قرنطینه برای دستفروشها، نظافتچیها، کارگران ساختمانی و خدماتی، مشاغل خانگی و غیررسمی، مسافرکشها، پیکهای موتوری و دهها شغل دیگر، معنی گرسنگی و بدهکاری دارد. تقلا برای ادامه کار نیز بازی تن به تن و نابرابر با مرگ است.
خیل عظیمی از کارگران خویشفرما و شاغل در مشاغل خرد، خدماتی و خانگی در آخرین ماه سال خانهنشین شدهاند. کرونا کسب و کار را از سکه انداخته است؛ آن هم در شب عید که بازار رونق میگرفت و عیدی هم در کار بود. قرنطینه برای آنها یعنی سقوط به زیر خط فقر. تکاپو برای برای ماندن در صحنه هم، بازی با مرگ است و خطر ابتلا دارد.
غلامحسین شافعی، رئیس اتاق ایران میگوید کسبوکارهای خدماتی کوچک و متوسط نزدیک ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی را در اختیار دارند. او اخطار داده که چه بسا کرونا موجب یک “سکته گسترده” در گردش مالی، ظهور بدهیهای انباشته، تعلیق تعهدات مالی و موجی از ورشکستگی و تعطیلی در برخی کسبوکارها شود.
نخستین قربانیان این “سکته”، روزمزدها هستند؛ کارگرانی که خویش فرما هستند و از مایه میخورند. آنها هم که کارفرما دارند، بسته به قرارداد پشتوانههای نیمبندی دارند که شامل همه نمیشود. فعالان کارگری میگویند اکثر خانهنشینها تحت پوشش قانون کار و بیمه نیستند.
کرونا چراغ هتلها، رستورانها، کافهها و دکههای فست فود را خاموش کرده و بساط فروش آجیل و شیرینی، لباس و گل و کفش و کیف را کساد. ساخت و ساز متوقف شده و کارگران ساختمانی پا در هوا ماندهاند. کسی چیزی نمیخرد که دستمزدی برای باربری بدهد. رهگذران در خیابانها نیستند و مسافرکش یا پیک موتوری متقاضی ندارد. عروسی و عزا ممنوع شده و نیروی خدماتی تالارهای مراسم، یکشبه بیکار شدهاند.
روزمزدهای خویشفرما تکیهگاهی در ایام بیکاری ندارند. اکثر روسا، شرکتها و ادارات به کارگران پیمانی یا روزمزد گفتهاند تا وسط فروردین به مرخصی بروند؛ یک بیکاری تحمیلی و یک اخراج تلویحی با کمترین پشتوانه قانونی یا مالی. کرونا ناامنی شغلی را هم تشدید کرده است.
مدیرکل “روابط کار و جبران خدمت” وزارت کار به کارگران مبتلا به کرونا توصیه کرده که با خیال آسوده و تا درمان کامل، از حمایتهای بیمهای تامین اجتماعی استفاده کنند و به مرخصی استعلاجی بروند. خیال کارگران اما آسوده نیست، زیرا بیش از ۹۶ درصد قراردادهای مکتوب و ثبتشده کار در ایران، موقت هستند. علی خدایی، عضو شورایعالی کار مرداد ۹۸ با اعلام این آمار در صدا و سیما، از حضور ۳/۵ میلیون “کارگر زیرزمینی” در کارگاههای خارج از نظارت وزارت کار و فاقد هرگونه بیمه و قرارداد نیز خبر داد و اصناف را کانون تخلف در رواج قراردادهای سفیدامضا خواند.
کاظم فرجاللهی، فعال کارگری نیز تصدیق کرده که بسیاری از کارگران بیکار شده به دلیل عدم نظارت کافی تحت پوشش قانون کار و بیمه نبودهاند و بیمه بیکاری به آنها تعلق نمیگیرد. او همزمان هشدار داده که تب و مرگ در کمین آن دسته از کارگرانی است که هنوز محصولاتشان خریدار دارد و میتوانند اسفند ماه، حقوقی به خانه ببرند.
کاربران شبکههای اجتماعی مینویسند کرونا دارد به سمت طبقاتی شدن میرود. آنهایی میتوانند در قرنطینه بمانند که نان برای خوردن داشته باشند، مستاجران و روزمزدها که نانی برای امروز ندارند چگونه در خانه بمانند؟
مشاغل غیررسمی، سه میلیون نانآور زن
فروشندگان خردهپا، تولید کنندگان خانگی مواد غذایی، پرستاران خانگی سالمندان، نظافتچیها، خدمتکاران پاره وقت، شاگردان دوزندگیها و آرایشگاهها، دستفروشان مترو … در زمره مشاغل غیررسمی دسته بندی میشوند؛ نیرویی که خویشفرما خوانده میشود و زیر چتر بیمه، مزایای قانونی یا قرارداد نیست. طبق دادههای مرکز عالی پژوهشهای سازمان تامین اجتماعی، حدود سه میلیون زن در مشاغل غیررسمی و غیراستخدامی کار میکنند.
یک دبیر تهرانی به دویچه وله میگوید: « اسفند برای کسانی که برای نظافت و شیشهشویی و خانه تکانی میآمدند، اوج کار بود و در واقع بقیه سال را از این درآمد میخوردند. پول اصلی شان اسفند بود که عیدی هم میگرفتند. امسال اینها به شدت در تنگنا قرار گرفتهاند. یک قشر دیگر سلمانیها هستند. بیا و بروی کار آرایشگاهها دو هفته آخر اسفند است که خانمها برای رنگ مو و بند و ابرو میروند و کارکنان آرایشگاهها کلی عیدی میگیرند. الان مشتری نیست و اینها از نان خوردن افتادهاند. کسی آرایشگاه نمیرود چون بخصوص ابرو و بند، صورت به صورت است و میترسند ویروس منتقل شود.»
یک کارمند بازنشسته هم از خلوتی بیسابقه مترو تهران – کرج میگوید و تک و توک دستفروشهایی که وارد واگنهای خالی از مسافر میشوند: «مسافرکشها و رانندههای تاکسی هم خیلی افت درآمد پیدا کردهاند. تعداد افراد در خیابانها خیلی کم شده و دهها تاکسی دنبال مسافر بوق میزنند و فوقاش پول بنزین را به زحمت در میاورند.»
او میگوید در بازارچه نزدیک خانهاش هنوز چند نوجوان واکسی، سبزی فروش یا جگرکی بساط پهن میکنند. نه ماسک دارند نه دستکش: «میگویند برای دو تا مشتری هم شده میآیند چون اگر کار نکنند چیزی ندارند خانه ببرند…»
یک کاربر توییتر مینویسد ميزان حضور مردم در خیابانها با وضعيت مالى شان نسبت عكس دارد. هرچه دارایی بيشتر، ترس از کرونا هم بيشتر: «برای اشخاصى كه تمکن مالى ندارند، مبتلا شدن به بیماری يك احتمال است در حالی که گرسنه ماندن برایشان حتمی است.»