دختران مدرسه درودزن: ما کار، مسکن و درمان می‌خواهیم

به گزارش دویچه وله فارسی-دانش‌آموزان کوچکی که سیزده سال قبل با آتش چراغ نفتی کلاس سوختند، حالا دانشجو شده‌اند. آنها برای تامین هزینه تحصیل، عمل و درمان، دنبال اشتغال و درآمد هستند اما هیچ وزارت‌خانه‌ای از آنها پشتیبانی نمی‌کند.

۱۴ آذر سال ۱۳۸۵، کلاس مدرسه شهید رحیمی با چراغ نفتی علاءالدین آتش گرفت؛ چراغی که مخزن‌اش در نداشت و آن را با پلاستیک پوشانده بودند. شش دختر و دو پسر در این ‌آتش‌ سوختند که حالا ۲۰ ساله و دانشجو شده‌اند. چند نفر آنها در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا به مشکلات مربوط به عمل جراحی، اشتغال، سکونت و درمان خود پرداخته و از عملی نشدن وعده‌های وزارت بهداشت، وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش شکوه کرده‌اند.

آنها سوختگی‌های ۶۰ درصد به بالا دارند و آسیب بیشتری دیده‌اند. سمانه عظیمی می‌گوید هفت ماه است نامه‌هایی به این وزارتخانه‌ها برای سهولت کارشان نوشته‌اند اما جواب نگرفته‌اند: «زمانی که به وزارت‌خانه‌ها می‌رویم به جای اینکه پاسخ‌مان را بدهند، با رفتارهای بدی مواجه می‌شویم. چهارشنبه ۲۶ آذر به وزارت علوم رفتیم، جالب بود که مردم عادی به راحتی از گیت رد می‌شدند، اما برای ما نیروی انتظامی خبر کردند.»

لیلا کهن نیز گفته که دختران آسیب‌دیده باید هر دو سه ماه یک بار برای درمان و عمل به شیراز بیایند ولی در این شهر سرپناهی ندارند: «به همین دلیل وزیر آموزش و پرورش برای تهیه مسکن ما نامه زدند تا به هر کدام از ما مسکن مهر تعلق بگیرد، اما حالا از این نامه ایراد می‌گیرند و قبول نمی‌کنند که باید به ما خانه بدهند.»

“به ما مربوط نیست”

از جمله گلایه‌های این دختران، عملی نشدن وعده استخدام آنها در آموزش و پرورش و نوع برخورد مسئولان با خواست‌های آنهاست: «یکی از مسئولان اداره مالی وزارت بهداشت به جای اینکه از ما حمایت کند، می‌گوید جای دیگری شما را سوزانده، این مساله به ما چه ربطی دارد؟»

نرگس حیدری، یکی دیگر از دخترانی که مجبور بوده سه بار بینی‌اش را عمل کند، شکایت کرده که در بیمارستان‌های دولتی هم به آنها به سختی تخت می‌دهند: «روزهایی که عمل داریم، از صبح منتظر مینشینیم تا شب یک تخت خالی شود. حتی ما گفته‌ایم اگر زمان می‌برد به خانه برویم تا تخت خالی شود، اما به ما گفتند که اگر تخت خالی شود آن را به شخص دیگری میدهیم. من در شیراز عمل کردم… برای چند لحظه از اتاق بیرون آمدم که با بی‌احترامی تمام به من گفتند تو نباید اینجا باشی، مردم تو را می‌بینند و می‌ترسند.»

این دخترها در ملاقات با وزیر بهداشت، خواستار معالجه در بیمارستان‌های خصوصی شده‌اند اما نتیجه‌ای نگرفته‌اند: «شش، هفت ماه از این جلسه می‌گذرد، در حالی که آن موقع به ما گفتند بعد از یک ماه نتیجه را اعلام می‌کنند، اما هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است.»

“نگاه مردم به ما خوب نیست”

لیلا کهن گفته که اوایل به آنها مشاوره‌های روانشناسی می‌دادند که آن هم پس از مدتی قطع شد: «در آن زمان هم مشاور ما برایمان کارتون تام و جری می‌گذاشت.»

آنها از نگاه خیره مردم و سوال‌هایی که می‌پرسند نیز ابراز رنجش کرده‌اند؛ مهم‌تر آن که اشتباها آنها را بچه‌های شین‌آباد خطاب می‌کنند. پریسا طاهری گفته است: «عکس‌های ما را به اسم بچه‌های شین‌آباد می‌زنند، این واقعا برای ما عذاب‌آور است. ما چهار سال پیش از دانش‌آموزان شین‌آباد سوختیم و درصد سوختگی‌مان هم خیلی بالا بود، اما هیچ کسی ما را نمی‌شناسد.»

ایلنا به نقل از سمانه عظیمی که در رشته میکروبیولوژی درس می‌خواند می‌نویسد: «به ما گفتند ذهن و هوش شما در حد تحصیل در رشته پزشکی نیست و توانایی درس خواندن در این رشته را ندارید.»

آنها گفته‌اند ما از دولت درمان، مسکن و کار می‌خواهیم. نرگس حیدری، دانشجوی حقوق دانشگاه آزاد، از فشار مالی تحصیل و درمان روی خانواده‌اش حرف زده و به هزینه ۲۰ میلیون تومانی هر عمل اشاره کرده است. پریسا طاهری گفته که پدران‌شان کارگرند و دیگر رویشان نمی‌شود برای درمان از آنها پول بگیرند.

از دو پسری که در آتش سوزی سال ۸۵ آسیب دیدند، یک نفر برای درمان به آمریکا رفته است. همکلاسی‌های او به ایلنا گفته‌اند: «محمدحسن طی یکی دو سالی که در آمریکا بود تنها با لیزر درمان کرد و نتایج بهتری گرفت.»