ایرنا
سالها از برابری جنسیتی در محیط کار و سهم برابر زنان و مردان در اقتصاد کشور سخنها گفته و تحقیقاتی نیز انجام شده است. اما همچنان وضعیت فعلی، نشان از نبود فرصتهای برابر در اشتغال بین زنان و مردان است.
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم فاطمه مقیمی، نوشت: سهم اشتغال زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور، نسبت به سهم مردان بسیار کمتر است. درصد بیکاری در زنان همچنان از درصد بیکاری مردان بسیار بیشتر است؛ حتی با وجود توانمندیهای مشترک میان زنان و مردان، باز هم اشتغال زنان با مشکلاتی مواجه است. زنان زودتر استخدام میشوند و زودتر از مردان (چه خواسته و چه ناخواسته) بیکار میشوند. چالشهای فراوانی پیش روی اشتغال و بالا رفتن سهم زنان در اقتصاد وجود دارد. بزرگترین چالش زنان در اشتغال، «قوانین و مقررات نوشته و نانوشته» است. قانون مرخصی زایمان که برای زنان دو سال تعریف شده است، در واقع کمک و لطف به زنان نیست بلکه حذف زنان از عرصههای اقتصادی است.
با توجه به شرایط اقتصادی کشور و رکودی که در آن هستیم، کدام کارفرما ترجیح میدهد کارمندی را استخدام کند که به مدت دو سال سر کار نیاید؟ همین قانون ساده، باعث رقابت شدیدتر برای استخدام و در مواقعی، بیعدالتی در حق زنان جویای کار میشود. در بسیاری از کشورهای اروپای شمالی، مرخصی زایمان بین مرد و زن تقسیم میشود تا هم باری بر دوش کارفرما نباشد و هم برابری اشتغال برای هر دو گروه ایجاد شود.
چالش دیگر، فرهنگ حاکم بر جامعه است. در کشور توجه به زنان بیشتر در حوزههای عاطفی است و مسوولیت ویژه آنها را در نگهداری و تربیت فرزندان میبینند و کمتر بر نقش زن در اجتماع تاکید میشود. باید نگاهها به زنان بر اساس توانمندیها باشد و اگر مشارکتی در حوزه نگهداری و تربیت فرزندان صورت بگیرد، باید زن و مرد سهم یکسانی در آن داشته باشند تا منجر به کاهش حضور زنان در عرصههای دیگر نشود از این راه میتوان به توسعه و رشد اقتصادی رسید. سطح دستمزد نیز یکی دیگر از چالشهای زنان در محیط کار است که باعث نابرابری در حوزه اشتغال زنان و مردان میشود. با توجه به اینکه در قانون برای زنان و مردان دستمزد برابر در نظر گرفته شده، اما در قاعده چنین اتفاقی نمیافتد و گاهی دستمزدهای زنان کمتر از مردان است.
چالش دیگر، نگاههای تبعیضی و قرار نگرفتن زنان در اولویت استخدام است. همین امر موجب افزایش سهم بیکاری زنان مستعد در قیاس با مردان مستعد میشود که این نشاندهنده عدم استفاده از نیروی کار« کارآ» است . چالش دیگر، نگاه زنان به خود به عنوان عضوی از جامعه است. به دلیل نگاههای تبعیضی، خودباوری زنان نیز بهشدت کاهش یافته است.
زنان به تواناییهای خود باور ندارند و برای ورود به عرصههای رقابتی داوطلب نمیشوند. اگر هم داوطلب شوند، به دلیل پایین بودن باورهای اجتماعی و مسائل فرهنگی، برای فعالیت رای نمیآورند. با وجود برنامههای توسعهای برای افزایش سهم زنان در اقتصاد، همچنان تبعیضهای جنسیتی در کشور وجود دارد و مسوولان نیز از آن آگاهی دارند ولی همچنان راه به جایی نبردهایم. هر سال بر حقوق برابر زنان در توسعه اقتصادی تاکید میشود ولی همچنان به پاسخی نرسیده و نخواهیم رسید.