کولبران: کسب نان در ازای جان
انسان های درد و درّه که با ترس و حشت به تامین معاش می پردازند.
همانان که به دلیل بیکاری، فقدان شغل مناسب، عدم بکارگیری نیروهای بومی توسط کارفرمایان و پیمانکاران وارد شده به شهرهایشان و بمنظور گذران زندگی خود و امرار معاش خانواده خویش به حمل ده ها و شاید صدها کیلو بار می پردازند و در مقابل یک درآمد بسیار اندک، طی مسافتی طولانی و صعب العبور با خطرات بسیار جدی روبرو هستند، و در زیر سایه مرگ در جستجوی نان، که از آن جمله است: غرق شدن در رودخانه ها، پرت شدن از ارتفاعات، سرمازدگی، انفجار مین، سقوط در داخل کانال های حفاری شده واز همه مهمتر شلیک مستقیم نیروهای مرزبانی، امنیتی و سپاه پاسداران که بیشترین آمار کشته شدگان و زخمیان متعلق به کولبران است.نیروهای دولتی ایران و مرزبانی ۲۹ اردیبهشت گروهی از کولبران را در منطقه مرزی بانه هدف شلیک گلوله های بی امان خویش قرار داده، یک کولبر بنام محمدرسول عزیزی را کشته و چند کولبر را مجروج ساختند، گفتنی است فقط در اردیبهشت ماه ۸ کولبر بر اثر شلیک مستقیم ماموران مرزبانی به قتل رسیده، ۲ کولبر نیز به دلیل سقوط از بلندی و غرق شدن در رودخانه جان باخته اند و در همین دوره زمانی ۵ کولبر نیز به دلیل شلیک گلوله و یا تعقیب ماموران مرزی مجروح شده اند.
در مقابل حسین ذوالفقاری معاوت امنیتی وزارت کشورایران شلیک به کولبران را نه تنها تائید بلکه آن را «دفاع از امنیت مرزها» و «جلوگیری از تهدید» خواند و اعلام داشت:ماموران مرزی به کسانی که «غیرقانونی» وارد مرزها شوند، شلیک میکنند، قاسم رضایی، فرمانده مرزبانی ایران نیز ضمن تائید شلیک به کولبران، از این اقدام دفاع نموده و آنان را«متجاوزان مرزی»، «فریب خورده »، « مافیای قاچاق» و « مافیای ضد امنیتی »، نامید، وی همانند سایر مقامهای دولتی و نظامی ایران، کولبران را «مخل امنیت اقتصادی و امنیت جامعه» خواند و برخورد با آنان را به درخواست «مردم و مرزنشینان» نسبت داده گفت: « نه قانون، نه مردم و نه مرزنشینان به ما اجازه مدارا با چنین افرادی را نمیدهند».!
اما در میان میان صدها کولبر زنان، نوجوانان ۱۳، ۱۴ ساله و یا مردان کهنسال نیز بسیارند یعنی همان افرادی که آقای قاسم رضائی از آنان بعنوان « مردم» یاد می کند، این نظرات در حالی بیان مشود که دولت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی به بیش از ۸۰ هزار کولبر در استانهای آذربایجانغربی، کردستان و کرمانشاه وعده طرحهایی زیبا نظیر:
“کمک و چارهاندیشی“، “ساماندهی موضوع کولبری“، “قانونی شدن کار آنان“، “بیمه کولبران“، “ایجاد بازارچههای مرزی”، “اعطاء کارت الکترونیکی” و… را داده بودند تا بتوانند برای تامین معیشت خویش به کولبری از معابر مرزی بپردازند، این وعده ها نیزهمانند تمامی وعده های دولت جمهوری اسلامی ایران پس از مدتی رنگ باخت و معاون سیاسی و امنیتی وزیر کشور جمهوری اسلامی، کولبری را واژهای «ابداعی» دانست و گفت: دولت «کولبری را به رسمیت نمیشناسد، این در حالیست که نه تنها تحریمهای اقتصادی فشار بیشتری بر مناطق مرزی ایران وارد نموده و تعداد معدودی کارخانه که در این شهرها وجود داشته هم براثر تحریمها تعطیل شده است بلکه عدم مسئولیت پذیری و پایبند بودن دولت به حقوق شهروندی، سایر موسسات، ادارات، سازمان ها، نهادها و ارگان های موجود در این استان ها هم از بکار گیری نیروهای آماده بکار بومی خود داری می کنند،
از اینرو ما ضمن مخالفت قاطعانه نسبت به اینگونه اقدامات سرکوبگرانه، اعلام می داریم: با توجه به نقض اصول ۲۲، ۲۳ و۲۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مواد ۳ و ۲۳ منشور جهانی حقوق بشر، و هدف ۱: جهانی بدون فقر، هدف ۲: جهانی بدون گرسنگی و هدف ۸: جهانی با اقتصاد سالم و کار از اهداف ۱۷ گانه سند ۲۰۳۰ یونسکو، همچنین با توجه به ناپیدا بودن افق دستیابی به یک شغل مناسب، فقدان بیمه های اجتماعی و کابوس مرگ، زندگی ده ها هزار کولبر با بحرانی جدی روبرو گردیده است.
1136
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی