عبدالکریم میرفرد
در جوامع توسعه یافته آزادی بیان از ارکان اصلی دموکراسی محسوب میشود،و آزادی بیان و عدم سانسور روزنامهها رادیو تلویزیون در هر سیستمی به استحکام پایههای دموکراسی و رسیدن به یک گفتمان دمکراتیک در آن جامعه منجر میشود و تاثیر بسزائی که بر توده مردم دارد،رشد خرد جمعی و در نتیجه پیروی افراد جامعه از قانون و احترام به حقوق شهروندی است.
جـان استـوارت میـل در کـتـاب رسـالـه دربـاره آزادی در رابطه با آزادی بیان میگوید: آزادی بیان از مصادیق مهم آزادی انسانها و در واقع اولین قلمرو از سه قلمرو اصلی آزادی یعنی آزادی عقیده و وجدان وآزادی فکر و اندیشه است . از نظر وی آزادی بیان و اندیشه و انتشار عقاید وآزادی گفتار و نوشتارو نگارش آن چنان مقدس است که اگرهـمه انسانها یکسان بـیندیشند و تنها یک نفر با نظر همه مخالف باشد ، کـار عـموم در خاموش کردن اجباری آن یک تن به همان اندازه نارواست که اگر او قدرت داشت و نوع بـشر را به زور خاموش می کرد .
وضعیت آزادی بیان در ایران
در سالهای اخیر روزنامه و روزنامه نگار،شاعر،وبلاگنویس،نویسنده آی نبوده که از تیغ سانسور در جمهوری اسلامی در امان مانده باشد.و خصوصا بعد از حوادث سال ۱۳۸۸ سرکوب آزادی بیان و هجرت اجباری برای اهالی قلم در ایران مشهود بوده،موج عظیم دستگیریها ،محکومیتهای سنگین،صدور احکام عدم،شکنجه روزنامه نگاران و گرفتن اعترفات اجباری تلویزیونی،…همه و همه بیانگر فضای خفقان حاکم بر رسانهها و فعالین مدنی،…است.
ستار بهشتی یکی از نمونه بارز برخورد غیر انسانی حاکمیت با وبلاگ نویسان در ایران است این کارگر و وبلاگنویس ایرانی در تاریخ ۹ آبان ماه ۱۳۹۱ توسط پلیس فتا دستگیر شد. او به اتّهام “اقدام علیه امنیت ملی از طریق وبلاگ نویسی بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شده بود. در مدّت بازجویی به شدت از سوی پلیس فتا شکنجه شد و در همین جریان زیر شکنجههای نیروهای امنیتی درگذشت.
دوشنبه 22/مهر/1392 ماموران امنیتی با یورش به منزل آقای فرزاد نیک خواه، اقدام به تفتیش و ضبط وسائل شخصی وی کردند.این حمله که در غیاب آقای نیک خواه، نویسنده وبلاگ “دیده بانی خانه پدری” انجام شد، با ایجاد رعب و وحشت برای اعضای خانواده همراه بود.
موضوع وبلاگ آقای فرزاد نیکخواه در وبلاگ “دیده بانی خانه پدری“، مبارزه با اعدام در جمهوری اسلامی، افشاگری در رابطه با سپاه ،مسائل اجتماعی و به طور کلی در زمینه حقوق بشر بوده است.
آزادی بیان از منظر حقوقی
آنچه که به عنوان آزادی بیان در یک جامعه قابل تعریف است گردش آزادانه اطلاعات،عقاید و…بدون وجود هرگونه فیلتر و سانسور از سوی مراجع قدرت است.آزادی بیان و ابراز عقیده به هر نحوی در دنیای امروز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است،تا جائی که آعلامیه جهانی حقوق بشر که امروزه به عنوان یک عرف بینالمللی در میان کشورهای جهان پذیرفته شده است در ماده ۱۹ عنوان میدارد: هر انسانی محق به آزادی عقیده و بیان است؛ و این حق شامل آزادی داشتن باور و عقیده ای بدون نگرانی از مداخله و مزاحمت، و حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار از طریق هر رسانه ای بدون ملاحظات مرزی است. ایران از جمله کشورهای بود که در سال ۱۳۲۷ اعلامیه فوق را پذیرفت و بر اساس اصول مسلم بین المللی نسبت به مفاد این اعلامیه متعهد است.همین طور دولت ایران در سال 1347 بدون هیچگونه پیش شرطی میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی را امضا کرده و در سال 1354 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسانده است، لذا بنا بر عضویت در این میثاق ملزم به اجرا و احترام به مفاد آن به طور کامل می باشد. در ماده 19 این میثاق اشاره شده است که:
۱ -هیچکس را نمی توان بمناسبت عقایدش مورد مزاحمت اخافه قرار داد.
۲ -هر کس حق آزادی بیان دارد. این حق شامل آزادی تفحص و تحصیل و اشاعه اطلاعات و افکار از هر قبیل بدون توجه به سر حدات خواه شفاهاً یا بصورت نوشته یا چاپ یا بصورت هنری یا به هر وسیله دیگر به انتخاب خود می باشد.
۳ -اعمال حقوق مذکور در بند ۲ این ماده مستلزم حقوق و مسئولیتهای خاصی است و لذا ممکن است تابع محدودیتهای معینی بشود که در قانون تصریح شده و برای امور ذیل ضرورت داشته باشد:
الف. احترام حقوق یا حیثیت دیگران.
ب. حفظ امنیت یا نظم عمومی یا سلامت یا اخلاق عمومی
متاسفانه در جمهوری اسلامی ایران به دلیل ساختار استبدادی و عدم وجود مراجع کنترل قدرت و برخورد غیر قضایی و کاملا امنیتی با منتقدین،اصحاب رسانه،و…با سرکوب شدید آزادی بیان مواجه هستیم،صدور احکام سنگین،اعدام،و…برای فعالین مدنی،وبلاگ نویسان خود گواهی بر این مدعا است.تا جائی که سازمان بینالمللی گزرشگران بدون مرز ایران را به عنوان بزرگترین زندان روزنامه نگاران معرفی کرده است و بارها اختلال در شبکه اینترنت،ماهواره و تلفن را در ایران محکوم کرده است.