ماهنامه خط صلح – در این شماره از خط صلح با خانم نسیم امینی به عنوان حقوقدان، مصاحبه ای در مورد مهریه صورت گرفته است. تاکید پرسشگر بر روشن شدن زوایای حقوقی مهریه، نگاهی به معضل زندانی شدن درصدی از مردان بعد ازدواج و یا حین جدایی به علت مطالبه مهریه از ایشان و هم چنین راهکارهای موجود و یا ممکن در این زمینه بوده است. خانم امینی معتقد است که در حال حاضر مهریه در مسیر واقعی خود قرار ندارد و همین انحراف را علت بروز مشکلات زیادی در نهاد خانواده ایرانی می داند. وی بر این باور است که آموزش های صحیح قبل از ازدواج به جوانان، نگاه واقعگرایانه به مهریه و میزان آن در حین ازدواج، موجب کاهش بسیاری از اختلافات خواهد شد.
اساساً چرا ما در قانون مهریه داریم؟ هدف و فلسفه آن چه بوده؟
مهریه در اسلام به نحوی ارج نهادن به مقام زن است و قانون ما هم که نشات گرفته از دین اسلام است. در اسلام مهریه به عنوان هدیه و یا پیشکشی است که مرد برای محبوبش تدارک می بیند؛ با توجه به وضعیت مالی و دارایی مرد می تواند زمین، خانه، چند عدد سکه طلا و شاخه گل و یک جلد قرآن و یا مانند مهریه فاطمه دختر پیامبر، آب باشد. مهریه جهت بالا بردن مقام و منزلت زن است و این که زن خود را رایگان در اختیار مرد قرار ندهد. در کل مهریه تاکید بر جنبه مادی نبوده، بلکه شیوه ای برای ابراز عشق و علاقه مرد به زن در نظر گرفته شده است. متاسفانه اکنون مهریه به ارزش گذاری روی زن و به نوعی معامله کردن با ازدواج بدل شده است.
به شخصه و به عنوان یک زن، با اصل منطق مهریه مشکلی ندارم. هم چنین با توجه به این که گرفتن مهریه به نوعی هدیه است، حس خوبی نسبت به آن دارم؛ به این معنا که می تواند سبب ازدیاد علاقه طرفین نیز باشد؛ اما نه به بهای ساقط شدن یک مرد از زندگی. آن چه در عرف ما جا افتاده، اشتباه محض است؛ چرا که این هدیه باید با عشق و علاقه پیشکش شود، نه به بهای سنگینی که معمولاً حین جدایی پرداخت و باعث نفرت مرد از ازدواج می شود. با توجه به این که انسان غیرقابل ارزش گذاری است، مهریه نباید به مثابه قیمت گذاری روی زن تلقی شود؛ چرا که این امر موجب تحقیر منزلت انسانی وی می شود. مهریه پشتوانه یک زن برای آینده و یا مال اندوزی نیست. هرچند مسایل مالی در زندگی مقوله ای غیر قابل انکار است، اما هدف از ازدواج آرامش زن و مرد و بقای نسل است.
به نظر شما مهریه توانسته است موجب استحکام بیش تر خانواده ها بشود؟
از دید من مهریه قوام بخش یک زندگی پایدار نیست. متاسفانه واقعیت موجود حاکی از بالارفتن افسار گسیخته نرخ مهریه هاست و در مقابل شمار پرونده های طلاق و تزلزل زندگی ها نیز به همان نسبت رو به افزایش است. با این توصیف مهریه ضامن خوشبختی یک زن نیست اما می تواند یک مرد را بدبخت کند.
استحکام خانواده در گرو تربیت صحیح فرزندان، از بین بردن رسوم و تجملات اشتباه و مطالعه کافی است. البته با توجه به این که جامعه عمدتاً مردانه است، جهت حمایت از زن، به عنوان جنس دوم، مهریه می تواند یک پشتوانه اجتماعی اقتصادی در حد حدود ۳۰ درصد کل شرایط لازم لحاظ شود. در شرایطی که گاهی مردان به راحتی زندگی مشترک را ترک می کنند یا به دنبال هوس بازی و روابط متعدد هستند، مهریه می تواند کمک کننده و یا حتی بازدارنده باشد.
نظر شما در خصوص شرایط مطالبه و پرداخت مهریه چیست؟ آیا با زندانی شدن افراد موافقید؟
از دید من قانون انعطاف زیادی درباره مطالبه مهریه داشته است؛ مانند حدگذاری روی سقف مهریه به اندازه ۱۱۰ سکه، درخواست احضار از طرف مرد و یا تعدیل اقساط مهریه. به هر حال مهریه به عنوان یک دین یا بدهی است که مرد باید مانند هر بدهی دیگری پرداخت کند و در صورتی که عندالاستطاعه باشد باز هم به مردان کمک می کند و این نیز لطف بزرگی از طرف قانون به مردان است، که توانسته است تا حدی مانع زندانی شدن و یا سقوط زندگی مرد شود. از این رو، به نظر من بیش از این که مشکل از قانون باشد، مشکل ناشی از عرف و فرهنگ ماست. متاسفانه آقایان وقتی عاشق می شوند، هر مهریه سنگینی را قبول می کنند و بعد از به اجرا گذاشته شدن مهریه و یا درخواست طلاق، از دست قانون شاکی می شوند.
راهکار شما به جای زندان چیست؟
ابتدا باید تاکید نمایم که فرد بدهکار در هر صورت طبق قانون باید دین خود را ادا کند و برای حمایت از طلبکار، در ایران قانون ضمانت اجرایی دارد، که ابتدا توقیف اموال و سپس حکم جلب و زندانی شدن است. با این حال، من با زندانی شدن مردانی که واقعاً توانایی مالی پرداخت مهریه را ندارند، مخالفم. ولی ای کاش مردان از ابتدا به مبالغ نامعقول خارج از توان خود تن نمی دادند. به هر حال زنان هم دلایل خاص خود را برای درخواست مهریه دارند. از لحاظ قانونی بعد از مرگ مرد، یک-هشتم از اموال وی به زن می رسد و گاهی زنان معتقدند که مهریه مکمل این سهم الارث است. زن یک-هشتم مال منقول و یک-هشتم از قیمت مال غیر منقول را به ارث خواهد برد. ولی در همان قانون، مرد در صورت مرگ همسر -اگر فرزندی داشته باشند-، یک-چهارم از اموال زن را مالک خواهد شد. ضمناً از یاد نبریم که حق طلاق با مرد است. در هر صورت نمی شود یک طرفه به قاضی رفت. با توجه به سختی هایی که یک زن به عنوان جنس دوم در جامعه متحمل است، حمایت هایی لازم است اما این حمایت ها باید در جهت حفظ تعادل باشد و باعث بی نظمی و بی بند و باری افراد سودجو نشود.
در طرح جدید مجلس پیش بینی شده افرادی که میخواهند در آینده ازدواج کنند با توجه به شرایط فعلی ۱۴ سکه بهار آزادی را به عنوان مهریه در نظر بگیرند. نظر شما در این خصوص چیست؟
درباره طرح پیشنهادی مجلس در مورد حد گذاشتن بر مهریه تا سقف ۱۴ سکه -با توجه به این که مهریه عمدتاً به صورت سکه تعریف می شود- از دید من اشتباه نیست و طرح مناسبی است. به این دلیل که قیمت سکه روز به روز در حال افزایش است و سقف چهارده سکه تقریباً با ۱۱۰ سکه چند سال پیش برابری می کند. اما ای کاش با فرهنگ سازی از سوی رسانه ها و آموزش همگانی، به نوعی موضوع مهریه های بالا و آسیب های ناشی از آن شفاف سازی و نهادینه می شد. ارزش گذاری روی زن، براساس تحصیلات، زیبایی و یا هر موضوع دیگری مناسب نیست. ازدواج زندگی مشترک است و معامله و حساب کتاب مالی در این خصوص کار درستی نیست. بهتر می بود که دولت در این زمینه با آموزش و امکانات دیگر که در اختیار دارد، تدابیری می اندیشید که در وضعیت مساعدتری از اکنون قرار داشتیم که به میزان زیادی جامعه دچار سرخوردگی است.
در قانون، اصلی به نام عطف به ماسبق وجود دارد که از پایه های حقوق به شمار می رود، یعنی وضع قوانین جدید که باعث باطل شدن قواعد و قراردادهای قبل از خود نمی شود. متاسفانه در مورد افرادی که قبل از این طرح مجلس، قربانی عرف اشتباه مهریه شده و زندانی شده اند، قانون جدید قابل اجرا نیست. البته طرح جدید مجلس، هنوز هم اجرایی نشده است.
پیشنهاد شما به زوجین برای مواجه با موضوع مهریه و داشتن یک زندگی امن با حقوق برابر چیست؟
ببینید این ما هستیم که عرف را می سازیم، اما همه در زمان افتادن در یک معضل صرفاً به دنبال مقصر هستیم. برای مثال مردهایی که با پرداخت مهریه های بالا و قوانین مربوط به آن مخالف اند و از آن شاکی هستند، در وضعیتی که پای خواهران و یا نزدیکان خود در میان باشند با مهریه کم مخالفت می کنند. پس هر کس باید از خودش شروع کند. ما خودمان خود را به ویرانی می کشانیم؛ علی الخصوص با چشم و هم چشمی و تجمل گرایی. در مورد خودم می توانم بگویم که با قیمت گذاری روی دختر خودم موافق نیستم اما با شرایط موجود و تمامی نابرابری های ساختاری، حاضر هم نیستم دخترم را چنان آسان به ازدواج کسی درآورم.
قطعاً باید آموزش های اولیه مانند انتخاب صحیح، شناخت قبلی و آمادگی لازم را به دخترم داده باشم که با اعتماد به نفس بیش تری پا به زندگی مشترک بگذارد. پسرانمان هم بهتر است که بدانند باید مسئولیت پذیر و متعهد باشند که نیازی به این همه قوانین دست و پا گیر و به تبع آن پرونده های طلاق و درگیری نباشد.