آرمان
چند زمانی است که بحث حذف دفاتر زنان مطرح شده و واکنشهای متفاوتی به این موضوع صورت گرفته است. با این تصمیم با لحاظ شرطهایی میتوان موافق بود. طی سالهای گذشته وقتی عملکرد سازمانها و نهادهایی مورد بررسی قرار میگرفت، نبود سازوکار اداری مناسب و اختیارات لازم از یک سو و عدم تحقق انتظارات عملکردی معاونتهای امور زنان در وزارتخانهها از سوی دیگر با وضعیت مطلوبی همراه نبود. در این زمینه چند ضعف عمده وجود داشته است؛ اول اینکه افراد مناسب و کارآمدی برای معاونت امور بانوان وزارتخانهها انتخاب نمیشدند. در بسیاری از موارد وزرا و یا روسای سازمانهای دولتی برای انتخاب این معاونتها یا دفاتر به سراغ اقوام و آشنایان خود میرفتند و یا انتخابها بر اساس رابطه بود تا شایستگی؛ یعنی ناآشنایی فرد با حوزه فعالیت بانوان و یا کارآمدی معاون منصوب شده، در درجه نخست اولویت قرار نداشت و ملاک اصلی سپردن مسئولیت معاونت یا دفتر امور زنان، آشنایی و نزدیکی آن فرد با مدیر یا وزیر مربوطه است. نقطه ضعف دوم این است که از لحاظ اجرایی حیطه وظایف مشخصی برای فردی که مسئولیت اداره امور زنان یا حتی مشاور امور زنان سازمانی را بر عهده میگیرد در چارت آن سازمان تعریف نشده و اساسا قدرت اجرایی و یا ارادهای برای تقویت جایگاه بانوان در آن اداره و سازمان برای مسئول مربوطه وجود ندارد. در واقع دفاتر معاونتهای زنان وزارتخانهها و سازمانهای دولتی، بیشتر به یک جمع خصوصی تبدیل شده بودند که در قبال آن حقوق دریافت میکردند. مسئول امور بانوان در بهترین حالت و تنها در برخی وزارتخانهها به آموزش و توانمندسازیهای بانوان آن اداره یا سازمان میپرداختند که اقدام مثبتی بود، اما هیچگونه قدرت اجرایی و سازمانی نداشتند. نکته سوم که بسیار مهم است، وجود یک اداره یا دفتر مخصوص امور بانوان در دستگاههای اجرایی، باعث میشد که برابری در نوع نگاه برابری جنسیتی در سیستمهای اداری دولتی دیده نشود؛ یعنی اگر قرار بر ارائه خدمات رفاهی و اداری به پرسنل یک اداره یا سازمان باشد، به کارمندان مرد تعلق میگرفت و زنان را به دفتر و اداره مربوطه ارجاع میدادند! این کار به خودی خود نوعی تبعیض را باب کرده است. بنابراین باید تبعیض جنسیتی برداشته شود. شاید با حذف دفتر امور زنان نگاه برابر برقرار شود. آقای رئیسجمهوری و وزرا باید پیشبینیهای لازم را انجام دهند تا تبعیض جنسیتی منفی حذف شود و ادارات به سمت برابری جنسیتی حرکت کنند. مگر در ادارات و سازمانهای مختلف دولتی واحد امور مردان وجود دارد که اجازه تشکیل واحد یا معاونت امور زنان هم داده شود! این موضوع وجود ندارد، باید احتیاط لازم برای برابری جنسیتی در ادارات و سازمانها برقرار شود. البته با حذف دفتر زنان در وزارتخانهها نباید موضوع زنان به فراموشی سپرده شود. رئیسجمهوری نباید فراموش کند که در تبلیغات و سخنرانیهای انتخاباتی خود، قولها و وعدههایی به زنان داد که هنوز در اذهان باقی است. ایشان از انتخاب وزیر زن سخن گفته بودند که به دلایلی امکانپذیر نشد هرچند میتوان دلایل آقای روحانی را در عدم انتخاب وزیر زن پذیرفت یا نپذیرفت، اما در ازای عدم تحقق این وعده میبایست در معاونتهای وزارتخانهها، مدیران کل و رؤسای سازمانها از مدیران زن استفاده میشد که باید اکنون این پرسش را مطرح کرد تا چه اندازه در این پستها از زنان استفاده شده است؟ اکنون وقت آن است که خانم ابتکار به عنوان معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده گزارش بدهند که چند درصد معاونتها و غیره در دولت، به زنان اختصاص یافته است؟ آیا زنان در وزارتخانهها و سازمانها و ادارات از اختیارات لازم و کافی و موثر برخوردار هستند؟ در برخی از وزارتخانهها و حوزهها نه تنها کمبود مدیر کارآمد و شایسته زن مواجه هستیم بلکه به لحاظ کاری و حرفهای نیز زنان بسیار توانمندتر از آقایان میتوانند امور را در دست بگیرند. بنابراین نباید تبعیض جنسیتی(چه مثبت و چه منفی) بین زنان و مردان قائل شد، یعنی باید عرصه مدیریتی کشور به سمت برابری و شایستهسالاری حرکت کند.