شصت مورد سوال قرار گرفته است. او در پاسخ به سوالی درباره این که چقدر از این مسائل باخبر بودید و به عنوان یک فعال سیاسی و نماینده مجلس این موضوعات را پیگیری کردهاید، میگوید: «در جریان بخشی از آن مسائل بودم و بخشی را نمیدانستم. اگر بخواهم این موضوع را تحلیل کنم، باید بگویم ده سال اول انقلاب به خاطر انقلاب و جنگ و اتفاقات انقلابی رفتارهای بد زیادی از سوی حکومت اتفاق افتاد. از سال ۱۳۶۸ که جنگ تمام میشد تا دوره ریاستجمهوری آقای خاتمی، درست است که دورههای اعتراضات گاهی زیاد بود، اما مسیر خوب پیش میرفت و مثلا با گروههای مختلف که صحبت میکنیم، کمتر در این دو دوره آزار و اذیت و تنگنظری وجود داشت و سوءاستفادهها، دزدیها و اختلاسها کمتر بود، اما متاسفانه با آمدن آقای احمدینژاد، مسیر تمام دستاوردهای گذشته عوض شد و ما در انحراف عجیبی افتادیم که به نظر من همچنان ادامه دارد. آقای روحانی هم نه تنها نتوانست اصلاح کند، بلکه خیلی از مسیرهای آقای احمدینژاد را ادامه داد.»
این موضوع در شرایطی از سوی فائزه هاشمی مطرح میشود که کاربران فضای مجازی تنها به سیاستهای یک دوره خاص در جمهوری اسلامی نپرداختهاند و آنچه در دهههای مختلف بر سر منتقدان و دگراندیشان آمده، به شکلی گسترده روایت شده است.
هاشمی تاکید میکند که آنچه از سوی کاربران فضای مجازی مطرح میشود، واقعیتهایی است که وجود داشته است: «اینهایی که دارند مطرح میکنند، همه واقعیتهایی است که وجود داشته، حالا من از بعضی از آنها خبر داشتم و بعضیها را هم خبر نداشتم. چون من تا قبل از این که نماینده مجلس شوم، آدم سیاسی نبودم و بیشتر فعالیتم در همان ورزش بانوان بود و بعد هم بنا به چیزی که از من خواسته میشد، وارد آن فضا میشدم. بنابراین در جریان خیلی چیزها نبودم یا شاید هم نگاه الآن را آن موقع نداشتم. ولی به هر حال جمع شدن اعتراضات و ناراحتیها و رفتارهای بد، الآن کار را به اینجا رسانده است. همه آنها هم در جای خودش قابل توجه است.»
فائزه هاشمی، همسر «حمید لاهوتی» و «فاطمه هاشمی» خواهر او، همسر «سعید لاهوتی»، دو پسر آیتالله «حسن لاهوتی» هستند. آبان ۱۳۶۰، چند روز پس از این که «وحید لاهوتی»، پسر بزرگ آیتالله لاهوتی با اتهام همکاری با مجاهدین خلق بازداشت شد، حسن لاهوتی نیز با حکم «اسدالله لاجوردی»، دادستان وقت تهران بازداشت شد، اما تنها ساعتی پس از بازداشت، خبر درگذشت او به علت سکته به خانواده داده شد. همان وقت، گفته شد وحید لاهوتی هم خودکشی کرده و خود را از بالای ساختمان پلاسکو پایین انداخته و درگذشته است. با این حال، سال ۱۳۷۸، مجله «شهروند امروز» در ویژهنامهای که برای سالمرگ حسن لاهوتی منتشر کرد، با دختران هاشمی رفسنجانی (عروسهای لاهوتی) و حمید لاهوتی مصاحبه کرد. در این مصاحبهها، خانواده لاهوتی، هر دو روایت مرگ حسن و وحید لاهوتی را زیر سوال بردند و به طور تلویحی اعلام کردند که آنها کشته شدهاند. آنها درباره مرگ حسن لاهوتی، اعلام کردند که بنا به گزارش پزشکی قانونی، در معده وی اثر سم استریکنین وجود داشت و او به مرگ طبیعی نمرده است. در همان مصاحبه فائزه هاشمی درباره مرگ وحید لاهوتی نیز گفت، او در زندان اوین و بر اثر ضربهای که به سرش خورده فوت کرده است.
فائزه هاشمی حالا از همین زاویه مورد پرسش قرار میگیرد. از شما به عنوان یک فعال سیاسی و عروس خانواده لاهوتی انتظار میرود که در جریان اتفاقات دهه شصت و سالهای بعد از آن باشید، چون روایت شما از آنچه بر سر وحید لاهوتی و پدرش آمده، میتواند به عنوان یکی از همین توییتهای کارزار «اعدام نکنید»، ثبت شود.
«من همانطور که گفتم بعضیها را میدانستم و بعضیها را نمیدانستم. همان اتفاقی که برای آقای لاهوتی و وحید افتاد، طبیعتا در جریان بودیم، ولی همان موقع از خانواده آقای لاهوتی که حالا همسر من و همسر فاطی خواهر من میشد، کسی موضوع را دنبال نکرد و ما هم دنبال نکردیم. من آن زمان ۱۹ ساله بودم و ناراحت شدیم و اثرات خودش را داشت، اما دنبال نکردیم که چرا این اتفاق افتاد و حالا کسی که این کار را کرده و درگیر بوده، باید به مجازات برسد و… . ما دنبال نکردیم و اصلا نمیدانم چرا دنبال نکردیم، شاید چون همسرانمان خیلی آرام بودند.» او دوست ندارد بیشتر از این درباره این موضوع توضیح دهد و میگوید: «من صحبتم این است که چرا باید به گذشته برگردیم. ضمن این که در مورد گذشته حرف زدن، چیزی را عوض نمیکند. البته من مشکلات گذشته را نفی نمیکنم؛ بوده و همانها سر جایش هم هست، اما الآن شرایط خیلی بدتر از آن روزهاست.»
اما بسیاری میگویند چیزی تغییر نکرده، فقط شبکههای اجتماعی باعث میشود مردم بیشتر در جریان موضوعات قرار بگیرند و بیشتر واکنش نشان دهند. شما چطور فکر میکنید؟
«داریم شرایط را میبینیم. اگر خیلی هم به عقب برنگردیم، بعد از اعتراضات ۸۸، اعتراضات ۹۶ و بعد اعتراضات ۹۸ را داریم. در این فاصله هم اتفاقات ناگوار کم نبوده، اما اینها شاخصترین اتفاقات بودهاند. این اعتراضات به خودی خود شکل نمیگیرند. به هر حال یک عملکرد اشتباه از حکومت سر میزند که اعتراضات مردمی شکل میگیرد. شبکههای اجتماعی هم جای خودشان را دارند. اما، من خودم به عنوان یک اصلاحطلب میگویم که آن زمان مجموعه اصلاحطلبها نظام را خیلی قبول داشتند. کم کم از سال ۱۳۸۸، حتی خود اصولگراها تغییر خط و موضع دادند، اصلاحطلبان که جای خودشان. خودی و غیر خودی و شرایط ناگوار، توسعه پیدا کرد و به اصلاحطلبان و بخشی از اصولگراها رسید و این باعث شد افراد بیشتری نسبت به شرایط آگاه شوند. مجموعه عظیمتری در شمول ناراضیان قرار گرفتند. قدیمترها، یعنی ده سال اول انقلاب یا سالهای بعدی، مجموعه نارضایتیها کمتر بودند، چون خیلی باور نمیکردند چه اتفاقاتی افتاده و عملکرد بخشهایی از نظام چطور بوده است. حتی بعضیها، وقتی روایتی از عملکرد اشتباه نظام درباره افرادی میشنیدند، میگفتند مثلا، حتما خودشان مشکل داشتند یا کاری انجام داده بودند. اما، وقتی این برخوردها همینطور گسترده شد و طیف وفاداران نظام را هم در بر گرفت، همه فهمیدند جریان چیست.»
«هنوز هم خودتان را اصلاحطلب میدانید؟» این پرسش دیگری است که فائزه هاشمی به آن پاسخ میدهد: «من خودم را اصلاحطلب و تا حدودی تحولخواه میدانم. اما، معتقدم عمده اصلاحطلبان از مسیر اصلاحطلبی خارج شدهاند و از شاخصهای اصلاحطلبی فاصله گرفتهاند. بیتفاوت و بیدغدغه شدهاند و باورهایشان را از دست دادهاند. ما از سال ۱۳۹۲ تا کنون، سه تا انتخابات داشتیم و اصلاحطلبان هم پیروزیهای خوبی به دست آورده بودند، اما فرصتسوزی کردند و عملکرد قابل دفاعی نداشتند. البته میدانیم موانعی که بخشهایی از جناح دست راستی ایجاد میکنند، کم نیست. اما، آن بخشهایی هم که دست خودشان بود، به سمت اصلاحطلبی نرفت و همان مسیری را که اصولگرایان رفته بودند، ادامه دادند. من خودم را اصلاحطلب میدانم، چون معتقدم راهی جز اصلاحطلبی وجود ندارد. چون اصلاحطلبی از بین نرفته، اما اصلاحطلبان عملکرد قابل دفاعی ندارند.»
«ابراهیم رییسی»، رییس قوه قضاییه، کاندیدای اصولگرایان در انتخابات سال ۱۳۹۶ بود. پیش از انتخابات «احمد منتظری»، فرزند «حسینعلی منتظری»، قائممقام معزول رهبری جمهوری اسلامی، یک فایل صوتی از جلسه آیتالله منتظری با هیات مرگ که برای اعدامهای تابستان ۱۳۶۷ تصمیم میگرفتند، منتشر کرد. ابراهیم رییسی، یکی از حاضران در جلسه بود که از اعدامها دفاع میکرد. این موضوع در جریان انتخابات مورد توجه طرفداران کاندیدای رقیب، یعنی «حسن روحانی»، قرار گرفت. اما زمانی که او از سوی آیتالله خامنهای، به ریاست قوه قضاییه انتخاب شد و چند پرونده اقتصادی که به آنها پرداخت، مورد توجه قرار گرفت، بسیاری وعده عدالت و مبارزه با فساد را در دوره ریاست او، در قوه قضاییه دادند.
فائزه هاشمی اما معتقد است، دوران ریاست ابراهیم رییسی بر قوه قضاییه تفاوت چندانی با دوران صادق لاریجانی ندارد: «آقای رییسی خیلی زیبا حرف میزنند. ما هنوز منتظریم یک عملی ببینیم که حرفهای ایشان باورمان شود. به نظر من آقای رییسی هم دارند فرصتسوزی میکنند. از وقتی آقای رییسی روی کار آمدند، آنقدر اتفاقات ناگوار برای سیاسیون، منتقدین، فعالان اجتماعی، مدافعان حقوق زنان، محیط زیستیها، معلمان و کارگران و تمام کسانی که اعتراضی دارند و حرف خودشان را بیان کردند، افتاده که نه تنها عدالت برقرار نشده، بلکه اوضاع عدالت روز به روز هم بدتر شده است. برخوردها شدید و احکام، خیلی سنگینتر شده است. حتی در این ایام کرونا که میگویند، همه بنشینید در خانه و بیرون نیایید، مرتب احضار و زندانی میکنند و عملکرد قابل دفاعی از ایشان، در این زمینهها ندیدهام. استقلال قوه قضاییه همچنان زیر سوال است و سپاه و وزارت اطلاعات و نهادهای دیگر هستند که تصمیمگیری میکنند و قوه قضاییه در اختیار آنهاست. من اگر بخواهم مشخصتر بگویم، به حکم اعدام این سه جوان اشاره میکنم که در اعتراضات آبان ۱۳۹۸ دستگیر شدند، بر خلاف آنچه وکلایشان گفتند که در پرونده آنها چیزی نیست، آن همه اتهام به آنها زده شد و حکم اعدام تأسفآور بود. مورد دیگر، فردی که به جرم مشروبخواری اعدام شد و قوه قضاییه از این قضیه دفاع کرد. حتی اگر به قانونمان هم نگاه کنیم که قانون مناسبی نیست، یکی از وکلا گفته بود که ایشان درست است چند بار برای مشروبخواری دستگیر شده بود، اما هیچوقت شامل حد نشده بود و همان قانون نادرستی که این فرد به واسطه آن اعدام شده است، میگوید اعدام فرد زمانی باید صورت بگیرد که سه بار قبلی مورد حد قرار گرفته باشد؛ اما، حدی صورت نگرفته بود. گفتم که این قانون، قانون مناسبی نیست، چون در قرآن هم اصلا مشروبخواری مجازات ندارد، این قانون را از روایات در آوردهاند.
آقای رییسی در مورد احیای قانون جرم سیاسی حرف زد. اما، از سال ۱۳۹۴ که قانون جرم سیاسی نوشته شده، هنوز یک دادگاه جرم سیاسی برگزار نشده است. سیاسیها را در دادگاههای انقلاب، پشت درهای بسته محاکمه میکنند. آقای رییسی! شما از این آزمایش سربلند بیرون میآیید، اگر این سه جوان معترض آبان را به دادگاه جرم سیاسی ببرید و با حضور هیاتمنصفه واقعی محاکمه کنید، نه هیات منصفهای که حاکمیت تعیین میکند. وکیلهای تسخیری الآن مال عهد بوق است؛ یعنی زمان شاه هم این طوری نبود. آقای رییسی، وقتی به ریاست قوه قضاییه منصوب شد، اشاره کرد تبصره ماده ۴۸، باید اصلاح شود. اما چرا هنوز اصلاح نشده است؟ چرا در مورد این سه جوان، وکلای آنها نتوانستند به پرونده دسترسی داشته باشند؟»
تبصره ماده ۴۸ میگوید: «در مرحله تحقیقات مقدماتی، طرفین دعوی، وکیل یا وکلای خود را از بین وکلای رسمی دادگستری که مورد تأیید رئیس قوه قضائیه باشد، انتخاب میکنند. اسامی وکلای مزبور توسط رئیس قوه قضائیه اعلام میشود.»
فائزه هاشمی در این فایل صوتی به اعترافات اجباری که از تلویزیون پخش میشود هم اعتراض میکند: «این اعترافات اغلب در همان مراحل اولیه بازجویی که متهمان به وکیل دسترسی ندارند، صورت میگیرد. از همه فاجعهبارتر اعتراف «روحالله زم» بود. کجای دنیا یک فرد اعدامی را جلوی دوربین مینشانند و شو اجرا میکنند؟»
دیگر موضوع مورد اعتراض هاشمی، ندادن مرخصی در دوران کرونا به زندانیان سیاسی و فعالان مدنی است: «در این دوران کرونا، نگه داشتن زندانیان سیاسی و فعالان مدنی در زندان جنایت است. ما همه میدانیم که ویروس کرونا چه عواقبی دارد، بنابراین اگر فردی در زندان با ابتلا به کرونا جانش را از دست بدهد و یا آسیب ببیند، جنایت بزرگی رخ داده است.»
او توضیح میدهد که چون خودش در فضای مجازی حضور ندارد، از دوستی خواهش کرده است تا به جای او در کارزار اعدام نکنید، شرکت کند. او میگوید: «گفتم از قول من بنویسید: برخورد با منتقدین و اعدام آنها کار غیر اخلاقی و ضد انسانی است و بر خلاف حقوق بشر و بر خلاف قانون اساسی ماست.»
او در این باره توضیح هم میدهد: «برخورد با منتقدان و اعدام آنها بر خلاف قانون اساسی است. ما در قانون اساسی آزادی بیان داریم. تظاهرات اصلا مجوز نمیخواهد. همه میتوانند به شرطی که سلاح نداشته باشند به خیابان بیایند و شعار بدهند و این کار هیچ کار خلافی نیست.»
در چند روز گذشته، بسیاری از طرف افرادی از دگراندیشان و منتقدان نظام که در این سالها کشته شدهاند و یا دوران حبس و زندان را میگذرانند، توییت کردهاند و نوشتهاند. آنها اگر اینجا بودند مینوشتند «اعدام نکنید» و ما به جای آنها تکرار میکنیم: «اعدام نکنید.» فائزه هاشمی میگوید: «من آقای لاهوتی را انتخاب میکنم. ایشان اگر اینجا بودند، میگفتند «اعدام نکنید» و حالا من به جای آقای لاهوتی میگویم: «اعدام نکنید.» ایشان خودشان به آن شرایط منتقد بودند و به همان دلیل دستگیر شدند.»