به گزارش خبرنگار ایلنا، چند سالی است که سهم ناچیز زنان در اقتصاد ایران به موضوع بحث کارشناسان و مسئولان تبدیل شده است. این رویکرد که جای زنان در خانه است و لازم نیست کار کنند، پس رانده شده و گفتمان شکل گرفته مبتنی بر آسیبشناسی چرایی عدم حضور زنان در اقتصاد و اشتغال است. واقعیت این است که بهرغم اینکه زنان در حضور در دانشگاهها و گرفتن مدارک عالی تحصیلی از مردان پیشی گرفتهاند، سهم آنها از اقتصاد بسیار کم است.
نهم آذر امسال عیسی منصوری (معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی) در دومین روز اجلاس «پکن ۲۵» گفت: میزان مشارکت زنان در سال ۲۰۱۴ ، ۱۲ درصد بوده که این میزان در سال ۲۰۱۸ به ۱۸ درصد رسیده است. ورود زنان به بازار کار یکی از ظرفیتهای قابل توجه برای توسعه اقتصادی است. این در حالی است که نرخ مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی با اختلاف قابل توجهی نسبت به مردان پایینتر است. دلایل متفاوتی برای دوری زنان از بازار کار وجود دارد و مهمترین آن مسئولیتهای شخصی و خانوادگی آنهاست.
ترسیم وضعیت زنان در اقتصاد ایران
اظهارات معاون وزیر کار ایران به روشنی نشان میدهد که با وجود اینکه مسئولان عنوان میکنند درصدد افزایش سهم زنان از اقتصاد و اشتغال هستند، همچنان مردان در اقتصاد ایران دست بالا را دارند. آخرین گزارش مرکز آمار درباره بیکاری که مربوط به بیکاری تابستان ۹۸ است، نشان میدهد طی تابستان ۱۳۹۸، سهم زنان از کل جمعیت فعال ۱۵ سال به بالا در کشور۱۹.۶ درصد (حدود ۵.۴ میلیون نفر) بوده است. این در حالی است که جمعیت فعال مردان طی این مدت بیش از ۲۲ میلیون نفر بوده است. با وجود افزایش تعداد شاغلان زن طی این مدت، اما سهم آنان از کل اشتغال با کاهش همراه بوده است. از کل جمعیت شاغل کشور در تابستان ۱۳۹۸، حدود ۸۲.۱ درصد آنها را مردان و ۱۷.۹ درصد را زنان تشکیل میدهند. مقایسه سهم زنان از جمعیت شاغل (۱۷.۹ درصد) با سهم زنان از جمعیت بیکار (۳۴.۱ درصد) حاکی از مشکلتر بودن ورود به بازار کار برای زنان نسبت به مردان است.
رقابت با ماشین
در سالهای اخیر همایشها و سمینارهای متعددی درباره اشتغال زنان برگزار شده است. شرکتکنندگان در این همایشها سعی کردهاند دلایل نقشآفرینی ناچیز زنان در اقتصاد ایران را واکاوی کنند. موانع فرهنگی و اجتماعی، عمده دلایل حضور کمرنگ زنان در اقتصاد و بخش اشتغال است. این رویکرد هنوز بین درصد بالایی از شهروندان ایرانی هست که مرد نانآور خانه است و زن باید خانهداری کند. این رویکرد باعث میشود فقط زنانی که در خانوادههایی زندگی میکنند که کار کردن را محدود به مردان نمیدانند، دنبال کار بگردند. افزایش شمار زنان تحصیلکرده به از کمرنگ این رویکرد در بین خانوادههای مختلف کمک کرده است. در این بین، گروهی از زنان هم هستند که دنبال کار میگردند چون نیاز مبرم به مزد دریافتی دارند. این دسته از زنان که تعدادشان در بین زنان شاغل کم نیست یا سرپرست خانوار هستند یا در سنی قرار دارند که حمایتهای خانواده پدری را نداشته و ازدواج هم نکردهاند. بسیاری از این زنان به دلیل اینکه مجبورند کار کنند و در سنی هم نیستند که دنبال آموزش بروند، به کارهای خدماتی یا کارگری در کارگاهها و کارخانهها رو میآورند. آنها مهارت ویژهای ندارند و در بسیاری موارد بخشی از خط تولیدی هستند که به سادگی میتواند با ماشین جایگزین شود. این واقعیت نه تنها در مورد اشتغال زنان در ایران که در مورد اشتغال زنان در همه جای جهان وجود دارد.
سال ۲۰۱۸ صندوق بینالمللی پول هشدار داد که ۱۸۰ میلیون شغل زنان جهان در معرض جایگزینی با فناوریهای جدید و اتوماسیون قرار دارد. در این گزارش اشاره شده که در مقایسه با مردان، بخش بزرگتری از نیروی کار زنان در معرض این خطر قرار دارند؛ ۱۱ درصد زنان در معرض ریسک حذف شغل خود به واسطه فناوری قرار دارند و در مقایسه، ۹ درصد از مردان با چنین خطری مواجهند.
چرا جهش در مشارکت زنان اتفاق نیفتاد؟
مهناز قدیرزاده (کارشناس روابط کار و فعال حوزه زنان) در گفتگو با ایلنا عنوان کرد: هر چه میگذرد موانع فرهنگی و اجتماعی برای حضور زنان در بازار کار کمتر میشود. این واقعیت هست که هنوز در بین بسیاری از خانوادههای ایرانی و به ویژه در برخی از استانها کارکرد زنان پسندیده نیست، اما دیگر چنین رویکردی، رویکرد غالب نیست.
او ادامه میدهد: با وجود این، باوری وجود دارد که نانآور خانه مرد است و برای همین خود زنان نیز در مواردی دنبال کار نمیروند و خانهداری یا پرداختن به علایق شخصی را ترجیح میدهند.
به گفته این کارشناس روابط کار اینکه زنان همچنان نقش کمی در اقتصاد و اشتغال دارند این است که وضعیت اشتغال به صورت کلی در ایران خوب نیست.
او عنوان میکند: قاعدتا وقتی تعداد زنان تحصیلکرده از مردان پیشی میگیرد باید شاهد یک جهش در زمینه فعالیت اقتصادی آنها باشیم. زنان رفته رفته سهم خود را در اقتصاد بیشتر میکنند، اما افزایش تعداد زنان تحصیلکرده همزمان با یک شرایط خوب اقتصادی نشده است و به همین دلیل جهش اتفاق نیفتاده است.
قدیرزاده درباره اینکه آیا زنان بیش از مردان در معرض اخراج هستند، میگوید: بازار کار در ایران با مشکلات عدیدهای روبهرو است. ما با معضلی بزرگ و فراگیر به نام قراردادهای موقت کار روبهرو هستیم که دست کارفرما را در تعدیل نیرو بازمیگذارد. وقتی چنین اجازهای همراه میشود با برخی امتیازاتی که زنان در کار کردن دارند، ممکن است باعث تعدیل نیرو شود. برای مثال مرخصی زایمان چیزی است که قانون درباره آن صراحت دارد و کارفرمایان نیز باید آن را رعایت کنند. بسیاری از کارفرمایان زنان را تهدید میکنند که در صورت استفاده از این حق آنها را اخراج خواهند کرد.
او درباره اینکه برخی عنوان میکنند میزان نرخ بیکاری زنان بالاست، چون مهارت آنها کمتر از مردان است و اساسا میشود با آوردن یک ماشین کاری را که برخی زنان انجام میدهند، انجام داد، عنوان میکند: درباره مهارت کم زنان هیچ تحقیق قابل استنادی صورت نگرفته است. به طور کلی میدانیم نیروی کار در ایران نیاز به مهارتآموزی دارد و به صورت ویژه در مورد زنان یا مردان پژوهشی صورت نگرفته است. این ذهنیت اشتباه میتواند وجود داشته باشد که یک مرد بهتر از یک زن کار میکند؛ رویکردی که با حضور زنان در بازار کار اعتبار خودش را کمابیش از دست داده است.
قدیرزاده ادامه میدهد: در مورد جایگزینی زنان با ماشین نیز نمیتوان موضوع را جنسیتی کرد. در جهان امروز با افزایش روزافزون استفاده از فناوریهای جدید، رباتها و هوش مصنوعی نیروی کار چه زن و چه مرد رقیبی پیدا کردهاند که شاید دقیقتر باشد و هزینه تولید را نیز کاهش دهد. ماشینها را میتوان رقیبی برای زنان کارگر ساده که در ایران عمدتا سرپرست خانوار هستند قلمداد کرد. آنها چون مجبور به کار کردن هستند در مواردی در مشاغل ساده مشغول میشوند که کارفرما با ارتقای خط تولید خود میتواند آنها را حذف کند.
پایداری کم زنان در شغل
قبلا گفتمان حول فعالیت زنان بر محور این میگشت که کار کردن حق زنان است. حالا علاوه بر این گزاره باید گفت زنان نیاز به کار کردن هم دارند. با وجود این، در ایران سهم آنها همچنان از اقتصاد و بخش اشتغال کم است. مشکل فقط پذیرش زنان در یک شغل نیست، بلکه به نظر میرسد زنان بیشتر از مردان در معرض از دست دادن شغل خود هستند. نتایج پژوهشی که از طرف مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی صورت گرفته نشان میدهد میانگین طول مدت اشتغال در کشور بیشتر از ۱۱ سال و ۱۱ ماه، برآورد میشود که این شاخص برای زنان حدود ۱۰ سال و پنج ماه و برای مردان حدود ۱۲ سال و چهار ماه برآورد میشود.
به نظر میرسد علاوه بر اینکه باید برنامهریزیهایی در راستای افزایش سهم زنان در اقتصاد و اشتغال داشت، نیاز به اندیشیدن تمهیداتی برای حفظ مشاغل زنان نیز هستیم.