دختران شاداب امروز، زنان افسرده فردا

ارسال کننده : غلامرضا اخلاقی 12آبان

طرح ناکارآمد محرم سازی مدارس دخترانه از سوی آموزش و پرورش
در حالی از اختصاص بودجه هنگفتی برای محرم‌سازی مدارس دخترانه صحبت به میان می‌آید که هنوز بسیاری از مدارس ایران از ابتدایی‌ترین امکانات ایمنی محروم هستند.

علی‌اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش که پیش از این با توجه به اشراف ساختمان‌های پیرامونی، بر محرم‌سازی مدارس دخترانه تأکید کرده بود، در آخرین اظهار نظر خود گفته است: «قرار نیست که مدارس دخترانه مسقف شوند بلکه تلاش می‌کنیم در مدارس دخترانه طرح محرم‌سازی انجام دهیم.»

در پی مطرح شدن طرح شاداب‌سازی از سوی وزیر آموزش و پرورش، رييس سازمان نوساز‌ی و معاون عمراني همین وزارت‌خانه نیز تاکید کرده است که با اجرای اين طرح سعی دارند آزادی عمل دانش آموزان دختر را هم‌چون دانش آموزان پسر بالا ببرند.

با اجرای این طرح، گویا قرار است از ورود نامحرمان هم به مدارس دخترانه جلوگیری شود، ديوار‌های مدارس دخترانه بلندتر از آن‌چه تا به امروز هست ساخته شود تا نشاط و شادابی به مدارس دخترانه باز گردانده شود.

مرتضي رييسی، رييس سازمان نوسازی و معاون عمرانی وزارت آموزش و پرورش در همین رابطه در مصاحبه‌ای با روزنامه شرق می‌گوید: «همگان فكر می‌كنند كه ما می‌خواهيم ارتفاع ديوارهای مدارس را بالاببريم در حالی كه ما واقعا چنين اعتقادی نداريم، چراكه اگر قرار باشد تنها ديوارها را بلند كنيم، شادابی به‌وجود نمی‌آيد. ما معتقديم با طراحی دقيق و معماری صحيح می‌توان مدارس دخترانه را به شكلی‌ طراحی‌ كرد كه دختران دانش آموز همانند دانش آموزان پسر در مدارس آزادی‌ عمل داشته باشند، بازی كنند و راحت باشند و معماری مدارس بايد به شكلی باشد كه در ارتقای وضعيت جسمی دختران مانع ايجاد نكند كه وجود مدارس با «حياط مركزی» از اين نوع معماری هاست. حياط مدرسه در وسط قرار می‌گيرد و اطراف آن كلاس‌های درس و آزمايشگاه قرار می‌گيرد، يعنی ساختمان مدارس به گونه‌ای است كه ساختمان‌های اطراف به آن اشرافيتی ندارند.»

اما هدف و منظور رییس سازمان نوسازی از طرح معماری جدیدی به درستی مشخص نیست. ایجاد «حیاط مرکزی» تنها نامی است که وی از آن یاد کرده و توضیح بیشتری در این باب نداده است.

البته در همین ابتدای کار برآورد اوليه این طرح اعلام شده که رقمی حدود هشتصد تا يك هزارميليارد تومان را شامل می‌شود.

با مطرح شدت هزینه اولیه اجرایی این طرح، بسیاری از منتقدان معتقدند که هنوز با وجود مدارس کپرنشین در بسیاری از مناطق محروم ایران، اختصاص این میزان بودجه برای اجرای چنین طرحی غیرمسوولانه است اما با استناد به گفته‌های مدیر کل امور مناطق کمتر توسعه یافته و عشایر آموزش و پرورش که پیش از این ‌دلیل حذف نکردن کلاس‌های درس کپری برای مثال در برخی از مناطق مانند سیستان و بلوچستان را فرهنگ مردم دانسته بود، به راحتی صورت مساله حذف شده است.

شکیبافر پیش از این گفته بود:«مردم برخی از مناطق کویری ترجیح می‌دهند تا به جای تحصیل در کانکس از کپر استفاده کنند چرا که کپر در گرمای هوای این مناطق در مقایسه با کانکس خنک‌تر است.»

اما وی و هیچ یک از مسوولان دیگر در این رابطه عنوان نکردند که در همان کانکس‌های یاد شده، می‌تواند از کولر و یا پنکه استفاده شود و از این طریق ایمنی دانش آموزان را تامین کرد.

در این رابطه گویا تنها موردی که به هیچ‌وجه برای مسوولان آموزش و پرورش مطرح نیست، بحث ایمن سازی دانش آموزان است چرا که در حالی از اختصاص بودجه هنگفتی برای محرم‌سازی مدارس دخترانه صحبت به میان میاید که هنوز هم بسیاری از مدارس ایران از ابتدایی‌ترین امکانات ایمنی محروم هستند.

تعداد سوانح و رخدادهای وحشتناکی که در پی همین کوتاهی بارها و بارها در ایران رخ داده است، کم نیستند. سال گذشته بود که ۲۹ دانش آموز در در مدرسه دخترانه روستای شین‌آباد از توابع پیرانشهر به دلیل نقص تجهیزات گرمایشی دچار سانحه شدند.

تنها یک سال پیش از آن در آبان سال ۱۳۹۰، آتش سوزی دریک دبیرستان شبانه روزی وابسته به دانشگاه چابهار منجر به مرگ دو دانش آموز و سوختگی شدید سه دانش آموز دیگر شده بود.

در آبان سال ۱۳۸۹ یـک دانـش‌آموز دیگر در آتش‌سوزی خوابـگاه شبانه‌روزی در سیستان و بلوچستان جان خود را از دست داده بود و یا در حادثه مدرسه درودزن در سال ۱۳۸۵ که هشت کودک جان خود را از دست دادند و بسیاری دیگر که دچار سوختگی های بسیار شدید شدند.

سیزده دانش آموزان در لردگان استان چهارمحال بختیاری در آبان ۱۳۸۳ باز هم به خاطر نبود اماکانات گرمایشی مناسب با درصد های متفاوت دچار سوختگی شده بودند.

دانش آموزان کلاس درسی در مدرسه شهرستان شفت گیلان هم در بهمن ۱۳۷۶ سانحه آتش‌سوزی را تجربه کرده بودند و باز هم می‌توان با نگاهی به گذشته حوادثی را از دل تاریخ بیرون کشید که تنها به خاطر قصور مسئولان رخ داده است.

این‌که چرا در حال حاضر با وجود حجم بسیار گسترده حوادث این چنینی مسوولان آموزش و پرورش دغدغه اختصاص چنین بودجه هنگفتی برای طرحی که اجرایی شدن آن بسیار مبهم است را دارند، بسیار قابل بحث است.

می‌توان طرح شاداب سازی مدارس دخترانه را در نگاه اول، بسیار مثبت ارزیابی کرد. ایجاد فضای شور و نشاط برای دخترانی که از هفت سالگی باید با پوشش کامل یک سوم روز خود را بگذرانند، می‌تواند گام موثری در جهت تغییر بسیاری از مشکلات موجود برای دختران دانش آموز محسوب شود اما طرحی که در آن هنوز به درستی مشخص نیست منظور از احداث «حیاط مرکزی» چیست و یا شاداب‌سازی دختران قرار است به چه شکل و فرمی انجام شود، با سوالات و ابهامات بسیاری رو به روست.

طرحی که گویا تنها به جداسازی بیش از پیش دختران از جنس مخالف توجه داشته و راهی برای برداشتن مانع حجاب اجباری تنها برای ساعاتی از روز محسوب می‌شود.

اگر قرار باشد دختران تنها به خاطر نداشتن حجاب اجباری در مدارس با احداث دیوارهایی بلند، بیشتر از آن‌چه تا به امروز رخ داده است، از جامعه جدا شوند، ورود مردان آموزگار و یا پدرانشان به مدارس ممنوع شود و در تمامی سال های تحصیل از هرگونه تماس و ارتباط با دنیای واقعی بیرون که مردانش سهمی بیشتر از زنان در امور را دارند، جلوگیری شود، باید در همین ابتدای کار این طرح را شکست خورده دانست.

این طرح نه تنها راه حلی برای شاداب سازی دختران نیست بلکه تنها به محصور کردن آنها در یک محیط پادگانی بسنده کرده است و چندان جای تعجب نخواهد بود که همین دختران با اجرایی شدن آن در قالب شاداب سازی امروزشان به زنان افسرده فردا تبدیل شوند که در سال هایی که باید چگونگی نحوه برخورد و مراوده با جنس مخالفشان را می‌آموختند، در «حیاط مرکزی» در حال بازی بوده و از آموزش برخورد با دنیای واقعی بیرون محروم بودند.