ارسال کننده : manijeh a r
اشتراک سه شنبه, ۹ مهر, ۱۳۹۲
یکشنبه گذشته لایحهای در مجلس اصلاح و برای تایید به شورای نگهبان ارسال شد که تبصره یکی از مواد آن انتقادهای فراوانی را همراه داشته است. بر اساس تبصره ماده ۲۷ «ازدواج چه در زمان حضانت و چه بعد از آن بین سرپرست و فرزندخوانده ممنوع است، مگر اینکه دادگاه صالح پس از اخذ نظر مشورتی سازمان، این امر را به مصلحت فرزندخوانده تشخیص دهد». مخالفان معتقدند این تصریح قانونی میتواند به رواج ازدواج با فرزندخوانده و آسیب دیدن فرزندخواندهها به ویژه دخترها منجر شود.
گفت و گوی خبرآنلان در این رابطه با گیتی پورفاضل، حقوقدان و وکیل دادگستری را با هم می خوانیم:
خانم پورفاضل، نظرتان راجع به مادهای از لایحه حمایت از کودکان بیسرپرست که به سرپرست اجازه میدهد با نظر دادگاه، فرزندخوانده را به عقد خودش دربیاورد چیست؟
این قانون با توجه به این موضوع در دستور کار قرار گرفته که فرزندخوانده به پدر یا مادرش محرم نمیشود و چون حرمتی بین آنها به وجود نمیآید، امکان ازدواج وجود دارد. این موضوع همیشه وجود داشته اما مساله اینجاست که الان با این تصریح قانونی پررنگتر از قبل شده و به نظرم حالا وقت آن رسیده که فکری برای این موضوع شود.
مدافعان این اجازه قانونی میگویند تا پیش از این هم این امکان وجود داشته اما بدون اجازه دادگاه و حالا با این کار میخواهند موانع بیشتری برای آن در نظر بگیرند.
این که این مساله در شرع وجود دارد یک موضوع جداست ولی قانونگذار باید عرف جامعه را هم در نظر بگیرد و ببیند آیا با چنین کاری امنیت جامعه به خطر نمیافتد؟ قانونگذار باید در پی یافتن راهحل مناسب برای موضوع باشد و حالا باید از آنها پرسید این راه حل مناسبی برای جامعه ماست؟ با این تصریح قانونی، اگر تا پیش از این اصلا از چنین موضوعی صحبت به میان نمیآمد و چنین فکری اصلا به ذهن کسی خطور نمیکرد، با این کار این موضوع قانونی شده و امکان به وقوع پیوستن آن پیش میآید.
این که میگویند این صرفا یک تصریح قانونی است و در عمل چنین اتفاقی نمیافتد که پدرخواندهای بخواهد با فرزندش ازدواج کند را چطور ارزیابی میکنید؟
همانطور که این قانون گذاشته میشود، امکان اجرای آن هم وجود دارد. قانون باید منجز و درست باشد که تکلیف آدمها را روشن کند نه این که قانونی را بگذاریم و به این امید باشیم که اجرا نشود. ضمن این که قوانین باید امنیت را در جامعه برقرار کنند نه این که ترس و اضطراب را به خانوادهها تزریق کنند.
با تصویب این قانون چه پیشبینی برای وضعیت فرزندخواندگی دارید؟
به عقیده من این کار باعث میشود خانوادهها از این که بخواهند کودکی را به فرزندخواندگی بگیرند، وحشت کنند. باید در تصویب قوانین، به مساله مهم اخلاق توجه کنیم و ببینیم اخلاقی هست یا نیست. با توجه به قوانینی که برای ازدواج مجدد مردان وجود دارد، اگر فرزند دختری به سرپرستی گرفته شود، همیشه مادر باید در ترس و اضطراب باشد و بنابراین حتی به فرزندی گرفتن دختران هم بسیار کم میشود. با چنین مواردی باید پرسید امنیت و سلامت خانوادهها چه میشود؟
این موضوع چه آثاری روی خانوادههایی که کودکی را به فرزندی میپذیرند و روی خود این کودکان میگذارد؟
وقتی کودکی به خانوادهای سپرده میشود، یکی از مهمترین مسائل این است که احساس امنیت داشته باشد. با چنین قوانینی حتی اگر چنین اتفاقی رخ ندهد و بحثی از ازدواج یا مسائل اینچنینی به میان نیاید، باز هم آن کودک احساس امنیت نخواهد داشت.
راه حل چیست؟
من معتقدم بهتر است یا اصلا بگویند فرزندخواندگی نداشته باشیم یا اگر این موضوع را میپذیرند تصمیمی بگیرند که در قوانین اخلاقیات رعایت شود. قوانین باید زمان و مکان را در نظر بگیرند، آیا در شرایط امروز جامعه ما چنین مواردی کارایی دارد؟ در هیچ کجای دنیا در قانون و مقررات فرزندخواندگی چنین موردی به چشم نمیخورد. در قوانین ما جای توجه به کودکان بسیار خالی است و این هم یکی دیگر از همان بیتوجهیهایی است که به سلامت روانی، جنسی و جسمی کودکان میشود.
http://www.kaleme.com/1392/07/09/klm-160394/