واکاوی خشونت‌های عریان در جامعه

ایسنا

روزهای اخیر اخبار ناگواری از خشونت افراد با یکدیگر، خشونت برخی مسئولان با افراد بی‌گناه نظیر کودکان کار به اطلاع افکار عمومی رسیده و امنیت روانی و عاطفی جامعه را دستخوش آسیب کرده است. خشونت از کلیدواژه‌هایی است که اخیرا در گوش جامعه پیچیده و روان مردم با شنیدن چنین خبرهایی آزرده شده، وقوع این قبیل جنایات، آستانه تحمل روانی جامعه را دچار آسیب جدی کرده است.

به گزارش ایسنا، خشونت چنانچه در جامعه‌ای گسترش یابد ممکن است این بیماری در تمام گروه‌های سنی اشاعه پیدا کند که کنترل و مهار آن با دشواری همراه خواهد بود. اکنون سئوال اینجاست که خشم این افراد چرا و از کجا سرچشمه گرفته و برای مهار این سیل عظیم خشم‌های آشکار و نهفته چه باید کرد.

تصاویر ارسال شده به اینستاگرام به حد کافی گویا است. جوانی به واسطه احساس تنفّر از فردی که ماه‌ها پیش به شکل کلامی (و ظاهرا نادانسته) به کسی که او دوست داشته در فضای مجازی توهین کرده اقدام به برنامه‌ریزی برای انتقام می‌کند و به طور مفصل از مراحل انتقام‌گیری تصویربرداری کرده و به اشتراک می‌گذارد. عجیب‌تر این که بعد از این رویداد، تعداد دنبال کننده‌های این فرد در فضای مجازی افزایش می‌یابد.

اما پرسش‌های که از این واقعه در ذهن انسان نقش می‌بندد این است که؛ چرا یک جوان دانشجو خود را مجاب می‌بیند که با نقشه قبلی به انتقام خصمانه بپردازد؟ از سویی دیگر، چرا دختری نوجوان با یا بدون اجازه والدین خود، جرات پیدا می‌کند تا مسافتی 10 ساعته را سپری کند تا اسیر حملات بی‌رحمانه شود؟ آیا مشکل این دختر خانم کمبود آگاهی است که نمی‌داند اعتماد به افراد به ظاهر موجه در فضای مجازی خطرناک است؟ آیا نظام‌های کنترلی در خانواده و شیوه پرورشی و آموزش رسمی و غیررسمی رنگ باخته‌اند؟ آیا فضای مجازی واقعا جای واقعیت را پر کرده است؟

پرسش آخر این که چرا دو جوان محصل باید این قدر زمان فراغت در اختیار داشته باشند که در کنار انجام دیگر کارهای روزمره اعم از درسی و اقتصادی، برای دیگر مسائلی که دارای اهمیت کمتر یا بی‌اهمیت‌اند تا به این اندازه وقت صرف کنند؟

دکتر “مسعود فضیلت‌پور” -دکترای روانشناسی و علوم تربیتی- در این خصوص به ایسنا گفت: بر اساس اطلاعات موجود، با ورود به موقع پرسنل خدوم نیروی انتظامی، افراد مورد اشاره به همراه تصویربردار در اختیار قانون قرار گرفتهاند اما پرسش قابل طرح این است که چرا در این رخداد افراد با نقش انتقام‌جویی و  قربانی دست به چنین عملی می‌زنند؟ چرا این رفتار را به دیگران نمایش می‌دهند؟ نقش آموزش‌های رسمی و غیررسمی در این گونه موارد به چه اندازه است؟

این استاد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز با اشاره به علامت‌های هشدار دهنده برای رفتار خشونت بار؛ اظهار کرد: به اعتقاد روان‌شناسان، وجود سابقه رفتارهای پرخاشگرانه یا خصمانه، قربانی سوء‌استفاده بودن، وجود تاریخچه مشکلات انضباطی و مشکل با مراجع قدرت، مشاهده رفتارهای خشونت‌بار دیگران، داشتن سوابق خشونت با حیوانات، وجود اختلالات روانی و کمبود همدلی با دیگران می‌توانند نشانگرهای مناسبی برای وجود احتمال رفتارهای خشونت بار در جامعه باشند.

آسیب‌شناسی رویداد اخیر

وی به آسیب شناسی این موضوع پرداخت و بیان کرد: یکی از مواردی که در آسیب‌شناسی رویداد اخیر به چشم می‌خورد، میل به تلافی بر علیه کسانی است که فرد احساس می‌کند ازطرف آنها آسیب دیده است. رفتار تلافی‌جویانه در سنین نوجوانی و اوایل دوران جوانی شدت بیشتری پیدا می‌کند.

این استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود افزود: حتی عواملی مانند میل به تلافی و جوانی به تنهایی برای توضیح این موقعیت کافی نیستند. فردی که پس از اعمال خشونت، از این موقعیت فیلم تهیه کرده و آن را به اشتراک می‌گذارد، آشکارا از پیامدهای رفتار خود بی‌خبر بوده است.

فضیلت‌پور ادامه داد: عواملی مانند نبود همدلی و بخشندگی، کمبود مهارت‌های کنترل خشم، وجود باور به حل سریع‌تر و بهتر مسائل از طریق خشونت، کاستی‌های شناختی و ضعف مهارت‌های بازداری و در مواردی نیز وجود اختلالات روان‌شناختی می‌توانند در کنار ضعف در تربیت دینی موجب بروز رفتارهای خشونت بار شوند.

وی اضافه کرد: بجز اختلالات روان‌شناختی که می‌توانند زمینه‌های ژنتیک نیز داشته باشند و تحت تاثیر شیوه‌های تربیتی حتی قبل از شروع آموزش‌های رسمی قرار گیرند، نقش ضعف‌های پرورشی در رفتارهای خشونت بار نیز همواره قابل توجه است.

چه باید کرد؟

این دکترای روانشناسی و علوم تربیتی با بیان این مطلب که رفتار انسان همواره نتیجه فعالیت سیستم‌های هیجانی مانند خشم، عشق و نفرت است، اظهار کرد: به همان اندازه که بهره‌گیری درست از فعال شدن سیستم هیجانی می‌تواند موجب رشد و تعالی فرد و جامعه گردد؛ به همان میزان نیز عدم درک و کنترل درست هیجان‌ها می‌تواند مخرب باشد.

وی در پاسخ به این سوال که آیا ما می‌توانیم هیجان‌ها را تنظیم کنیم یا اینکه هیجان‌ها ما را تنظیم می‌کنند؟ به ایسنا گفت: خوشبختانه ما می‌توانیم هیجان‌ها را مدیریت کنیم. بر این اساس، در سطح خرد و به‌منظور مداخله میان مدت، آموزش مهارت‌های تنظیم هیجان و کنترل خشم، مهارت حفظ خونسردی، مهارت تصمیم‌گیری، مهارت ابراز وجود و از همه مهم‌تر پرورش نگرش‌های همدلی، بخشندگی و نوعدوستی، به عنوان بخشی از آموزش‌های تکمیلی طی آموزش‌های رسمی در مدارس و دانشگاه‌ها به دانش آموزان و دانشجویان می‌تواند احتمال وقوع رخدادهای مشابه را کاهش دهد.

فضیلت‌پور ادامه داد: در سطح کلان و در بازه زمانی بلندمدت نیز استفاده از شایسته‌ترین افراد به‌عنوان آموزگاران و سرمشق‌های مناسب در سیستم تربیتی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. این سرمایه‌گذاری بلندمدت شامل دقت در گزینش معلم، ارتقاء آموزش‌های ارائه شده به معلمان، قرار دادن آن‌ها در جایگاه متناسب با شان و جایگاه آنها می‌تواند کارایی پرورش را ارتقاء بخشیده و در درازمدت روش‌های مناسب‌تری برای رویارویی با شرایط مشابه در اختیار جوانان قرار دهد و خشونت پنهان موجود در جامعه را کاهش دهد.

وی بیان کرد: از سوی دیگر، پیشگیری از وقوع جرایم مشابه با حذف یکی دیگر از شرایط رفتار مجرمانه، یعنی فرد قربانی میسر می‌شود. به اعتقاد روان‌شناسان، برخی مداخلات می‌توانند در پیشگیری قربانی شدن افراد در شرایط مشابه جلوگیری نمایند.

این دکترای روانشناسی و علوم تربیتی ارائه توجه و محبت دایمی به نوجوانان و جوانان، نظارت غیر مستقیم به رفتار نوجوان، ثبات در شیوه های انضباطی و رعایت قوانین در خانواده، ارائه سرمشق‌های والدینی مناسب با رفتار خود به نوجوانان و جوانان و نظارت غیر مستقیم و یا مستقیم بسته به شرایط سنی آنها از جمله مداخلاتی که می‌توانند در پیشگیری قربانی شدن افراد در شرایط مشابه جلوگیری کنند، برشمرد.

وی خاطرنشان کرد: سرانجام اینکه والدین موفق، ارتباطی دایمی با نوجوان و جوان دارند و با پذیرش خود نسبت به تغییرات نوجوانی و جوانی این زمینه را برای فرزندان خود فراهم می‌نمایند تا بدون پرده مشکلات خود را مطرح نموده و از تجارب دیگران بهره‌مند شوند.

ریشه خشونت‌های عریان در کجاست؟

دکتر”سیامک زندرضوی” عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان این حادثه را خشونت عریان جامعه دانست و به خبرنگار ایسنا گفت: در جامعه ما، عده‌ای از زنان به عنوان  محرک وعامل خشونت در میان مردان یاد می‌کنند مثال آن حادثه سعادت‌آباد تهران است، که در ششم آبان ۸۹ اتفاق افتاد، با اعدام قاتل در همان نقطه (میدان کاج) در۱۴ دی‌ماه همان سال خاتمه یافت، که نشانه سرعت عمل دستگاه قضایی است. بدون آنکه ریشه‌های این خشونت‌های عریان درجامعه واکاوی شود.

وی با بیان این مطلب که امروز هم احتمالا عده‌ای خود این دختر نوجوان را محرک خشونت و البته این بار برعلیه خودش خواهند دانست و ادامه داد: دراینجا هم دستگاه قضایی به سرعت ورود و سه ساعته متهمان را دستگیر کرد.

این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان با طرح این سوال که آیا واقعا این موضوع درمقیاس اجتماعی واکاوی خواهد شد؟ اظهار کرد: باید این سوال را مطرح کرد که از منظر دانش جامعه‌شناسی ریشه این خشونت‌های عریان  در کجاست؟

وی یادآوری کرد: به یاد آوریم چندی پیش شاهد فیلمی از کتک زدن یک خانم جوان توسط پلیس خانم تحت عنوان گشت ارشاد بودیم، خشونتی عریان برعلیه یک شهروند بی‌دفاع. آیا به همین سرعت رسیدگی علنی شد؟ آیا “وجدان جمعی” از نتیجه قانع شد؟ خشونت مشروع در انحصار حاکمیت است، آیا از آن به شکل قانع کننده استفاده می‌شود؟

زندرضوی افزود: مثال اول نشان دادن فیلم بازجویی یک خانم نوجوان است؟ آیا طراح تیم مجری و بازجو محاکمه شدند؟ آیا “وجدان عمومی” اقناع شد؟

این دکترای جامعه شناسی در ادامه افزود: این مهم هشداری است که هیچ دستگاهی از جمله دستگاه‌های دولتی که خشونت قانونی و سازمان یافته را در اختیار دارند، مجاز به اعمال خشونت نیستند، ضمن آنکه فضای مجازی این فرصت را به شهروندان داده است که این لحظات را شکار و اطلاع‌رسانی کنند.

وی دستگاه‌هایی که باید حافظ امنیت وهمچنین باید از وقوع خشونت جلوگیری کنند، شاهد اعمال خشونت توسط آنها هستیم را یک واقعیت دانست و تصریح کرد: وقتی فیلم‌های خشونت در فضای مجازی منتشر می‌شود انتظار براین است که خشونت متوقف شود اما مشاهده می‌کنیم که بسیاری از دستگاه‌هایی که خشونت اعمال می‌کنند خطای خود را نمی‌پذیرند و رسما اعلام می‌کنند که این اتفاق غیرقابل قبول است.

چه درسی به نوجوانان وجوانان می‌دهند؟

این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان به تشریح پیامدهای مورد فوق‌الذکر پرداخت و بیان کرد: با مشاهده این وضعیت  کودکان و نوجوانان خشونت را حق خود می‌دانند و اعمال کردن آن به هر بهانه را مجاز می‌دانند و انتشار آن در فضای مجازی را نیز از حقوق حقه خود برای “دیده شدن”  به هر قیمت مجاز می‌دانند.

وی پیشنهاد کرد: باید همه دستگاه‌های حکومتی که خشونت در آنها اتفاق افتاد، در رسانه‌ها حضور یابند و رسما از مردم عذرخواهی کنند و از دادگاه صالحه درخواست محاکمه فرد خاطی به صورت علنی را داشته باشند، این مهم باید اطلاع‌رسانی شود، تا با این اقدام نوجوانان متوجه شوند که خشونت پیامدهایی دارد و باید پیامدهای آن را تحمل کنند.

زندرضوی افزود: مادامی که دستگاه حکومت خشونت را تکثیر می‌کند و کسانیکه با زن‌ها با خشونت رفتار می‌کنند از مجازات فراری  و دور می‌شوند نباید انتظار داشته باشیم این الگوسازی در میان نوجوانان و جوانان به وجود نیاید.

وجود تبعیض جنسیتی در نظام آموزشی

وی از تاثیر نظام آموزشی در ایجاد خشونت سخن به میان آورد و عنوان کرد: نظام آموزشی ما اساسا تبعیض جنسی را نسبت به دخترها اعمال می‌کند. اینکه دخترها با پسرها برابرند و بایستی در کنار یکدیگر و به کمک هم مسایل جامعه را بشناسند و راهکاری برای حل آن مشکل بیابند را نشان نمی‌دهد، به‌طوری‌که اگر به کتب درسی توجه کنید معمولا زن‌ها را در رده‌های پایین‌تر از مردان و به شغلی‌هایی نشان داده که معمولا برابری بین آنها نیست و معمولا پسرها یک قدم بالاتر و تواناتر و خوش فکرتر جلوه داده می‌شوند.

این دکترای جامعه شناسی اضافه کرد: بنابراین نظام آموزشی ما باید برابری حقوق دختر و پسر را در جزییات مواد درسی خود به رسمیت بشناسد تا هیچ دانش‌آموز پسری تصور نکند که نسبت به دختران برتری و قدرت بیشتری دارد. درنتیجه این عدم برابری جنسیتی در نظام آموزشی خود زمینه‌ساز خشونت است.

وی ریشه سوم ایجاد خشونت را در خانواده‌ها کنکاش کرد و ادامه داد: تا زمانی که در خانواده‌ها پسرها در اولویت هستند و همیشه امکانات بهتر را در اختیار پسرها قرار می‌دهیم یا تولد پسرها متفاوت از تولد دختر می‌دانیم و حتی در برخی موارد شاهد هستیم که عده‌ای فریاد می‌زنند که پسرها نسبت به دخترها برتری‌های خاص خود را بروز دهند.

توقف گفتگوی موثر بین دو نسل

این دکترای جامعه شناسی بر لزوم وجود گفت‌وگو در فضای خانواده‌ها تاکید کرد و با اشاره به اتفاق خشونت‌بار سیرجان و شهرداری کرمان در روزهای اخیر، اظهار کرد: باید در ابتدای واکاوی این مسئله چند سوال مطرح کرد، اینکه چه میزان خانواده این دختر از سفر دخترشان به سیرجان مطلع بودند؟ چه میزان رابطه او با خانواده‌اش مبتنی بر گفت‌وگوی موثر بوده است؟ دلیل اینکه کجا، چرا و در چه شرایطی قصد سفر داشته است؟ و سایر سوالات که در پاسخ آنها در خواهیم یافت که عدم گفتگو فرزندان با والدین خود یک مشکل اساسی در جامعه است.

وی توقف گفت‌وگو بین دو نسل یعنی والدین با فرزندان را یکی از معضلات جامعه برشمرد و به ایسنا گفت: باید بین فرزندان و والدین گفت‌وگوی شفاف صورت گیرد و فرزندان باید والدین خود را از کارها و تصمیمات‌شان آگاه کنند که متاسفانه این امر گسیخته شده است.

ارتباط مستقیم افزایش دنبال‌کنندگان صفحه اینستای فرد خاطی با علت وقوع آن

دکتر “محمد اکبری” عضو هیئت علمی گروه اجتماعی دانشگاه شهید باهنر کرمان نیز در خصوص اینکه چرا این خشونت باعث افزایش دنبال‌کنندگان صفحه اینستاگرام فرد خاطی شده است، به خبرنگار ایسنا گفت: علت اتفاق این خشونت با افزایش دنبال کنندگان صفحه مجازی جدای از یکدیگر نیستند، زیرا خشونت همواره در یک بستر اجتماعی معنی می‌دهد.

وی ادامه داد: به‌طور متوسط در هفته خبر وقوع یک خشونت در جامعه را می‌شنویم. به‌طورمثال ضرب و شتم دانش‌آموز توسط معلم یا خشونت والدین با فرزند خود یا برخورد خشونت بار مامور شهرداری با دست فروش یا دعوای شهروندان در خیابان و … که نشان می دهد در جامعه‌ای خشونت نهادینه شده است و نمودهای آن را در افراد شاهد هستیم، بنابراین این خشونت‌ها جدای از یکدیگر نیست و حکایت از یک بستر اجتماعی دارد.

این دکترای جامعه شناسی افزود: کودکان این خشونت را از مدرسه و خانواده خود یاد می‌گیرند و همچنین شاهد برخوردهای تند در سطح جامعه هستیم و حتی شاهدیم که مسئول اداره‌ای با کارمند خود یا اداره دیگری با تندی برخورد می‌کند بنابراین این حوادث را نباید از حوادث مجزا دانست.

وی به دلایل افزایش دنبال کنندگان صفحه اینستاگرام «امیر» اشاره و بیان کرد: در حقیقت خشونت یک امر اجتماعی و در یک بستر اجتماعی رشد کرده است، بنابراین «امیر» نیز در این بستر یاد گرفته و دوستانش و همچنین افرادی در جامعه وجود دارند که این مهم برایشان یک نوع قهرمانی و جواب دندان‌شکن به رقبا و مخالفینشان است که حکایت از یک سرخوردگی اجتماعی دارد.

اکبری اضافه کرد: «امیر» نگران از اینکه یک برچسب به وی بخورد، زیرا در این فیلم شاهدیم همچنانی که به سر و صورت این دختر لگد می‌زند بیان می‌کند که به کسی که من دوست دارم من بد گفتی یا اسم بدی به‌کار بردی و این مهم نشان دهنده نگرانی‌های «امیر» از برچسب‌زدگی‌هایی است که متاسفانه در جامعه ما رواج دارد و این نگرانی باعث عکس‌العمل‌های تند وی شده است.

وی ادامه داد: علت افزایش دنبال کنندگان صفحه مجازی این فرد به همان دلیلی است که این خشونت انجام شده و بستر انجام خشونت را نباید بیرون از جامعه‌ای که خشونت در آن نهادینه است، دید و این یکی از هزاران خشونت است.

این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان با انتقاد از اینکه ما مدارای اجتماعی را یاد نگرفته‌ایم و با اشاره به تلاش شش ماهه پسر برای کشاندن این دختر به سیرجان اظهار کرد: متاسفانه در پی پاسخ به هر موضوعی که خاطر ما را مکدر کند، برمی‌آییم.

هیچ نوع آموزشی برای ترویج محبت در جامعه وجود ندارد

وی به سیستم آموزشی اشاره کرد و ادامه داد: نخستین وظیفه مدرسه تلفیق جریانات اجتماعی است که متاسفانه مدرسه چنین کاری را انجام نمی‌دهد و آموزش‌های ما هیچ گونه ارتباطی با مسایل اجتماعی ندارد این درحالی است که مواد درسی مدارس در همه دنیا برای تلفیق جریان‌های اجتماعی است اما کتب درسی ما خالی از این تلفیق ناظر به زندگی است.

اکبری از عدم آموزش افراد جامعه برای کنترل خشونت انتقاد شدید کرد و به ایسنا گفت: مدرسه اساسا به آن میزان وظیفه علمی در مقابل دانش‌آموزان ندارد بلکه جای علم در دانشگاه است و در مدرسه جریانات اجتماعی را باید آموزش دهند، ولی کتب درسی ما خالی از هرگونه اجتماعی شدن بچه‌هاست، بنابراین راهنمای بچه‌ها دوستان، پدر، همکلاس و … است.

وی با یادآوری حادثه‌ای که در شرق استان رخ داد و فرد خانواده همسر خود را به رگبار بست، خاطرنشان کرد: خشونت، خشونت می‌آورد و دوستی و محبت، دوستی و محبت می‌آورد، اما هیچ نوع آموزشی برای ترویج محبت در جامعه وجود ندارد.

گزارش از «سارا سلطانی» خبرنگار ایسنای منطقه کویر