بیبیسی
چندی پیش یکی از روزنامهنگاران ایرانی در توییتر گزارشی از وضعیت زنان در شهرداری تهران منتشر کرد. این گزارش نشان میداد علاوه بر اینکه سهم زنان از مدیریت شهری ناچیز (کمتر از ۷ درصد) است، تعداد پستهای مدیریتی زنان به نسبت دوره قبلی کمتر نیز شده است.
بر اساس این گزارش در میان ۴۶۲ پست مدیریتی در مجموعه شهرداری تهران، تنها ۳۱ زن حضور دارند، در حالی که در دوره محمدباقر قالیباف شهردار پیشین، تعداد پستهای مدیریتی زنان بیش از ۴۲ نفر بود که دست کم ۲۲ نفرشان در پست مشاور شهردار در امور بانوان مشغول به فعالیت بودند.
در گزارش گفته شده این ۲۲ پست مدیریتی در دوره جدید حذف شدهاند، با این همه پست مشاور امور زنان همچنان در وبسایت «اداره کل ارزشیابی و کارگزینی مدیران» شهرداری تهران، به عنوان پست مدیریت ارشد در شهرداری تهران شناخته میشود یا به تعبیری مشخص میشود که تعداد پستهای مدیریتی، چندان کاهش پیدا نکرده است، بلکه از نظر کیفی به اندازه بسیار کمی بهبود هم پیدا کرده است.
در میان مدیران ارشد شهرداری تهران، تعداد شهرداران مناطق ۲ برابر شده است. سهیلا صادقزاده که در زمان قالیباف مدیرکل معماری و ساختمان معاونت شهرسازی بود، به عنوان شهردار منطقه ۱۰ و سمیه حاجوی که در دوره پیشین شهردار ناحیه یک منطقه ۴ تهران بود به سمت شهرداری منطقه ۷ منصوب شدهاند.
همچنین تعداد معاونان منطقه هم از ۸ نفر به ۱۲ نفر رسیده، اما در عوض تعداد شهرداران ناحیه از ۴ زن به ۲ زن (محبوبه سلطانزاده شهردار ناحیه ۳ منطقه ۱۳ و منصوره سادات موسویان شهردار ناحیه ۵ منطقه ۱۶) کاهش پیدا کرده است که هر ۲ نفر در دوره پیشین در همین پست مشغول به فعالیت بودند.
محمدباقر قالیباف شهردار پیشین تهران، در کارزار انتخابات ۱۳۹۶ گفته بود که ۱۳درصد از مدیران شهرداری را زنان تشکیل میدهند. در آن هنگام سایت فکتنامه این گفته را درستیسنجی کرد و به آن نشان “شاخدار” داد. بر اساس تحقیقات میدانی این سایت، از مجموع ۴۰۳ پست مدیریتی شمارش شده، تنها ۱۴ پست (کمتر از ۴درصد) در اختیار زنان قرار داشت؛ یکی شهردار منطقه، ۸ معاون شهردار منطقه، ۴ نفر شهردار ناحیه و یک مدیرکل مرکز امور بانوان شهرداری که تنها مدیر زن در ستاد شهرداری تهران محسوب میشد.
در این تحقیق پستهای مشاور و پستهای میانی شمارش نشده بودند، اما با فرض اضافه شدن ۲۲ مشاور امور بانوان در مناطق و برخی پستهای میانی، احتمالا نرخ مشارکت زنان در مدیریت شهری اندکی بهبود مییافت، ولی به طور قطع کمتر از آن چیزی بود که شهردار پیشین تهران ادعا کرده بود.
مساله زنان
حقیقت آن است که حجم تغییرات در شهرداری تهران به طور کلی و در این مورد خاص بسیار ناچیز بوده، آن قدر که میتوان آن را -چه مثبت، چه منفی- نادیده گرفت. اما به نظر میرسد افکار عمومی نسبت به این وضع بیتفاوت نیست و نبود نشانهای از پیشرفت را آن هم در مسالهای حساس در مورد زنان مترادف شکست مطلق میداند.
مساله زنان در سالهای اخیر از جنبههای گوناگون یکی از مهمترین مسائل ایران بوده است. یکی از جنبهها سهمخواهی زنان به نسبت تواناییها و ظرفیتهای آنها است. این مساله چنان آشکار است که میتوان رد آن را در کارزارهای انتخاباتی دید.
انتخاب وزیر زن، یکی از وعدههای مهم انتخاباتی حسن روحانی و یکی از اولین وعدههای شکستخورده او در انتخابات ۹۶ است. نخستین نشانههای ناامیدی در اردوگاه انتخاباتی حسن روحانی را میتوان از همان روزهای چینش کابینه و ناکامی در پاسخگویی به مطالبه حضور زنان در سطوح عالی مدیریتی و تصمیمگیری دید؛ وقتی که ناخشنودی جمع زیادی از رایدهندگان زمینهساز موجی از سرخوردگی در اردوگاه پیروز انتخابات ۹۶ شد.
جایگاه زنان در مدیریت شهری
بر اساس آمارهای رسمی شهرداری تهران ۱۷درصد کارکنان شهرداری تهران را زنان تشکیل میدهند. سهم زنان در ستاد شهرداری ۲۸درصد در مناطق ۲۱ درصد است، اما سهم زنان از مدیریت شهری، کمتر از ۷درصد و محدود به چند پست مدیریتی عمدتا در سطح مناطق است.
در میان ۱۵ معاون شهردار و رئیس سازمانهای شهرداری، نام هیچ زنی دیده نمیشود و سقف مدیریت زنان محدود به ۲ مورد شهرداری در مناطق تهران است.
آمار کارکنان شهرداری تهران به تفکیک بخش و جنسیت
بخش | تعداد کارکنان زن | تعداد کل کارکنان | نسبت اشتغال زنان |
---|---|---|---|
ستادی | ۱,۲۴۳ | ۴,۴۴۹ | ۲۸% |
مناطق | ۳,۲۶۱ | ۱۵,۵۱۵ | ۲۱% |
سازمانهای غیر مستقل | ۷۹ | ۵۰۵ | ۱۶% |
سازمانهای مستقل | ۲,۱۲۶ | ۱۳,۰۵۹ | ۱۶% |
شرکتهای تابعه | ۲,۷۲۲ | ۲۲,۰۳۶ | ۱۲% |
جمع | ۹,۴۳۱ | ۵۵,۵۶۴ | ۱۷% |
جدول بالا نشان میدهد، نظام توزیع مدیریت به هیچ عنوان با نسبتهای کمی و آمار اشتغال زنان در شهرداری سازگار نیست.
از این فراتر اگر فاکتورهای کیفی را هم در نظر بگیریم آن وقت مشخص است که نظام مدیریتی حتی تناسبی با فاکتورهای کیفی نیز ندارد.
اگر تحصیلات را هم به عنوان یکی از ویژگیهای مهم در مدیریت فرض کنیم، آن نگاه مردسالار در توزیع پستهای مدیریتی بیشتر به چشم میآید.
آمار کارکنان تحصیلکرده در شهرداری تهران به تفکیک بخش و جنسیت
بخش | تعداد کارکنان زن تحصیلکرده | تعداد کارکنان مرد تحصیلکرده | تعداد کل کارکنان تحصیلکرده |
---|---|---|---|
ستادی | 1,000 | 1,837 | 1,837 |
مناطق | 2,573 | 5,753 | 8,326 |
سازمانها | 66 | 250 | 316 |
جمع | 3,639 | 7,840 | 11,479 |
آمارها نشان میدهد حدود یک سوم افرادی که در مجموعه شهرداری تهران تحصیلاتی بیش از لیسانس دارند را زنان تشکیل میدهند.
نسبت کارکنان زن تحصیلکرده به کل کارکنان زن در شهرداری تهران نزدیک ۴۰ درصد است، در حالی که این نسبت در مردان حدود ۱۷درصد است.
مقایسه وضعیت مدیریت شهری با وضعیت کلی جامعه
بر اساس گزارش وضعیت زنان طی سالهای ۹۰ تا ۹۵ که توسط معاونت زنان ریاست جمهوری تهیه شده، نسبت اشتغال زنان به مردان تقریبا یک به ۱۰ بوده است. در این میان از مجموع ۲ میلیون ۷۰۰ هزار شاغل زن، یک میلیون و ۱۲۶ هزار نفر تحصیلات عالیه داشتهاند. به تعبیری نرخ تحصیلات عالی در میان زنان شاغل، ۳۶درصد بوده، در حالی که فقط ۱۵درصد مردان شاغل صاحب مدرک دانشگاهی بودهاند.
اگر این آمار را با آمارهای مدیریتی زنان مقایسه کنیم، در مییابیم که گزینش جنسیتی به شکل واضحی در توزیع و تقسیم مدیریت در ایران نقش دارد.
بر اساس گزارشی که سایت مهرخانه در آذر ماه ۹۶ منتشر کرده، از مجموع ۶۱۰ پست مدیریتی در ۱۸ وزارتخانه، فقط ۱۹پست به زنان رسیده است. به تعبیری نرخ مدیریت زنان در دولت، تنها ۳ درصد بوده، در حالی که صحبت از سهم ۳۰درصدی زنان از مدیریت مطرح است.
بر اساس تبصره ۲ الحاقی به ماده پنج تصویبنامه شورای عالی اداری “تا پایان برنامه ششم توسعه [سال ۱۴۰۰] نسبت مدیران زن در پستهای مدیریتی باید به ۳۰ درصد افزایش یابد”.
بوروکراسی مردسالار
آنچه مسلم است، کارنامه مدیریت زنان در شهرداری تهران طی یک سال و نیم اخیر، یک کارنامه شکستخورده است. فاصله میان مطالبه عمومی با آنچه در عالم واقع وجود دارد، کفه ترازو را به سمت سرخوردگی از تغییر سنگین میکند.
به هر حال تردیدی نیست که موانع زیادی در این میان وجود دارد؛ از مردسالاری تهنشین شده در ساختار بروکراسی در ایران، تا موانع سیاسی و ساخت صلب و سنگین مدیریت شهری -به طور خاص و مدیریت عمومی کشور به طور عام- و البته ناکارآمدیهای مدیریتی، همه دست به دست هم دادهاند تا زنان از آنچه خواسته و سهم و حقشان است محروم بمانند.