خبرگزاری هرانا – روستای “بیدک” در ۵ کیلومتری بجنورد در استان خراسان شمالی قرار دارد. در گوشه و کنار این روستا میشود زنان جوانی را دید که با چند کودک قد و نیم قد مشغول خرید هستند. زنانی که بنا به فرهنگ محلیشان، به اجبار تن به رسومات داده و با ازدواج در سن پایین، با آرزو ها و دنیای کودکانه شان خداحافظی کرده اند، می گویند: “در بیدک دختران غالبا در سن ۹ تا ۱۲ سالگی ازدواج میکنند. دختری که در ۹ سالگی ازدواج کند مایه افتخار است و اگر تن ندهد مایه سرافکندگی خانواده.”. مرجان دختری ۱۴ ساله از اهالی این روستا با اشاره به اینکه با همسرش ۱۰ سال اختلاف سنی دارد میگوید دو سال پیش در پی ازدواج اجباری ترک تحصیل کرده و تنها آرزویش این بوده که دکتر شود. از سوی دیگر مریم دختری دیگر از اهالی بیدک که با کمک پدرش در کودکی تن به ازدواج اجباری نداده، با اشاره به اینکه هر دو خواهرانش در ۱۲ و ۱۶ سالگی ازدواج کرده اند روایت میکند که با وجود همه فشار ها اکنون تنها دختر روستاست که توانسته درس بخواند و به آرزوهایش برسد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از روزنامه ایران، حمیده، مادری جوان از اهالی بیدک، که خود در کودکی ازدواج کرده و قربانی سنت هایی شده که اکنون دامن دخترش را نیز گرفته است، میگوید در ۱۳سالگی ازدواج کرده، در همان سن دختر اولش را به دنیا آورده و حالا دخترش را هم در همان سن شوهر داده است.
حمیده در اینباره میگوید: ” این دخترم ۱۴ساله است و ۲ سال است ازدواج کرده. ۱۲ساله بود که شوهر کرد. اینجا رسم است که دختر را زود شوهر بدهند و اگر ۱۵ سالش بشود، همه میگویند دیگر ترشیده. اگر نظر مرا بخواهی من بی خیال این رسوم هستم اما نمیشود بی خیال حرف مردم و بزرگترها شد. من دوست دارم دخترم شوهر بکند و بچهداری بکند و دکتر هم بشود. الان مادرشوهرش و من به او میگوییم دیگر باید بچهدار بشوی و او میگوید چرا مرا شوهر دادی؟ میگویم مادر من پنج تا دختر داشت همه را ۱۰ و ۱۲ ساله شوهر داد. این رسم ماست”.
مرجان، دختر حمیده، در خانه همراه مادر شوهرش زندگی میکند. دلش برای دوستانش تنگ شده و از اینکه بعد از ازدواج دیگر نتوانسته آنها را مثل سابق ببیند دلخور است. در چشمانش میتوان غم از دست رفتن آرزوهایش را دید. او با اشاره به اینکه با همسرش ۱۰ سال اختلاف سنی دارد، میگوید:” کلاس اول راهنمایی بودم که ترک تحصیل کردم. مادر و همسرم نمیگذاشتند درس بخوانم. همه دوستانم ازدواج کردهاند. یکی از آنها ۹ ساله بود که ازدواج کرد و الان بچه ۲ ساله دارد، البته ۱۱ سالش بود که سر خانه و زندگی خودش رفت و بچه دار شد .همسرم را دوست دارم و او هم من را دوست دارد اما نمیگذارد ادامه تحصیل بدهم. هربار حرفش شد گفت نمیگذارم. من دوست داشتم دکتر بشوم”.
از سوی دیگر مریم دختری دیگر از اهالی این روستا که با کمک پدرش تن به این رسم نداده و حالا به آرزویش رسیده، لیسانسش را گرفته و درحال ادامه تحصیل، در روستا مشغول به کار است، زندگیاش را روایت میکند. مریم در اینباره میگوید: “راستش من کلاس پنجم بودم که خواهرم عروسی کرد. همین که رفت سه تا خواستگار با هم آمدند. اما من راضی نبودم و پدرم گفت حالا که این طور است من تو را تا آخر میفرستم دنبال درس، بروی دکتری بگیری”.
او با اشاره به اینکه دو خواهر دیگرش در سن ۱۲ سالگی و ۱۶ سالگی ازدواج کردهاند ادامه میدهد “راستش را بخواهید دخترهای ما از خدا میخواهند که زود ازدواج کنند. در واقع اینجا طوری است که اگر کسی کم سن ازدواج کند باعث افتخار است. وقتی دختری در ۹ سالگی ازدواج میکند میگویند لابد دختر لایقی بوده که زود ازدواج کرده است. تازگیها در روستا این رسم بیشتر هم شده؛ قبلاً ۱۱ سالگی ازدواج میکردند، اما حالا ۸ یا ۹ ساله شوهر میکنند. یکی از دختران فامیل ما ۱۳ ساله است و دو پسر کوچک دارد”.
ملیحه یغمایی مدیرکل امور زنان و خانواده استانداری خراسان شمالی ضمن تاکید بر این مسئله که برخورد با مسأله کودک همسری و مشکلات زنان از جمله کارهایی است که باید بهصورت تدریجی و با آسیب شناسی دقیق پیگیری شود، با اشاره به جلسات متعدد با همه ارگانهای مداخلهگر و اراده جدی استان برای پیگیری مشکلات زنان بخصوص کودک همسری گفت: “در مانه، سملقان، راز، جرگلان، بجنورد، شیروان و اسفراین این اتفاق بهصورت پراکنده در حال رخ دادن است. همچنین در مناطق ترکمن نشین بیشترین آمار ازدواج کودکان را داریم. آمار دقیقی از کودک همسری در بیدک وجود ندارد. در استان ما بیشتر مسأله به رسوم و فرهنگ برمیگردد. فعالیت های زیادی در این زمینه انجام شده از جمله طرحهای تشویقی و ورود دادستانی به پروندههای ممانعت از تحصیل یا ازدواج زیر سن ۱۳ سال. واقعیت این است که در زمینههای فرهنگی ما نمیتوانیم ضربتی عمل کنیم، در واقع جلوی ازدواج را میشود گرفت اما جلوی صیغه را نه”.
یکی از اعضای مرکز بهداشت بیدک با اشاره به بالا بودن عوارض بارداری در روستا میگوید:”در این هشت سالی که اینجا کار کردهام چیزهای زیادی دیدهام؛ دخترانی که قبل از سن بلوغ مادر میشوند، دخترانی که چند سال بعد از ازدواج افسردگی میگیرند و یکی از آنها که افسردگی شدید بعد از زایمان گرفته الان در بیمارستان اعصاب و روان بستری است و بچهاش را از او جدا کردهاند. زنان اینجا نمیدانند ازدواج و بارداری در سن پایین چه تبعاتی دارد. الان بیشترین ازدواج اینجا ۹ تا ۱۲ سال است. ۹ سالگی صیغه میشوند و ۱۲ سالگی به خانه شوهر میروند. دخترهای ۱۵ ساله هم که به نظر مردم اینجا ترشیده شدهاند یا باید زن دوم بشوند یا زن مردی که همسرش فوت کرده و ۵۰ سال سن دارد”.
لازم به یادآوری است که مدتی پیش علی کاظمی، مشاور معاون حقوقی قوه قضائیه با اشاره به ازدواج ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار کودک در یک سال، گفت که اینها به طور رسمی ازدواج کردهاند، اما مشکل عمده ما افرادی هستند که خارج از فرآیند رسمی ازدواج میکنند. از سوی دیگر ازدواج مردان سن بالا با دختران کم سن و سال کودک آزاری محسوب میشود. دی ماه امسال کمیسیون حقوقی قضایی مجلس طرح ممنوعیت کودک-همسری را رد کرد. علاوه بر صدمات شدید جسمی و روحی یکی دیگر از عواقب ازدواج کودکان مواجه شدن با پدیده طلاق در این سنین است.
ازدواج کودکان یا کودک همسری در ایران در سالهای اخیر روز به افزایش است. فعالان حقوق کودک میگویند این پدیده در آینده بر سلامت خانوادههای ایرانی تاثیر منفی خواهد گذاشت.
آمار بالای ازدواج کودکانی که پیش از رسیدن به بلوغ فکری و ذهنی ازدواج میکنند از گستردگی این پدیده در ایران حکایت دارد. سن ازدواج در ایران بر مبنای “بلوغ جنسی” تعیین شده در حالی که به گفته کارشناسان، بلوغ جنسی تنها بخشی از ابعاد بلوغ کامل انسان است. رشد، آگاهی، آموزش و آزادی در انتخاب، اساسیترین و انسانی ترین شروط برای تشکیل خانواده است.
آسیبهای جسمی و روانی ناشی از کودک همسری ضربات جبران ناپذیری را بر روی زندگی دختران بهویژه بارداریهای زیر ۱۸ سال، مرگومیر مادران، افسردگی، و بعضاً اقدام به خودکشی در کنار آسیبهایی مانند طلاق بازماندن از تحصیل و پایداری چرخه فقر فرهنگی و اقتصادی است.
بر اساس آمار منتشر شده بالغ بر ۹۵ هزار مورد طلاق زنان زیر ۱۹ سال در فاصله سالهای ۹۰ تا ۹۴ ثبت شده که حدود ۵ هزار و ۷۶۰ مورد از این طلاقها مربوط به ازدواجهایی است که سن زوجین کمتر از ۱۵ سال است.