به گزارش یورو نیوز فارسی
مدیرکل دفتر امور آسیبدیدگان بهزیستی کشور معتقد است در ایران الگوی همسرگزینی و عدم حمایت بستگان درحال تغییر است و نتایج تحلیل سازمان بهزیستی از پرونده های طلاق نشان می دهد بسیاری از ملاکهای آشنایی زوجین تغییر کرده و نقش شبکههای اجتماعی، ماهوارهای را در این میان نباید نادیده گرفت.
ولی الله نصر در گفتگو با خبرگزاری ایسنا همچنین یادآور شده است که: «در حال حاضر زنان تحصیل کرده کمتر پذیرای نقش خانهداری به عنوان وظیفه اصلی خود هستند و همین مسئله میتواند یک مطالبه اجتماعی و همچنین مشکلاتی را به دنبال داشته باشد.»
اگر تا چند سال پیش هنر کدبانوگری از مشخصههای اصلی یک همسرایدهآل محسوب میشد. اما به مرور زمان، باصنعتی شدن فرایند زندگی وارتقاء سطح دانش بشری کم کم دیدگاههای مردم نسبت به زندگی زناشویی بخصوص زنان تغییر کرد، دیگرتنها آشپزی خوب و خانهداری از صفات بارز زنان محسوب نمیشود بلکه داشتن تحصیلات بالای دانشگاهی و حضور در جامعه و مشارکت در رویکردهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که به زنان ارزش میدهد، ارزشی که به واسطه سالها تلاش و مبارزه آنها در پی احقاق حقوق از دست رفته به دست آمد.
ایران از جمله کشورهایی است که با توجه به پیشرفتهای چشمگیر در عرصههای گوناگون، همچنان در میان سنت و مدرنتیته و مذهب گرفتار است و نتوانسته این سه عنصر را از هم تفکیک کند. با بالارفتن آمار طلاق و کاهش ازدواج، برخی مسئولین کشور بر این اعتقادند که یکی از دلایل این دو هنجاری اشتغال زنان و مشارکت آنان در فعالیتهای خارج از خانه است.
ایران میتواند به الگوی عدالت جنسیتی در خاورمیانه تبدیل شود
میثم هاشم خانی، کارشناس اقتصادی اجتماعی و مدیر موسسه مطالعاتی «حامیان فردا» در ایران، در پاسخ به این پرسش که چرا زنان آنگونه که میبایست در جایگاه خود قرار ندارند، به یورونیوز می گوید: «در زمینه ارتقای عدالت جنسیتی، در بخشی جنبه ها بسیار خوب عمل کرده ایم و در برخی جنبه ها هم نیازمند تلاش و برنامه ریزی مناسب تر هستیم. برای مثال خوشنامی بینالمللی ناشی از موفقیتهای ارزشمند ایران در بهبود عدالت جنسیتی در حوزه آموزش، هماکنون الگوی بسیاری از کشورهای خاورمیانه است. میزان موفقیت ایران در این حوزه به اندازه ای است که حتی میتوانیم بخشی از برنامههای توسعه ارتباطات دیپلماتیک با کشورهای منطقه خاورمیانه را، در زمینه انتقال این تجربیات متمرکز کنیم. امیدوارم در مراحل بعدی ارتقای عدالت جنسیتی، یعنی کاهش شکاف جنسیتی در «بازار کار» و کاهش شکاف جنسیتی در تصدی «پستهای سیاستگذارانه کلیدی» هم بتوانیم به زودی به موفقیتهای چشمگیری برسیم و به الگوی عدالت جنسیتی در خاورمیانه تبدیل شویم.»
ارتباط مذهب و حضور زنان در جامعه
«نقش پررنگ مذهب در تمامی قوانین حاکم در کشور میتواند یکی از دلایل حضور کمرنگ زنان در تمامی عرصهها باشد.»
این بخشی از گفتههای زهرا حشمتی از مخاطبان یورونیوز است. خانم حشتمی که فارغ التحصیل درمقطع کارشناسی ارشد فیزیک کاربردی است در پاسخ به این پرسش که جامعه ایران تا چه اندازه با حضور فعال زنان موافق است میگوید: «ما با یک خود درگیری روبرو هستیم. از یک سو قوانین مردسالارانه مندرج در کشور مانع حضور زنان در تمامی عرصه ها میشود و از سوی دیگر زنان د یگر نمیخواهند چون گذشته تمام زندگی خود را صرف تربیت فرزند و خانهداری کنند. مردها نیز تا حدودی این مسئله را پذیرفته اند اما برخی از آنان زمانی که میبینند زنان این توانایی را دارند که در خیلی از جریانات از مسائل اجتماعی گرفته تا سیاست و اقتصاد همپای آنها بیایند و گاهی از آنان پیشی نیز بگیرند ، به قول معروف رگ غیرتشان گل میکند و دست به دامن قوانین مذهبی و سنتی میشوند. اما باید در کل این را پذیرفت که دنیای امروز با گذشته تفاوت بسیار پیدا کرده و سلیقه و طرز تفکر افراد دستخوش تغییرات شگرفی شده، بنابراین شایسته آن است که قوانین کشور و این رویه مردسالاری نیز تغییر کند چون من معتقدم زن امروز دیگر در برابر حقهایی که از او سلب میشود سکوت نخواهد کرد و در جامعه حضورش هرروز پررنگ تر خواهد شد. دنیای امروز هم دیگر زن آشپز نمیخواهد».
نیاز به کاهش شکاف جنسیتی در بازار کار و در پستهای سیاستگذاری کلیدی
طي چند دههي گذشته جامعهي زنان تحولاتي را از سر گذرانده است. با افزايش آگاهي و گسترش آموزش عالي، آنان توانمندي هاي خود را ارتقا داده و ديگر نمي توان زنان را در حاشيهي مناسبات سياسي-اجتماعي نگه داشت. واقعيت اين است كه زنان ايران امروز مصلحت انديشي هاي موجود درباره ي حضور زنان و جايگاه مشاركت آنان در فرایند توسعه سياسي- اجتماعي انقلاب اسلامي ايران در مديريت هاي كلان جامعه را به چالش كشيده اند.
آقای هاشمخانی با اشاره به ۳ رکن کلیدی توانمندسازی بانوان در کشورهای مختلف، توضیح میدهد: «بررسی فرآیند کاهش شکاف جنسیتی در کشورهای مختلف، نشان میدهد که عموما در مرحله اول شاهد کاهش شکاف جنسیتی در حوزه «آموزش» بودهایم، در مرحله دوم شکاف جنسیتی در «بازار کار» کاهش یافته و در مرحله سوم شاهد کاهش شکاف جنسیتی در تصدی «پستهای سیاستگذارانه کلیدی» کشورهای مختلف بودهایم. هماکنون در ایران به ازای هر صد مرد بزرگسال باسواد، نود و یک زن بزرگسال باسواد و به ازای هر صد دانشجوی پسر هم صد و سی دانشجوی دختر داریم. یعنی مرحله نخست کاهش شکاف جنسیتی که به حوزه آموزش مربوط میشود را، بهشکلی بسیار خوب مدیریت کردهایم. اما درباره مرحله دوم یعنی شکاف جنسیتی در بازار کار، هماکنون به ازای هر صد مرد شاغل بیست و دو زن شاغل داریم. درباره مرحله سوم یعنی کاهش شکاف جنسیتی در پستهای سیاستگذاری کلیدی هم، در حال حاضر به ازای هر صد مرد نماینده مجلس، ۵ زن نماینده مجلس داریم.»
این اقتصاددان در ادامه به راهکارهای افزایش مشارکت زنان در حوزههای گوناگون اشاره میکند و میگوید: «تصور شخصی بنده این است که در میان استراتژیهای مختلف در ایران، برای افزایش نرخ مشارکت اقتصادی بانوان، باید بر دو استراتژی متمرکز شویم: استراتژی نخست، افزایش انعطافپذیری حقوقی قراردادهای کاری بهویژه در زمینه اشتغال پارهوقت است. فقدان چارچوب حقوقی قوی برای حمایت شاغلان قراردادهای کاری پارهوقت، زمینه استثمار این شاغلان را ایجاد کرده و این مساله بهویژه در مناطقی از کشور که وضعیت فرهنگی و اجتماعی زنان اجازه اشتغال تماموقت را نمیدهد، لطمه زیادی به مشارکت اقتصادی بانوان وارد کرده است. استراتژی دوم، ارتقای زیرساختهای فناوری ارتباطات با هدف توسعه کسبوکارهای متکی بر دورکاری (Teleworking) است.
ضرورت ارتقای سرعت و کیفیت اینترنت در ایران
بر اساس گفتههای آقای هاشمخانی «بنابر ادبیات تئوریک و تجربی مربوط به اقتصاد بازار کار، به دلیل آنکه کسبوکارهای متکی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات نیاز کمتری به حضور فیزیکی داشته و اتکای اندکی هم به قدرت بدنی دارند، معمولا سهم بالایی از اشتغال ایجادشده در این کسب وکارها، به بانوان میرسد. بنابراین اگر بتوانیم سرعت و کیفیت اینترنت در ایران را به سطح سه کشور اول خاورمیانه برسانیم و همچنان مشکلات مربوط به انتقال سریع مبالغ مالی کوچک با خارج از کشور را برطرف کنیم، در مدت کوتاهی و بدون نیاز به هیچگونه هزینه بودجهای از طرف دولت، میتوانیم شاهد تولید انبوه اشتغال در حوزه کسبوکارهای متکی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات باشیم که خودبهخود بخش بیشتر این مشاغل نصیب بانوان خواهد شد».
بنا به آمار، نرخ باسوادی در میان زنان در سال ۱۳۵۵ سی و شش درصد بوده كه در سال ۱۳۷۵ اين نسبت به هفتاد و دو درصد افزايش یافته و امروزه ازمرز هشتاد و چهار درصد هم فراتر رفته است.
موفقيتهاي دختران در المپيادهاي مختلف علمي، ادبي و توانمندي هاي بالقوه روزافزون بانوان در عرصه هاي مختلف مديريتي و هنري نشان دهنده ي خودباوري و آمادگي حضور قاطع زنان در صحنهي اجتماع است. با وجود آنکه در حال حاضر مسئولیتهای بزرگ و سنگین در پستهای کلیدی و حساس جهان همانند، ریاست صندوق جهانی پول و یا مسئولیت بخش سیاست خارجی اتحادیه اروپا بر عهده زنان است، اما هنوز کشورهایی وجود دارند که همچون گذشته نتوانستهاند با این باور کنار بیایند که زنها نیز میتوانند پا به پای مردان نه تنها در عرصههای داخلی بلکه در عرصه جهانی نیز مسئولیت پذیر باشند.