همسر آزاری نوعی خشونت روحی، روانی و جسمی است که در بیشتر مواقع در محیط خانه صورت می گیرد اما کمابیش در خیابان ها نیز دیده شده است که یک مرد به صورت های مختلف همسر خود را آزار می دهد که آسیب های جبران ناپذیری را بر روان زنان بجای خواهد گذاشت البته همسر آزاری به هر نوعی که باشد نتیجه ای جز از هم گسیختگی کانون خانواده نخواهد داشت.
قربانیان اصلی خشونت در محیط خانواده ابتدا زنان، سپس کودکان و سرانجام خود مردان هستند. همچنین باوری تا چند سال قبل وجود داشت که زنان در طبقات ضعیت بیشتر مورد خشونت قرار می گیرند که با یک دید کلی به جامعه نقض این مسئله وجود دارد یعنی در خصوص همسر آزاری طبقات غنی و ضعیف، بی سواد و باسواد، افراد دارای اختلالات روانی، معتادان به مواد مخدر و الکل، افراد بدبین و… دیده می شوند و بیشتر دغدغه آنها این است که ثابت کنند رییس خانواده هستند و با یک دید کالایی به زن می خواهند او را هرطور که شده مطیع کنند.
همسر آزاری بدون شک پیامدهای جبران ناپذیری برای بنیان خانواده دارد چرا که خشونت مردان علیه زنان ابتدا شخصیت و عزت نفس طرف مقابل را جریحه دار می کند و باعث می شود تا زن دیگر به آینده زندگی مشترک اطمینانی نداشته باشد کمااینکه بیماری های روانی و پیامدهای جسمی نیز در زنان ظاهر می شود.
حال از آنجایی که برای همسر آزاری پیامدهای جبران ناپذیر برای خانواده در نظر گرفتیم بهتر است که به اضطراب و استرس که در وجود کودکان یکی خانه نیز ریشه می دواند اشاره کنیم چراکه این کودکان هستند که جامعه آینده ما را می سازند و بی توجهی به حقوق آنها یک کشور افسرده را بوجود می آورد.
البته اگر بخواهیم نگاهی به خشونت علیه زنان داشته باشیم این مسئله وجود دارد که سایر کشورهای جهان نیز با مشکل خشونت علیه زنان روبرو هستند کمااینکه در دنیا از هر 4 زن یک زن در معرض خشونت می گیرد اما در ایران این آمار بیشتر از سایر کشورها است و به گفته رئیس اورژانس اجتماعی کشور در تماسهایی که با اورژانس اجتماعی صورت گرفته 90 تا 95 درصد خشونت از طریق مردان به زنان است.
حاکم بودن قوانین مردسالارانه عامل اصلی رشد خشونت علیه زنان است کمااینکه کم کاری دولت ها نسبت به حمایت از زنان باعث شده تا در بعضی از مقاطع شاهد حاد شدن خشونت خانگی باشیم برای مثال در حال حاضر که کرونا در کشورمان شیوع پیدا کرده است آمارها حاکی از افزایش همسرآزاری و خشونت خانگی است.
سال 92 بود که معاونت زنان و امور خانواده ریاستجمهوری برای کاهش خشونت علیه زنان پیشنویس لایحه «تأمین امنیت زنان در برابر خشونت» را با نود و دو ماده تدوین کرد که پس مدت ها بالاخره شهریور ماه سال 98 با عنوان جدید لایحه صیانت، کرامت و تامین امنیت بانوان از قوه قضاییه بیرون آمد که تنها از اسم آن می توان نتیجه گرفت که قابل تفسیر بوده و آن کارایی اصلی را دیگر ندارد چراکه نمی خواهد این موضوع را بپذیرد که علیه زنان خشونتی اتفاق می افتد.
البته دولت نیز نزدیک 8 ماه است که لایحه صیانت، کرامت و تامین امنیت بانوان را در کمیته حقوقی خود نگه داشته و کاری برای تکمیل و ارسال آن به مجلس نمی کند تا همین قانون نیم بند هم که شده کمی از خشونت علیه زنان را بکاهد. انگار قرار است زنان دائم با خشونت زندگی کنند.