برنا
موسوی چلک گفت : حدود ۲۰ درصد دختران ۱۵-۱۹ سال ازدواج کرده اند. نمی توان گفت همه این ازدواج ها لزوما اجباری بوده ولی احتمال اجباری بودن تعدادی از آن ها هم هست. لازم به ذکر است تمامی این ازدواج ها در بستر قانونی شکل گرفته و هیچ کار غیرقانونی انجام نشده است.
به گزارش خبرنگاز حوزه زنان خبرگزاری برنا، بر اساس آخرین داده های مرکز ملی آمار ایران، سنی که جامعه ایرانی به سمت ازدواج می رود، سن مناسب و استاندارد نیست. این ازدواج ها یا در سنین بسیار کم (۱۵-۱۹) رخ می دهد و یا درصد زیادی از بالای ۳۵ سال به تجرد قطعی رسیده اند. این از هم گسیختگی قطعا برای یک جامعه مضر است اما علت چیست که افراد در سن مناسب روابط زناشویی را آغاز نمی کنند و برای تنظیم این جریان و هدایت آن به مسیر درست چه راهکاری باید اندیشید؟
در این خصوص با سید حسن موسوی چلک، رئیس هیئت مدیره انجمن مددکاران اجتماعی گفت و گویی داشتیم که در ادامه می خوانید.
سید حسن موسوی چلک در این خصوص گفت:« حدود ۲۰ درصد دختران ۱۵-۱۹ سال ازدواج کرده اند. نکته مهم در این بین پراکندگی آنان و سطح تحصیلات این افراد هست. خیلی ازاین دختران در نقاط دورافتاده در خانواده های فقیر و کم سواد به دنیا آمده اند که این موضوع قطعا در این آمار دخیل است. نمی توان گفت همه این ازدواج ها لزوما اجباری بوده ولی احتمال اجباری بودن تعدادی از آن ها هم هست. لازم به ذکر است تمامی این ازدواج ها در بستر قانونی شکل گرفته و هیچ کار غیرقانونی انجام نشده است.»
او در مقایسه جمعیت شناسی متولدین دهه ۸۰ و ۶۰ چنین گفت:« متولدین دهه ۶۰ هم پرچمعیت تر بودند و هم گرایش به دانشگاه در زمان تحصیل آنان بیشتر بود. دانشگاه هم میتواند بهانه باشد و هم می تواند زمینه ساز ازدواج شود. وقتی فردی وارد دانشگاه می شود قطعا یک پله نسبت به گذشته اش رشد داشته و عاقل تر می شود در نتیجه معیارهای او نسبت به فرد با تحصیلات کمتر متفاوت می شود و پرتوقع تر میشود که این هم خود یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج در دهه شصتی هاست.»
موسوی چلک در خصوص تاثیر مسائل اقتصادی در دخیل بودن در این آمار گفت:« قطعا مسائل اقتصادی در بالا فتن سن ازدواج دخیل است و نمی توان نقش آن را نادیده گرفت. اقتصاد، امنیت اقتصادی، امید داشتن به آینده و… نقش تعیین کننده ای در ازدواج جوانان دارد. وقتی جوانی از آینده مطمئن نباشد چگونه می تواند به فرد دیگری تعهد بدهد؟ مسولیت پذیری در این شرایط بسیار سخت می شود چرا که فرد نمی تواند تصمیمی درباره آینده بگیرد. این مثال در مورد هر دوسته فقیر و غنی صادق است زیرا که افراد نگران هستند و نگرانی یکی از عوامل استرس زا در کشور است و فرد با تردید نمی تواند تصمیم گیری کند در نتیجه میانگین سن ازدواج بالا می رود.»
وی در خصوص احتمال طلاق و آسیب در گروه سنی ۱۵-۱۹ سال گفت:« افراد کم سن و سال مهارت های اجتماعی کمتری دارند در نتیجه کمتر در مقابل مشکلات از خود مقاومت نشان می دهند و زودتر عقب نشینی می کنند. از طرفی مهارت های کافی برای مدیریت زندگی را ندارند. یک بچه در این روزگار و نوع زندگی امروزی چگونه می تواند یک بچه را بزرگ و تربیت کند؟ازدواج در سن نامناسب تنها آمار طلاق و آسیب های اجتماعی را افزایش می دهد.»
او در خصوص راهکار رسیدن به سن ازدواج مناسب برای داشتن جامعه سالم و کم آسیب تر گفت:« باید بپذیریم که شرایط تغییر کرده است. در گذشته توقعات کمتر بود و شرایط و عرف جامعه به گونه ای بود که افراد زود ازدواج می کردند و چتر حمایتی خانواده ها بسیار گسترده تر بود و تا سال ها از حمایت خانواده ها برخوردار بودند اما الان هیچکدام از این شرایط مهیا نیست و نمی توان بدون برنامه ریزی و با امید واهی جوانان را روانه خانه بخت کرد. این تفاوت ها در شروع زندگی مشترک هم متفاوت است. فرد برای شروع زندگی باید خانه و شغل مکفی داشته باشد و وقتی نداشته باشد نمی تواند زندگی اش را شروع کند وقتی هم که فرد این شرایط را نداشته باشد ازدواج نکردن را عاقلانه ترین تصمیم می یابد. باید واقع بینانه با فرهنگ ازدواج برخورد کنیم و تا شرایط مناسب برای ازدواج مهیا نیست جوانان را به سمت ازدواج هدایت نکنیم چون دراین صورت نه تنها ترویج ازدواج و تشکیل خانواده را با روش صحیح انجام نداده ایم که جوانان وقتی با پیامد های زندگی مشترک در شرایط تشکیل نامناسب مواجه می شوند و به آمار طلاق ها نگاه می کنند کمتر به سمت ازدواج می روند. »