زنان کارگر در نهالستان جوانه می‌زنندتولید سالانه دو‌میلیون نهال در ایلام برای بیابان‌زدایی ‏

در نهالستان‌های ایلام ٦٥گونه نهال تولید می‌شود، همه‌شان بومی و سازگار با جنگل‌های زاگرس و خلیج‏فارس. حتی بذر سرو را از ١٥ پایه‌ سرو زربینی می‌گیرند که از زمان زرتشتیان در این خاک مانده
[مهتاب جودکی] زنان کارگر خم شده‌اند روی ردیف گلدان‌ها. در دست‌هایشان بذر دارند. سه بذر داغداغان ‏برای هر گلدان. ​بذرها زود ‏جوانه می‌زنند، نهال می‌شوند و نهال‌های جوان در زمین‌های مُرده، جنگل خواهند ‏شد. سال‌های قبل، بیابان داشت ایلام را می‌بلعید. ‏خشکی از جنوب می‌آمد تا سبزی شمال را بگیرد. ​نهال‌های ‏روییده در ١٠ نهالستان سردسیری و گرمسیری سدی سبز شدند رودر‏روی بیابان. همین امسال ١٠‌میلیون ‏نهال در این نهالستان‌ها رشد کرد و در خاک کاشته شد. مدیر منابع طبیعی استان می‌گوید، تا ‏امروز ٧٠‌هزار ‏هکتار جنگل دست‌کاشت در ایلام رویانده‌اند و ١٠‌هزار هکتار این جنگل‌ها، امسال کاشته شده. آنها ‏می‌خواهند غبار نارنجی ‏را از آسمان آبی حذف کنند و مرگ را از خاک.‏

کارگران پیمانی نهالستان
قلاقیران آسمان نارنجی را شکافته. بلندی‌ها در مسیر ایوان، پر از سایه‌های بلوط است و پستی‌ها آشفته از ‏خاکریز‌ جنگ. دورتر، در ‏نهالستان سردسیری ایوان، قمر، شکوفه و نوشین نشسته‌اند در ردیف (شاسی) ‏گلدان‌ها. زنان سرپرست خانوار، کارگران پیمانی نهالستان. ‏
دست‌های قمر خشکیده. مثل زمین‌های بیابانی. او ١٠‌سال است که در نهالستان ایوان، خاک گلدان‌ها را نرم ‏می‌کند، بذر می‌پاشد، ‏آبیاری می‌کند و وجین می‌کند تا نهال در گلدان پا بگیرد. او و زنان دیگر هر روز کار ٢ ‏شاسی را تمام می‌کنند، در هر شاسی ٥٥٠٠ ‏گلدان. هر کدام‌شان یک استاد نهال‌کاری. یکی دوماه دیگر این ‏نهال‌ها به بار می‌نشیند و برای قمر هیچ مهم نیست که آنها کدام زمین ‏را زنده خواهند کرد. «فقط می‌خواهم ‏این کار تمام شود و مزدم را بگیرم.» قمر بی‌اینکه چشم از بذرها بردارد، این را می‌گوید. در خنکای ‏اسفند، ‏عرق روی پیشانی‌اش سریده.‏
قمر، شکوفه و نوشین، در مسجد محله این کار را پیدا کردند. آمدند و دست‌شان بند شد. هرکس نیازمندی ‏می‌شناخت، به نهالستان آورد ‏تا بلوط، بنه، زالزالک، طوبی و ارغوان، داغداغان (تای) و بادام کوهی و دافنه ‏تولید کند و خوب کار کند تا روزی ٥٠‌هزار تومان مزد ‏بگیرد.‏
سرویس هر روز هشت صبح کارگران را به نهالستان می‌آورد و چهارونیم عصر برمی‌گرداند به شهر. آنها ٧٠‏نفرند، ٤٠ زن و ٣٠ مرد. شکوفه ‏می‌گوید، این از بیکاری و بی‌پولی بهتر است. نوشین و دخترخاله‌اش دوماه ‏است که آمده‌اند. مزد کارگران روزانه ٥٠‌هزار تومان است و ‏گاهی عقب می‌افتد. زن‌ها دلشان برای پیمانکار ‏هم می‌سوزد که «بعضی وقت‌ها منابع طبیعی بودجه ندارد و پیمانکار از جیب خودش ‏حقوق می‌دهد.» قمر ‏اخم می‌کند که «نمی‌ارزد، همین هم خرج دکتر و دواست.» پوست خشکش را نشان می‌دهد و زنان دیگر هر کدام ‏از درد کمر و گردن و دست‌هایشان می‌گویند. دیسک کمر فرحناز بیرون زده. او سی‌ساله است و دم ‏عیدی، کارش را از دست داده ‏است. کارگران پیمانی قرارداد ندارند و بیمه هم. «اما احتیاج داریم. باید خرج ‏خانواده بدهیم.» شکوفه این را می‌گوید. ‏
امروز در نهالستان به بذرپاشی گذشته. روزهای بعد باید هرس کنند و وجین و باز بنشینند پیش هم و از ‏روزگارشان بگویند. بعد از این‌همه، آنها یکدیگر را خوب می‌شناسند. نوشین می‌گوید: «مثل خانواده‌ایم.» مثلا ‏سمیه از کمردرد ثریا باخبر است و زهرا از کرایه ‏عقب‌افتاده سمیه.‏
فرخنده یواشکی می‌گوید، همیشه همه کارگران ٥٠‌هزار تومان گیرشان نمی‌آید. با لهجه کُردی می‌گوید: «آخر ‏تنبلم من.» زنان، همه ‏می‌خندند. «اگر زرنگ باشیم، ٥٠ تومان درمی‌آوریم. اگر تنبل باشیم، ١٨ تومان.» فرخنده زن ٥٥ساله‌ ساده‌ای است که کارگران برای ‏شوهر فوت کرده، بچه نداشته و کرایه ٢٠٠‌هزار تومانی هر ماه خانه‌اش دل ‏می‌سوزانند. زن صدایش را می‌آورد پایین‌تر و با انگشت‌هایش ‏می‌شمرد: «پول سرویس رفت‌وآمد ٤ تومان، ‏هزار تومان نان صبحانه، ١٠ تومان هم ناهار. یعنی هر روز ١٥ تومان از حقوق‌مان می‌رود.» ‏بعد از خجالت سرخ ‏می‌شود و می‌خندد. بقیه هم می‌خندند.‏
نهالستان گرمسیری ‌سال ٧٥ راه افتاد، زیر نظر اداره منابع طبیعی ایوان؛ ٦ هکتار زمین که در آن ٥‌میلیون ‏اصله نهال تولید می‌شود، گونه‌های سازگار با جنگل‌های زاگرس، انواع نهال‌های سوزنی و پهن‌برگ. بذرها طوری ‏انتخاب شده‌اند که به شرایط آب‌وهوا و خاک سازگار باشند، با الهام از طبیعت. برای کارگران اما فرقی نمی‌کند ‏چه درختی قرار است سایه کدام زمین باشد. ‏

جوانه‌های بومی
در نهالستان‌های ایلام ٦٥گونه نهال تولید می‌شود، همه‌شان بومی و سازگار با جنگل‌های زاگرس و خلیج‏فارس. حتی بذر سرو را از ١٥ پایه‌ سرو زربینی می‌گیرند که از زمان زرتشتیان در این خاک مانده. رضا ‏احمدی، مدیرکل منابع طبیعی استان ایلام می‌گوید: «سعی کردیم گونه‌هایی که اینجا تولید می‌کنیم هم با ‏طبیعت سازگار باشد و هم کم‌توقع. قرار نیست نهالی را بکاریم و هر ساله آبیاری‌اش کنیم، یک بار آبیاری در ‏نهالستان کفایت می‌کند.» ‏
ایلام سالانه ٢‌میلیون نهال می‌خواهد و امسال به دستور رئیس سازمان جنگل‌ها ٣‌میلیون و ٥٠٠ اصله ‏کاشته‌اند، تمام‌شان با نظر کارشناسان مراکز تحقیقات جنگل‌ها، حفظ نباتات و بذر و نهال. طوری که اگر حتی ‏کمترین آفت را داشت، در هیچ زمینی کاشته نشود. این کاری است که از‌سال ٩١ انجام می‌شود. پیش از آن ‏این‌طور نبود. از‌سال ٧٥ که نهالستان گرمسیری ایوان راه‌اندازی شد، فقط نهال‌های سوزنی‌برگ تولید ‏می‌کردند، زودبازده و همیشه سبز. تا معلوم باشد که منابع طبیعی درخت‌هایی در زمین کاشته است. ‏‏«رفته‌رفته نظرها برگشت.» اکنون نهالستان‌ها، علاوه بر ایلام، به ١٥ استان دیگر هم نهال می‌دهند. احمدی ‏می‌گوید: «جنگل‌های دست‌کاشت لازم‌اند، به‌خصوص در این منطقه که حساس به فرسایش است، بارندگی ‏شدید دارد و تغییرات اقلیمی باعث شده در زمانی کوتاه حجم زیادی از بارش در آن اتفاق بیفتد. این شرایط ‏انجام کارهای آبخیزداری و ایجاد بستری از پوشش گیاهی را ضروری می‌کند.» ‏

غبار عربی در آسمان ایلام
آسمان ایلام غبار گرفته. مسئولان منابع طبیعی می‌گویند این غبار عربی است. دو سه ماهی است که مرز را ‏از سمت عراق بسته‌اند. ایران و عراق طرحی مشترک برای بیابان‌زدایی و جنگل‌کاری داشتند که موقتا ‏غیرفعال شده. «استانداران ایلام و واسط تفاهم‌نامه‌ای داشتند که یک بند آن ایجاد کمربند سبز در دو طرف ‏مرزها بود و مهم‌ترین هدفش کنترل گردوغبار و مدیریت بیابان‌های ایران و عراق.» پیش‌بینی شده بود که ‏مسیر مهران تا کربلا به طول ٣٠٠ کیلومتر که هر‌سال بیشتر از ٥‌میلیون زائر از آن می‌گذرند، جنگل‌کاری ‏شود. طرح را ایران تهیه کرد و جلساتی با مسئولان عراق تشکیل شد تا متقاعدشان کنند و بیایند پای کار. ‏عراق چاله‌کنی را در دو طرف جاده‌ای ٨٢کیلومتری آن سوی مرز و در هر طرف ٥ردیف انجام داد. و چون ‏انتقال نهال با خاک از یک کشور به کشور دیگر ممنوع است، ایران درحال ساخت نهالستان‌هایی در ‏شهرستان‌های عزیزیه و کوت است تا در این چاله‌ها درختانی سبز شود. مدیرکل منابع طبیعی ایلام می‌گوید: ‏‏«مدت کوتاهی است که مراوده نداریم. دو، سه ماهی است. اتفاقاتی افتاد که مرز را از سمت عراق بستند. کار ‏تعطیل شده و قرار است دوباره راه‌اندازی شود. این هم به نفع ماست، هم به نفع عراق.»‏
الگوی بارش چند سالی است در ایلام تغییر کرده و چون شیب ایلام به سمت خاک عراق است، بارش‌های ‏مهارنشده به کشور همسایه می‌رود و رطوبتی بر خاک بیابانی می‌نشاند که شن‌های روان را رام می‌کند. «غبار ‏دیگر مثل گذشته نیست. ایلام که همیشه غبارآلود بود، در‌سال ٩٧ فقط ١٨روز آلوده داشت و امسال چهار، ‏پنج روز. این نتیجه بارندگی و درخت‌کاری است.» با همین توافقات کشاورزان در زمین‌های لم‌یزرع آن سوی ‏مرز کشت می‌کنند و دور زمین‌هایشان نهال‌کاری شده. مطالعات انجام شده معلوم کرده که سه نقطه در عراق، ‏ایران و به‌ویژه ایلام (با ٤٣٠ کیلومتر مرز مشترک با عراق) را تهدید می‌کند؛ بیابانی به وسعت یک‌میلیون و ‏‏٢٠٠‌هزار هکتار. «٦٠٠ هکتار این بیابان در استان واسط است، در ٥٠ کیلومتری مرز مهران. باقی غبارها از ‏استان‌های میسان و دیاله برمی‌خیزد.»‏

جنگل‌هراسی و بیابان‌زایی
دو طرف جاده در محله حسن‌آب که بر و بیابان بود، سبز سبز شده است. این کهورها در نهالستان‌ها زاده ‏شده‌اند. پیشتر و پیشتر، تا چشم کار می‌کند درخت است و میان آنها ردیف‌های بلند نرگس شیراز، گل‌های ‏کتان و زعفران. تصویر این نقطه از مهران، به زمین‌های خشکی که در گذشته بود، بی‌شباهت است. حجت‌الله ‏فتحی، معاون فنی اداره منابع طبیعی استان، می‌گوید از ‌سال ٩٠، ٣٠‌هزار هکتار زمین بیابانی در مهران ‏جنگل‌کاری شده است و از ‌سال ٩٤ مردم هم از این زمین‌ها بهره‌برداری می‌کنند؛ یعنی مراقب گل‌ها هستند ‏و از آنها درآمد دارند و دام‌هایشان را در جنگل می‌چرانند و آسیبی به درختان هم نمی‌رسد. مردم دره‌شهر و ‏آبدانان هم پیش آمده‌اند و نرگس کاشته‌اند. ٥٠٠ هکتار از زمین‌های استان از درخت و نرگس پر شده. ‏‏«اسمش طرح جم‌آب است و اینجا در ١٥٠ هکتار به صورت پایلوت اجرا شده است. هدف ما مشارکت مردم ‏در حفاظت و بهره‌برداری است. هر خانوار می‌تواند ٣ تا ٥ هکتار داشته باشد و می‌شود از هر هکتار حداقل ‏‏٢٥‌میلیون تومان درآمد داشت. مردم بومی فقط هزینه پیاز نرگس را می‌دهند و گل‌ها را به تهران و شیراز ‏می‌فروشند.»‏
درخت‌کاری در این بیابان آسان نبود. خیلی از اهالی راضی نبودند. بعضی اسناد قدیمی داشتند و بعضی ‏می‌ترسیدند دیگر زمینی برای چرای دام‌هایشان نماند. احمدی، مدیرکل منابع طبیعی می‌گوید: «ما براساس ‏مستندات و احکامی که در اختیار داریم جنگل‌کاری می‌کنیم؛ برای جلوگیری از بیابان‌زایی و تثبیت مالکیت. ‏تا امروز حدود ٨٠٠‌هزار هکتار کاداستر (تفکیک اراضی ملی از مستثنیات) داشته‌ایم اما جنگل‌هراسی کارمان ‏را سخت کرده است؛ البته اگر رضایت مردم نبود نمی‌توانستیم. مشارکت آنها باعث شد این عرصه‌ها بدون ‏محدودیت کاشت شود و دامداران از تعلیف دام‌شان منع نشوند؛ از قدیم همین بوده. بومی‌ها هر جا جنگل‌کاری ‏شود جبهه می‌گیرند چون فکر می‌کنند دیگر از زمین سهمی ندارند.» ‏

بیابانی و هجرت
روزی که کارگران آمدند تا در زمین بیابانی روستای وحدت که اهالی‌اش به خاطر گرد‌وغبار در حال ‏هجرت بودند، چاله‌کنی کنند، رضا سهرابی اعتراض کرد. خیال کرد اگر دست روی دست بگذارد و همین ‏زمین‌های بایر هم جنگل شود، گله‌اش را کجا ببرد؟ چوپانان دیگر هم بودند آن روز. اکنون یک طرف روستا ‏بیابان است، یک طرف جنگل و از میان کنارها و کهورها صدای گله می‌آید. رضا بره‌ تازه به دنیا آمده را بغل ‏زده است. «بیابان بود. خاک بود. هیچ علفی نداشت. دام را همین‌جا می‌آوردیم. ترسیده بودیم که اینجا طرح ‏بشود و دیگر بی‌‌جا و مکان شویم. باد که می‌آمد آن‌قدر خاک می‌شد که مردم داشتند می‌رفتند. خیلی‌ها که ‏رفته‌ بودند، حالا برگشته‌اند.» دامداران روستا هر کدام چهل، پنجاه گوسفند دارند و هر روز می‌آورندشان به ‏همین زمین سبز. «داد و فریاد کردیم اما حریف دولت نشدیم. بعد که سبز شد دیدیم حصار هم نکشیده‌اند. ‏گفتند دام‌تان را بیاورید همین‌جا. دیدیم که به دردمان خورد.» بچه‌ها در زمین بیابانی فوتبال بازی می‌کنند. ‏زنی از اهالی این روستای دهلران می‌گوید خاک کمتر شده اما هنوز هست. مدیرکل منابع طبیعی می‌گوید ‏این خاک از آن طرف مرز می‌آید. «روستا زیر ریزگرد بود. اهالی که کشاورز و دامدارند، می‌خواستند بروند. اما ‏بعد از ١٢٠٠ هکتار بیابان‌زدایی، رفته‌ها، برگشتند. برای تثبیت خاک و بهترشدن پوشش گیاهی، کنار و کهور ‏کاشتیم و جواب داد. مردم هم برای چاله‌کنی آمدند به کمک. امسال ١٨٠٠ هکتار دیگر را به پیمانکار دادیم، ‏با یک‌میلیارد تومان اعتبار.» نصراله پارسه، مسئول اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان دهلران ‏ایستاده زیر درخت کنار این را می‌گوید. با گسترش جنگل‌های دست‌کاشت، هوای دهلران که در تابستان به ‏بالای ٥٣ درجه می‌رسید، چند درجه‌ای تلطیف شده. مجید عسگری، فرماندار دهلران می‌گوید: «تهدید ‏ریزگردها جدی است. جنگ و کوچ عشایر به دهلران و اقلیم خاصش، بافت خاک را حساس کرده و مستعد ‏بیابانی‌شدن است. در سال‌های پیش خشکیدگی بلوط‌های زاگرس برای ما زنگ خطر شد و نگاه‌مان را عوض ‏کردیم. حالا روند بیابان‌زایی متوقف شده است. بخش‌های وسیعی از بیابان‌ها تثبیت شده و دیگر از شمول ‏بیابان خارج شده است.» ‏

در دوردست، زمین‌های خشکیده خواب جنگل می‌بینند. تمام راه پر از چاله‌ است برای نهال‌های جوانی که ‏کارگران به بارنشانده‌اند. دست‌های قمر، فرخنده و شکوفه آماده کار است. ‏​