الگوی زن نه شرقی نه غربی در جامعه نهادینه شود

ایرنا

رئیس سازمان بسیج جامعه زنان کشور گفت: الگوی سوم زن، که نه زن شرقی و نه زن غربی است، به فرموده رهبر معظم انقلاب باید در جامعه نهادینه شود.

به گزارش خبرنگار اجتماعی ایرنا، مینو اصلانی روز شنبه در نشست بررسی شاخص‌های عدالت جنسیتی در دانشگاه‌ صدا و سیما افزود: یکی از مهمترین شاخص های عدالت جنسیتی، این است که برای برون رفت از بحران های حوزه زنان باید الگوی سوم زن یعنی زن نه شرقی نه غربی را مدنظر قرار دهیم.
وی با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب سه الگو برای زنان ارائه داده است، افزود: در الگوی زن شرقی، زن اثری در تاریخ ندارد؛ می آید و می رود و آنچه که زن شرقی دارد، خنثی بودن است. این الگو قابل اعتنا نیست و زن را به مرحله کمال نمی رساند. زن در الگوی غربی نیز شاخص های لازم برای شایسته شدن ندارد؛ در این الگو، زن در خدمت سرمایه گذاری غربی است و الگوی جامع از فعال بودن را ندارد.
اصلانی اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب می فرمایند، الگوی زن غربی الگویی نخ نما است و برابری جنسیتی این مسائل را به سر زنان آورده است؛ زن غربی هویت، جایگاه و کرامت الهی اش را باخته است. اگر حق کرامت الهی به زنان برگردد، زن هم به جایگاه خودش بازمی گردد.
وی اضافه کرد: الگویی که این بن بست را می شکند، الگوی زن نه شرقی و نه غربی است؛ این زن در متن و مرکز است و این الگو را رهبری برای زنان مطرح کرده اند.
اصلانی خاطرنشان کرد: زنی با این شاخص ها، جهاد اجتماعی را ایجاد می کند و زنان را به جایگاه و کرامت الهی زن رهنمون می سازد. در الگوهای ضد زن که امروز در غرب بسیار پررنگ است، زنان نقشی ندارند. حق کرامت الهی زنان بالاترین حقوق زنان است و زنان باید با این حقوق شناخته شوند.
وی تصریح کرد: الگوی زن نه شرقی نه غربی الگویی برای برون رفت زنان از بحران است و امروز حرکت هایی عفیفانه که در غرب انجام می شود، موید تأثیرگذاری این الگو است.
رئیس سازمان بسیج جامعه زنان کشور گفت: باید این الگو را معرفی کنیم و در دهه چهارم انقلاب این را به همه بشناسانیم؛ این الگو بسیار جای کار دارد ما آمادگی داریم که این الگو را به همه بشناسانیم، کتاب ها و فیلمنامه هایی درباره این الگو تهیه شده است.

* عدالت جنسیتی با توجه به شاخص های مطرح شده، بحثی انحرافی است
فریبا علاسوند عضو هیات علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان و خانواده گفت: اینکه عدالت جنسیتی را بر اساس شاخص های آن داشته باشیم، غلط است و یک بحث انحرافی است. البته کسانی نیز منتقد این بحث هستند و شاخص های عدالت جنسیتی را بر اساس آرمان های انقلاب پیش می برند و حواس شان جمع است.
وی اظهار داشت: باید واکاوی درباره عدالت جنسیتی وجود داشته باشد؛ اکنون اختلاف نظر بین شاخص های عدالت جنسیتی در میان جناح های سیاسی وجود دارد و به یک منازعه سیاسی تبدیل شده است اما به نظر من یک منازعه فرهنگی است. تا این مقوله را حل نکنیم و تکلیف مشخص نشود، نمی توانیم به جایی برسیم.
علاسوند خاطرنشان کرد: این شکاف معناشناختی درباره عدالت جنسیتی مانند نقابی شده است که باید کنار زده شود. نظریه های زنده عدالت در دنیا وجود دارد اما باید دید که در فلسفه غرب نظریه هایی در این باره وجود دارد یا نه. برخی سوپراستارها نمی دانند مفهوم عدالت جنسیتی چیست اما ادعا می کنند که تنها صدا موضوع فمینیستی است.
وی درباره عدالت گفت: از نظر معناشناسی کلمه عدالت برای فهم نابرابری ها بوده است، وقتی می گوییم برابری تکلیف مشخص است، گاهی مواقع برابر دانستن، منجر به ستم می شود؛ بنابراین مفهوم عدالت را مفهوم کامل تری برای رسیدن به مراد می دانند.
علاسوند تصریح کرد: برابری به قول مطلق و تمامیت خواه آنها، خودش ستم می آفریند. در دهه هفتاد میلادی شعار سازمان ملل برابری بود اما کسانی که فمینیست بودند، این شعار را قبول نکردند.
وی تصریح کرد: اینکه از برابری به سمت جایگزینی بروند، نشان می دهد که برابری مفهومی بسنده برای نیل به تمام حقوق انسانی نیست.
علاسوند افزود: بحث عدالت در حوزه فلسفه حقوق غربی پیشرفته است اما در حوزه علوم اسلامی پیشرفته نیست، ادبیات آن در غرب متراکم است و اظهارنظرهای زیادی درباره آن شده است. این دیدگاه ها هم گاهی ١٨0 درجه با هم فرق دارند.
وی اضافه کرد: فمینیست یک جریان سیاست خواه است که خودش را به دنیا تحمیل می کند. نظریه پردازان سیاسی لیبرال گرا از ٢٠٠ سال قبل دو دغدغه داشتند؛ دو دغدغه آنها برابری و آزادی است.
علاسوند ادامه داد: در دهه 80 شعار سازمان ملل زن و توسعه بود منظور اینکه باید موانع را برداریم. وقتی موانع را برداشتند، فرصت ها برابر شد اما حضور اجتماعی زنان فراهم نشد و شاید یکی از دلایلی که هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رای نیاورد، به دلیل زن بودنش بود.
وی خاطرنشان کرد: عدالت جنسیتی یعنی اینکه برابری و استراتژی معطوف به آن، برای رسیدن به سطح برابری کافی نبوده است؛ بنابراین به عدالت جنسیتی نیاز داریم که البته گاهی اوقات به آن اقدامات مثبت هم می گویند، من معتقدم واژه عدالت جنسیتی واژه ای علمی نیست و در متون تحلیلی، تبیینی و پژوهشی به کار نمی رود زیرا یک سازوکار سیاسی است و در متون سیاسی به کار می رود.
علاسوند اضافه کرد: دیدگاه های سیاسی معطوف به آن است که با ارفاق ها و اقدامات مثبت نسبت به زنان و سهمیه بندی ها و برابری ها بتوانند زنان را در موقعیت های بهتر قرار دهند، اگرچه کلمه عدالت جنسیتی مفهومی رادیکال تر از برابری جنسیتی دارد و اینکه در کشور به کار برده می شود، نیست.
عضو هیات علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان و خانواده گفت: غرب وقتی مفهومی می سازد یک پروژه 100 تا 200 ساله را با آن جلو می برد. از این رو، از سال 2 هزار به بعد با مطرح کردن مفهوم تبعیض و اقدام مثبت، بحث های جدیدتری در این زمینه پیش کشیده است.
وی اضافه کرد: اخیرا اتحادیه اروپا نیز تصمیم گرفته است تا حقوق تراجنسیتی ها را به عنوان بخشی از استراتژی تساوی جنسیتی ترویج دهد. من همه متونی که درباره عدالت جنسیتی بوده مطالعه کرده ام؛ وقتی می گویند عدالت جنسیتی، همان نوع بین المللی و عدالت آموزش جنسیتی آن است.
علاسوند ادامه داد: البته جریان های اصولگرا که کلمه عدالت جنسیتی را به کار می برند نیز دو گروه هستند، یک گروه که اصلا این بحث را نمی دانند و وقتی می گویند عدالت جنسیتی همان نظریه تساوی آری و تشابه نه، نظریه استاد شهید مطهری را تکرار می کنند. یعنی برای واژه ای که هم عدالت و هم جنسیت دارد، معنایی بکار می برند، که نسبت به آن بیگانه هستند.
وی اظهار داشت: گروه دیگر کسانی هستند که حواس شان به این بحث است و می دانند عدالت جنسیتی، برابری جنسیتی است البته رادیکال تر هستند و می خواهند برای آن معنا بسازند. اگرچه وقتی می گویند عدالت جنسیتی یعنی عدالت بین زن و مرد بر اساس این مبنا می خواهند روی عدالت استحقاقی آن را برگردانند که اینها هم چند اشکال دارد.
علاسوند ادامه داد: حضور زنان در عرصه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، افزایش سطح سواد و بهبود وضعیت زنان در امر بهداشت اینها کافی نیست. ما به عدالتی نیاز داریم که ناظر به عدالت توزیعی باشد اینکه تعریف عدالت چیست اینها حرف های سیاسیون نیست و اگر یک آدم سیاسی این حرف را بزند اشتباه است؛ آدم سیاسی باید بگوید بر اساس چه معیارهایی می خواهد برابری ایجاد کند، اگرچه من به معیار تلفیقی اعتقاد دارم زیرا عدالت برابری حق است.
علاسوند اضافه کرد: به نظر من یک زن سرپرست خانوار نیاز به شغل دارد، یک زن زندانی باید به صورت ویژه دیده شود، اعتیاد به زنان صدمه بیشتری وارد می کند، اینها نیازهای جامعه است، جاهایی که ملاک می تواند شایستگی باشد هنوز نیست، در مسئولیت های مهم نهادهای علمی و پژوهشی و هیات های علمی دانشگاه ها، هنوز شایستگی ملاک نیست.
وی خاطرنشان کرد: باید عدالت توزیعی را ایجاد کنیم، شاخص ها باید کمی باشند اما با شاخص های کیفی سر خودمان را گرم می کنیم. اگر شاخص ها تبدیل به عدد و رقم نشوند، هیچ کس نمی تواند بفهمد که چه تغییراتی در حوزه عدالت انجام شده است. به جنگ شاخص گذاری نرویم، این غلط است. چرا سندهای بین المللی اجرا می شود اما سندهای بومی اجرایی نمی شود.
به گفته وی، ما در بحث عدالت جنسیتی در چاله ای افتاده ایم که عدم توجه به مفهوم ما را به این چاله انداخته است و وقتی نگرش به سمت غرب و اجرای سندهای بین المللی است، تمایل به همین مفهوم عدالت جنسیتی دارد که در دنیا مرسوم است.
این پژوهشگر اجتماعی گفت: پس از انقلاب قوانین خوبی به سود زنان تدوین شد، وضعیت زنان نسبت به قبل تغییرات زیادی داشته است، خانواده آگاهی های زیادی پیدا کرده است، مردان بیشتری حقوق زنان و دختران را رعایت می کنند، اما باید دید کاستی ها چیست. معتقدیم عدالت جنسیتی از سوی کسانی مطرح است که دچار مشکل هستند، ما چوب زرنگی نظام غرب را نمی خوریم، چوب سیاست های سیاسیون را نمی خوریم، چوب بی کفایتی خودمان را می خوریم.
وی معتقد است شبکه های اجتماعی احساس بی عدالتی را به مردم تحمیل می کنند، رسانه ها روی احساسات مردم کار می کنند، توپ را به زمین علما نیندازید، در ایران کارگردان، سناریست و هنرپیشه ای که بتواند معنا را به درستی به تصویر بکشاند، نداریم، پروسه خوب بودن هیچ وقت در صدا و سیما نیست اما همیشه بد بودن را داریم.
وی گریزی هم به موضوع مطرح شدن عدالت جنسیتی در مدارس زد و گفت: با خصوصی سازی آموزش و پرورش مخالفم چرا که هیچ جای دنیا اینگونه نیست، معتقدم سیستم آموزشی ما معیوب است. بچه ها اکنون مفهوم عدالت جنسیتی را می فهمند، اما آیا 12 سال که در مدارس درس های دینی و قرآن می خوانند، متدین بیرون می آیند. در نظام های آموزشی کنونی، سیستم مونولوگ منسوخ است.