ایرنا
کودک همسری به دلیل آسیب های اجتماعی بسیار از قبیل زنانه شدن فقر، گسترش خشونت، طلاق، افسردگی و آمار بالای سقط جنین نیازمند سیاست گذاری ها و بازنگری هایی در قوانین مربوط به سن ازدواج است.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، کودک همسری به ازدواج زود هنگام و حتی قبل از سن قانونی دختران و پسران گفته می شود که در بسیاری از جوامع از جمله در جامعه ما دیده می شود.
آمارهای گوناگونی در زمینه ازدواج زودرس ارائه شده است. بر اساس برخی گزارش های منتشر شده شمار ازدواج دختران زیر 15سال در سال 1392، 41هزار و 439 مورد و پارسال 35 هزار و 550 مورد بوده است.
در خصوص پراکندگی این پدیده در مناطق مختلف کشور نیز آمارها هشدار دهنده هستند.«معصومه آقاپور علیشاهی» نماینده شبستر اوایل خردادماه امسال در گفت وگویی با اشاره به وجود 24 هزار بیوه زیر 18 سال در کشور نسبت به افزایش این پدیده در آذربایجان شرقی هشدار داد و گفت در این زمینه خراسان رضوی رتبه نخست و آذربایجان شرقی رتبه دوم کودک همسری در ازدواج کودکان 10 تا 15 ساله را دارد.
از طرفی کودک همسری با خود تبعات آسیب شناختی بسیاری از قبیل زنانه شدن فقر، گسترش خشونت، طلاق، افسردگی، آمار بالای سقط جنین و…را در پی دارد که رفع آنها نیازمند وجود سیاست گذاری ها و راهکارهایی است.
در خصوص آسیب های ناشی از کودک همسری و راهکارهای موثر بر آن پژوهشگر ایرنا با محمد رضا پور رحیم «جمعیت شناس» و اسماعیل ریاحی «جامعه شناس» به گفت و گو نشست.
** آسیب های ناشی از کودک همسری
پوررحیم در خصوص پیامدهای کودک همسری گفت: اولین پیامد این پدیده تضییع حق انتخاب همسر، تضییع حق اشتغال، تضییع حق بهداشت فردی است. ما شاهد عدم گذران دوران کودکی که پایه ای برای زندگی بزرگسالی است، هستیم. به نوعی اختلال در ارزش های کودکان به وجود می آید. عدم درک و تفاهم متقابل در زندگی، انواع فشارهای روانی مثل اضظراب و استرس و مشکلات روانی در حین ازدواج و بعد از ازدواج، عدم تحلیل و ارزیابی درست از زندگی و امر و نهی همسر، از جمله آسیب های کودک همسری است.
وی ادامه داد: افزایش ناهنجاری های اجتماعی مثل همسرآزاری، خشونت خانوادگی، طلاق، فرار از خانه، بی خوابی و افزایش فحشا نیز از آسیب های کودک همسری هستند. افزایش آسیب های ناشی از بارداری در سنین کم ، مثل مرگ و میر مادران و نوزادان، افزایش کودکان کم وزن و در نتیجه به خطر افتادن سلامت این افراد، افزایش سقط و سزارین در دوران بارداری، افزایش بیماری های زناشویی نیز از دیگر پیامدهای این پدیده به شمار می روند.
**راهکارهایی برای کاهش آسیب های ناشی از ازدواج زودرس
پور رحیم در خصوص راهکارهایی برای رفع این آسیب اجتماعی افزود: افزایش آگاهی خصوصا برای بزرگسالان، فرهنگ سازی در جامعه، افزایش اطلاعات در مورد خطرات ناشی از ازدواج با همسران کم سن و سال، اجرای دقیق قواعد و مقررات سن ازدواج، و نظارت کافی بر آن، تصویب جرایم سنگین برای افرادی که در این پدیده دخیل هستند می توانند راهکاری مناسب برای این پدیده باشند.
**آسیب های ناشی از کودک همسری
ریاحی نیز در خصوص پیامدهای اجتماعی و روانی این نوع ازدواج ها گفت: بحث محرومیت از تحصیل یکی از این پیامدها است. اینکه دختران در سنین پایین ازدواج می کنند قاعدتا از تحصیل محروم می شوند. از این رو این دختران فرصت های اندکی برای اشتغال و درآمدزایی دارند و لذا این دختران در صورتی که همسرانشان فوت کنند و یا متارکه کنند در برابر فقر آسیب پذیر تر می شوند و بحث زنانه شدن فقر مطرح می شود.
وی افزود: بحث دیگر که مطرح است مسئله کیفیت زناشویی است. این افراد در سنین کم ویژگی های روانی متفاوتی در برخورد با همسرانشان دارند. در بسیاری از موارد همسرانشان حدود 10 سال از آن ها بزرگتر است، لذا کیفیت زناشویی در اینگونه ازدواج ها پایین است و رضایت زناشویی کاهش پیدا می کند.
ریاحی همچنین افزود: طلاق عاطفی و ازدواج های ناپایدار از جمله پیامدهای این نوع ازدواج ها است. در این باره باید گفت ما شاهد کودکان بیوه هستیم. کسانی که 14 یا 15 ساله هستند و بیوه شده اند و یا مطلقه و دارای فرزند هم هستند. بحث پدرسالاری نیز در این روابط بازتولید می شود.
ریاحی در خصوص دیگر پیامدهای این نوع ازدواج به مساله خشونت و سو استفاده اشاره کرد. آزار عاطفی و خشونت جسمی در میان این دختران بیشتر مشاهده می شود. پیامد دیگر نقض حقوق زنان است که در کنوانسیون های بین المللی در مورد زنان مطرح شده که ازدواج در سنین پایین و به این شکل ممکن است ناقض این حقوق باشد. این عوامل نوعی نقض بحث برابری جنسیتی و دستیابی به آموزش برای زنان است.
**راهکارهایی برای کاهش آسیب های ناشی از کودک همسری
ریاحی در خصوص اینکه برای این پدیده چه راهکارهایی می توانیم داشته باشیم، افزود: نه تنها شناخت ریشه های این مساله مهم است بلکه حل این مشکل نیازمند همکاری همه بخش های جامعه نیز است و تنها از طریق یک ارگان یا بخش نمی شود به حل آن پرداخت. نکته دیگر اینکه تمایل به افزایش سن ازدواج لزوما تبعیت از جوامع غربی نیست بلکه نوعی حمایت از حقوق کودکان است و جلوگیری از نقض حقوق آن ها است. یکی دیگر از راهکارها اصلاح قوانین مربوط به ازدواج است که حداقل به 18 سال افزایش پیدا کند و در صورتی که ضرورت یافت تا 16 سال اتفاق بیفتد.
از دیگر راهکارهایی که ریاحی به آنها پرداخت، افزایش سطح تحصیلات دختران و حمایت از آموزش دختران بود و گفت: این تحصیلات سبب افزایش آگاهی دختران می شود و لذا این امر سبب می شود حتی اگر آنها به دانشگاه نروند ولی انتخاب بهتری را دارا باشند. راه دیگر توانمندسازی زنان از طریق افزایش فرصت های شغلی و تقویت مهارت های زندگی است که منجر می شود کمتر پیش رسی ازدواج را تجربه کنند. مورد بعدی بحث آگاه سازی والدین از مخاطرات ازدواج زود رس است. به نظر می رسد والدین از خطرات این نوع ازدواج اطلاعی نداشته باشند.
ریاحی گفت: بحث دیگر آگاه سازی جامعه از حقوق کودکان است. نه تنها والدین و دختران بلکه همه گروه ها باید از حقوق کودکان مطلع شوند. بسیاری از خانواده ها به دلیل فقر؛ ممکن است دختران خود را در سنین پایین به خانه بخت بفرستند لذا کمک مالی و اقتصادی به این خانواده ها می تواند انگیزه های آن ها را برای ازدواج زودرس کاهش دهد و این نیازمند یک برنامه ریزی دقیق و کلان است. شاید بتوان از طریق مشوق های مالی به این خانواده از ازوداج زودتر این دختران و در نهایت به ادامه تحصیل آنها کمک کرد. از آنجاییکه ازدواج امری مذهبی و شرعی است، شاید بشود از کمک علمای دینی در فرایند آگاه سازی مردم بهره گرفت.