نویسنده: مینا فرشی
زلزله در پنجم دی 1382 در شهرستان بم رخ داد که چنان عظیم و گسترده بود که پرداختن به آن و امدادرسانی به مصدومان و حادثه دیدگان از توان دولت و ملت ایران خارج بود. متاسفانه حدود 27 هزار کشته و عده بسیاری معلول ومجروح این زلزله بودند.
پس از زلزله بازسازی این شهر به کندی پیش میرفت و بسیاری از خانواده ها در کانکس و چادرها اسکان داده شده بودند. زیرساختهای شهری از بین رفته بود- افراد غیر بومی زیادی وارد این شهر شدند- اوضاع منطقه نابه سامان شده بود- بسیاری از خانواده ها نیروی کارامد و جوان خود را از دست داده بودند- ترکیب سنی و جنسی جمعیت به هم خورده بود- مردم شهر ماتم زده بودند و بسیاری از زنان شوهران خود را از دست داده بودند- دختران مجرد زیادی بدون سرپرست و تنها مانده بودند- عده کثیری از زنان سرپرست خانوار با هزاران مسئله دست به گریبان شده بودند- آنها نیازهای روانی- اقتصادی- جنسی- بهداشتی- فرهنگی- امنیتی و اجتماعی ویژه ای دارند که باید گروههای امدادی ویژه ای رسیدگی به این مهم را برعهده بگیرند.
پژوهش نیازسنجی جهت شناسایی و بررسی نیازهای عمده زنان و دختران بم پس از زلزله در سال 1383 انجام شده است. هدف اصلی این پژوهش- بررسی نیازهای خاص زنان جهت برنامه ریزی و رفع نیازهای این گروه بوده است
اهداف این نیاز سنجی عبارتند از :
-کمک به هدایت مداخله در حل بخشی از مشکلات بحران
-شناسایی نیازهای خدماتی و بهداشتی که ممکن است در وهله اول جدی و مهم به نظر نرسد
-شناسایی افرادی که در معرض خطر بالاتری قرار دارند مثل کودکان و پیران و زنانن باردار
تخصیص بهینه و موثر منابع
تردیدی نیست که در هنگام بروز بحران و حوادث طبیعی مثل زلزله یا سیل, تفاوت چندانی بین نیازهای مردان و زنان وجود ندارد بخصوص در روزهای اولیه پس از وقوع بحران. با این حال در روزهای بعدی بخصوص دوران بازسازی برای افراد و گروههای مختلف نیازهای مختلفی پیش می آید. در این دوران زنان و دختران نیازهای مختلفی دارند که باید مورد بررسی قرار میگرفت و برای رفع آنها برنامه ریزی میکردند بخصوص زنان و دخترانی که تنها و بی سرپرست شدند در معرض خطر بیشتری هستند.
یافته های پژوهش
در بم هماهنگی میان سازمانهای دولتی با همدیگر و همچنین با استانداری ضعیف است
کانونهای زنان یا فعالیت ندارند یا فعالیت آنها بسیار ضعیف است. تامین امنیت, مسکن,اشتغال, و ازدواج از نیازهای عمده عمومی در شهر بم برای زنان میباشد. حجم زنان و دختران بی سرپرست زیاد بوده ولی با این حال بانک اطلاعات در خصوص زنان وجود ندارد.
به نظر میرسد توجه به زنان سرپرست خانوار و بی سرپرست بویژه ایجاد اشتغال و درآمد پایدار برای انها بسیار ضروری است و نیاز اول محسوب میشود و پس از آن رسیدگی به مسائل اجتماعی و زناشویی خانواده ها که عمدتا در گرو تسریع در راه اندازی واحدهای مسکونی دائمی است.
البته از طریق آژانسهای بین المللی کمک های نقدی زیادی وارد شهر شد که اقتصاد شهر را دوباره بازسازی کرد اما وضعیت ساخت و ساز قبرستان شهر بسیار سریعتر از خود شهر بوده گویا مردم به به ساخت قبرستان بیشتر اهمیت میدادند. اما اماکنی برای اوقات فراغت کودکان نبوده یا کتابخانه ای احیا نشده,امکانات تفریحی و ورزشی کم است و البته دختران و زنان بم متوقع تر از دوراذن قبل از زلزله شده اند و نیازهای کاذب یکی از دلایل احتمالی ازدواج دختران با مردان مسن پولدار میباشد.
از طرفی بخاطر از دست دادن سرمایه های اجتماعی,امنیت روانی مختل شده چرا که یکی از مسائل مهم در بم, زندگی چند خانواده با چند نفر فامیل در یک کانکس است که مسائل و مشکلات خاص زناشویی بوجود اورده. پس از سالگرد زلزله آمارهای ازدواج بالا رفت آن هم بخاطر فشارهای خانوادگی که باعث ازدواجهای اجباری شد و از طرف دیگر طلاق هم بخاطر از هم پاشیدگی سیستم مشاوره فکری و از دست دادن سرمایه اجتماعی افزایش پیدا کرد.
روابط خانوادگی در بم تغییر کرد , تکالیف روزانه زنان بیش از مردان شد و فشارهایی که بخاطر مسائل مالی و خانوادگی بر آنها وارد میشد باعث بروز طلاق و ازدواج با افراد سن بالا اما پولدار شد بخصوص در بین دختران تنها و بی سرپرست این نوع ازدواجها بسیار شایع شده بود.
البته میدانیم که بسیاری از این ازدواجها مصلحتی است. تعداد زیادی از دختران جوان بخاطر تنها ماندن و سربار دیگران شدن مجبور به ازدواج با مردان مجرد مسن میشوند که از این امر ناراحتند.
در بسیاری از کانکس ها فاصله ها و حریم ها رعایت نشد مثلا در یک محیط 10تا 18 متری حداقل 4-5 نفر بدون مرز خاصی زندگی میکردند که باعث خدشه دار شدن حریم های اخلاقی شده و محدودیت های عاطفی و ارتباط جنسی با محارم را ایجاد کرد و باعث افزایش جرائم جنسی شده بود.
تعداد زنان و دختران تنها زیاد بود و این تنها شدن حاصل خانواده های شکسته میباشد که به شدت خواهان جدا شدن از مجموعه کانکس بودند که هم امنیت بیشتر داشته باشند هم استقلال چون این خانواده های شکسته بیشترین فشار را بر دختران تحمیل کرده است چراکه زندگی در بین وابستگان بازمانده از زلزله برای دختران و زنان بسیار دشوار بوده و احساس سربار بودن و وابستگی به انها باعث ایجاد آسیبهای اجتماعی و روانی زیادی در بین انها شده بود .
از طرفی به دلیل درخواستهای نامشروع, زنان نسبت به مردان بی اعتماد شدند و متاسفانه خود کشی یکی از مواردی بود که زنان و دختران به آن به عنوان یک راه حل می اندیشیدند.
در مورد جرائم جنسی, دو نظر متفاوت وجود دارد. مسئولین سعی در کم بودن آمار این جرائم دارند اما گروهی دیگر اظهار میکنند که بسیار بیشتر از قبل از زلزله بوده . ورود افراد غیر بومی, مرگ مرد خانواده و مشکلات عمده مالی زنان از عوامل روسپی گری میباشد.
امدادرسانان خارجی در برنامه ریزی ,نظم و احترام عملکرد خوبی داشتند اما تعامل زنان با امداد رسانان مرد مجرد مشکل داشتند و اظهار نارضایتی میکردند. وجود نیروهای غیر بومی شاغل در منطقه هم باعث ایجاد آزارهای جنسی برای زنان و دختران میشد.این آزارهای جنسی و خشونت علیه زنان یک تهدید به حساب می آید و در روزهای آغازین پس از زلزله مواردی از این خشونتها گزارش شده.
متاسفانه بسیاری از نخبگان و متمولین شهر و به طور کلی بسیاری از مردم شهر را ترک کردند و عده ای که ماندند نه از روی خواست خود که از روی اجبار مجبور به ماندن شدند.
وضعیت امنیت
در میا زنان بی سرپرست احساس امنیت بسایر پایین بوده . عدم وجود حفاظ فیزیکی یکی از عوامل کم شدن احساس امنیت است و کلید حل ان ساختن خانه های دائمی و اسکان دادن زنان میباشد. چراکه یکی از مشکلاتی که زنان و دختران داشتند عدم امنیت روانی بوده که آن هم تحت تاثیر نداشتن سرپناه بوده.تجربه مکرر ناامنی هم باعث برهم خوردن امنیت روانی مردم بخصوص زنان و دختران شده . تلقین و شایعات نادرست هم تاثیر زیادی بر کاهش احساس امنیت دارد که این امر نیازمند فعالیت فرهنگی و تبلیغی میباشد. به طور کلی عدم احساس امنیت در مردم بم بالا بوده وهمین امر باعث کوچ بسیاری از مردم به شهرهای دیگر شد.
داشتن خانه های بزرگ با دیوارهای بلند جزو فرهنگ دیرینه این مردم بوده و خارج شدن از آن فضا و اسکان در کانکس از عوامل کاهش احساس امنیت بوده. با این حال که در 30 نقطه از شهر بم پاسگاه ایجاد شد و کلانتری ها هم فعال بودند اما سرقت مسلحانه و گروگانگیری امری بود که مردم بم پس از زلزله آن را تجربه کردند.
وضعیت بهداشت, درمان و تغذیه
اکثر ساکنان بم از وضعیت تغذیه ناراضی بودند. تغذیه نامناسب و عدم فعالیت بدنی و استفاده از نور آفتاب برای زنان یک مشکل عمده است.
شبکه بهداشت, واکسیناسیون کودکان را کاملا تحت پوشش قرار داد اما مشکلی نیروی انسانی متخصص همچنان ادامه داشت . وجود زنان معلول در شهر بم یکی از پیامدهای زلزله بوده که باید به نیازهای بهداشتی خاص زنان توجه میشد حتی در این زلزله های اخیر که در شهرهای مختلف ایران رخ داده بود یکی از بازیگران معروف در اینستاگرام خود پستی منتشر کرد مبنی بر فرستادن نوار بهداشتی برای زنان در مناطق زلزله زده چرا که مردم اصلا به این مساله توجه نکردند که این کمبود وسایل بهداشتی یکی از نیازهای اولیه زنان در وهله اول بعد از وقوع حوادث طبیعی میباشد که متاسفانه بخاطر فقر فرهنگی و افکار علط در این زمینه باعث ایجاد مشکل برای زنان و دختران شده بود.
وضعیت خواب,وسایل و محل خوابیدن و استراحت,وسایل پخت و پز,وسایل گرمایشی از دیگر مشکلات ساکنان بم بویژه زنان و دختران بوده. نارضایتی از وضع چادرها و اندازه و نامناسب بودن آنها بسیار زیاد بوده و البته مشکلات شخصی واقتصادی منجر به آسیب های زیادی به بهداشت روانی خانواده ها گردیده. به همین دلیل اعتیاد به عوان یک مسکن عمل میکرده و متاسفانه تعدادی از زنان و دختران به دلیل مشکلات زیادی که در اینجا فقط به تعدادی از انها اشاره کردیم به مواد مخدر روی اوردند شاید که تسکینی بر دردهای آنها باشد البته در این بین خطر وجود ایدز هم از دیگر معضلاتی بود که آماری از آن در دست نیست.
زباله ها و ضایعات ساختمانی تا مدت ها در گوشه و کنار شهر دیده میشده از طرفی قطع شدن آب و بهداشتی نبودن آن نیز از دید ساکنین یک مساله دیگری بود که به آن توجه نمیشده. البته مسئولین تاکید داشتند که منبع آب بهداشتی وجود دارد اما ظاهرا در بعضی مناطق وجود داشته. سرویس های بهداشتی وضعیت نامطلوبی داشتند علاوه بر آن استفاده از این سرویس های غیر بهداشتی و حمام عمومی برای زنان وجود بساری از عفونتها و بیماریها را به همراه داشته است.
وضعیت روحی و روانی
استرس زنان در سطح بالایی قرار داشته زیرا یک محیط اضطراب اور دائمی برای زنان به وجود آمده. مهاجرت نزدیکان و آشنایان باقی مانده از زلزله هم باعث احساس انزوا و درماندگی آنها میشده. دختران از آینده خود در هراس میباشند و این حس تنهایی زنان و دختران شکل مضاعفی به خود گرفته است.
ازعمده ترین نابسامانی های روحی و روانی مردم بعد از زلزله میتوان به واکنش (سوگ حل نشده) در بین افراد حتی بعد از گذشت یکسال از این واقعه تلخ اشاره کرد که علائم این بیماری روحی در مناطقی که شدت تخریب زلزله زیاد میباشد رخ میدهد که بخصوص در بین زنان شدت بیشتری دارد.
غرور زنانه و مناعت طبع زنان بمی باعث شده بود تا تلاش برای بهبود روحی و روانی آنها بیشتر از مردان باشد. همچنین دختران قدرت و توان رویارویی با واقعیتها را نداشتند . البته دو تیم کنترل کننده این علائم در بم فعالیت میکردند اما بعضی از کانونهای مشاوره روانی و حقوقی بعد از زلزله تعطیل شدند .
«علیرضا اشرف زاده » رئیس بهزیستی بم میگوید در زلزله 15 سال پیش غیر از پدرش همه اعضای خانواده اش را از دست داد. او یکی از مسئولینی است که که وقتی از آن روز صحبت میکند هنوز صدایش بعض دارد. او که به تازگی رئیس اداره بهزیستی شده است از خاطرات روز زلزله و صبحی که همسر و فرزند و مادر و برادرهایش را از او گرفت و خودش هم برای مدت ها در کما برد . حالا او تنها بازمانده آن زلزله است و میگوید درد بمی ها را با جان و دل میفهمد و درک میکند. اشرف زاده درباره مردم بم بعد از زلزله میگوید که بعد از حدود 15 سال هنوز هم افسرده ایم و میزان طلاق وآسیب های اجتماعی و وضعیت بد روحی مردم بالاست . او حتی بارها از مسئولین خواهش کرد که مردم زلزله زده کرمانشاه را بعد از مدتی به حال خودشان رها نکنند تا بلایی که سر مردم بم آمد سر آنها نیاید. چرا که میدانم در این روزها که اخیرا کرمان میلرزید دوباره همان حالتهای آشفتگی و بد روحی برای مردم بم برگشته و دوباره نیاز به روانپزشک و روانشناس داریم . اگر بروید کلینیک های روانشناسی بم را نگاه کنید میبینید که پر شده از افرادی که بعد از 15 سال هنوز با این واقعه کنار نیامدند و با شنیدن یک خبر زلزله در یک جای دیگر باز بهم میریزند و زندگیشان مختل میشود. اشرف زاده در ادامه میگوید که من نمیگویم در آن سالها از نظر روانی کم کار کردند اما فکر میکنم کار درست انجام نشد و این دو بعد میتواند داشته باشد یکی مسائل شهری است که متاسفانه ما هنوز آثار زلزله در شهر وجود دارد که بسیار عجیب است بعد از سالها چرا هنوزدر بعضی کوچه ها هنوز خانه های ویران وجود دارد و مردم با دیدن هر روزه آنها دوباره و چندباره بهم میریزند. و بعد دیگر آن نبود یک برنامه قوی روانشناسی است که جایش در بم خالی است .
مساله دیگر این است که با وجود اینکه شهر دوباره ساخته شده اما زیبایی ظاهری ندارد و حتی مردم از خلا مراکز تفریحی و سینما میگویند و اینکه یک شهربازی با کیفیت و خوب برای کودکان وجود ندارد و یا حتی سالنی برای گردهمایی و تفریح جوانان, که شاید با وجود تفریحات بتوان به ارامش آنها کمک کرد. اما مثل همیشه شادی مردم مساله ای است که به هیچ عنوان به آن بها داده نمیشود. چرا که مسئولین فکر میکنند اگر خانه ها و مراکز اداری ساخته شوند دیگر کافی است و کار خود را انجام داده اند اما…
و موضوع بسایر مهم و البته پایانی که میخواهم به آن اشاره کنم نسل آینده افراد بازمانده از زلزله است. نسلی که بعد از زلزله به دنیا می آید قطعا افسرده خواهند بود چرا که به بچه های کنونی توجه نمیشود و خیلی از بازماندگان زلزله برای اینکه بتوانند به زندگی برگردند بچه دار شدند اما متاسفانه این بچه ها وضعیت روحی خوبی ندارند و این موضوعی است که مسلما باید به آن توجه شود.