ارزیابی مشکلات موجود در عرصه موسیقی بانوان را در گفت‌وگو با 3 هنرمند زن

همدلی

موسیقی، عرصه بی‌کرانی است که از دیرباز تا کنون کسی نتوانسته در تمامی زوایایش غور کند و حتی استادان و موی‌سپیدکردگان این حوزه نیز ادعایی مبنی بر کشف همه گوشه‌های ناپیدایش نداشته‌اند. موسیقی در جغرافیا و جنسیت خلاصه نشده و به همین دلیل زنان نیز در سرتاسر دنیا همپای مردان ساز به دست گرفته و آواز سر داده‌اند. در سال‌های اخیر با توجه به شرایط سیاسی جامعه ایران، زنان فعال در عرصه موسیقی با محدودیت‌هایی مواجه بوده‌اند. هر چند بانوان نوازنده با مشکلات کمتری روبرو بوده و توانسته‌اند در کنسرت‌ها کنار مردان ساز بزنند اما عرصه برای خوانندگان زن تنگ‌تر بوده و این عده ملزم به اجرا در محیط‌هایی مخصوص به بانوان بوده‌اند که البته در این راه نیز موانع بسیاری را پیش روی خود دیده و می‌بینند.
ساعت‌هایی که کوک نیستند
یکی از معضلاتی که بانوان موسیقیدان با آن دست به گریبان هستند، اختصاص ساعاتی نامناسب در روز برای برگزاری کنسرت‌هاست که به تنهایی تاثیر منفی زیادی بر استقبال مخاطب می‌گذارد. کنسرت‌گذاران و سالن‌های بزرگ برای کسب درآمد بیشتر، بهترین ساعات خود که بازه زمانی 7 عصر تا 10 شب را در برمی‌گیرد، با توجه به فارغ شدن مردم از کار، مدرسه و دانشگاه به خوانندگان مرد مشهور پاپ و سنتی اختصاص می‌دهند و خوانندگان زن فقط در ساعات پس از ظهر می‌توانند سالن‌های کنسرت را در اختیار بگیرند. طبیعی است در این ساعت‌ها مخاطبان کمتری از اجرا استقبال می‌کنند. «یکی از عمده‌ترین مشکلاتی که گروه‌های موسیقی بانوان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، به ساعات نامناسبی برمی‌گردد که سالن‌های بزرگ و اسم و رسم‌دار تهران در اختیارشان قرار می‌دهند. من سال‌هاست در عرصه موسیقی فعالیت دارم اما هنوز هم سوال بی‌پاسخی دارم و نمی‌دانم چرا باید ساعاتی در میانه‌های روز را به کنسرت‌های موسیقی بانوان اختصاص داد. این اتفاقات نشان می‌دهد مدیران و دست‌اندرکاران حوزه موسیقی هنوز موسیقی بانوان را به عنوان جزئی مهم و تاثیرگذار در جامعه قبول نکرده‌اند.» این صحبت‌های سهیلا پورگرامی، خواننده و سرپرست گروه آوای مهربانی است که از برخورد تبعیض‌آمیز مدیران سالن‌ها و تالارها گلایه دارد. هنگامه اخوان، خواننده با تجربه موسیقی سنتی ایرانی نیز در این خصوص با پورگرامی هم‌نظر است و می‌گوید: «انگشت انتقاد من به سمت تالار وحدت و بنیاد رودکی نشانه می‌رود و اصلی‌ترین گلایه‌ام به ساعات برگزاری کنسرت‌های بانوان مربوط است. می‌خواهم فقط یک نفر پیدا شود و به من بگوید کدام خواننده توانایی اجرای کنسرت در ساعت 2 یا 3 بعد از ظهر را دارد؟ 2 سال پیش با بحث و جدل فراوان، کنسرت من را ساعت 4 برگزار کردند اما باز هم استقبالی که مد نظر من است، انجام نشد. آیا از خودشان پرسیده‌اند چرا تمام کنسرت‌های موسیقی در سرتاسر جهان غروب و شب برگزار می‌شود؟ جدا از بحث موسیقایی ماجرا، کدام بخش از جامعه در ساعاتی که مشغول کار یا تحصیل است، می‌تواند در سالن کنسرت حاضر شود؟ از سوی دیگر من مطرب نیستم و سال‌هاست موسیقی سنتی و اصیل به مخاطبانم ارائه می‌دهم ولی شرایط کنونی را برای فعالیت مناسب نمی‌بینم.»
وقتی موسیقی در حاشیه قرار می‌گیرد
مشکلات موجود و استقبال کمرنگ مخاطبان در بعضی موارد خوانندگان زن را مجاب می‌کند که برای کشاندن مخاطبان به سالن‌های کنسرت، به اتفاقات جانبی توجه بیشتری داشته باشند و تا حدودی کیفیت را فدای کمیت کنند. پری ملکی، از خوانندگان کهنه‌کار موسیقی ایران زمین در این باره می‌گوید: «کنسرت‌های کنونی هیچ شباهتی به کنسرت ندارد و تقریبا شبیه به میهمانی و ضیافت است. البته بانوان موسیقیدان نباید اجازه انحراف فضا را بدهند. روی صحبت من با خودم است؛ اگر اجازه دهم مخاطبانم رفتاری نامناسب داشته باشند، ناخودآگاه فضا به سمت و سویی دیگر کشیده می‌شود اما به شخصه هیچ علاقه‌ای ندارم به صرف رضایت مخاطب، خوراکی نازل به او ارائه دهم چرا که موسیقی را فاخر، وزین و نشانه فرهنگ می‌دانم، پس باید سعی در رعایت شان این فرهنگ داشته باشم.» سهیلا پورگرامی نیز این اتفاقات را می‌پذیرد اما از تلاش خود برای ارائه موسیقی فاخر صحبت می‌کند: «نارسایی‌هایی موجود در عرصه موسیقی بانوان سبب شده برخی کنسرت‌ها را با میهمانی اشتباه بگیرند. البته دلیل این اتفاقات از دل معضلاتی مانند اختصاص ساعات نامناسب و عدم حضور مخاطب حرفه‌ای موسیقی در سالن‌ها می‌گذرد.»
مجوزها به مرحله امضا نمی‌رسند
لغو کنسرت در ایران موضوع جدیدی نیست و بسیاری از مردان خواننده نیز با این مسئله دست به گریبان بوده‌اند. هر چند پایتخت نیز از ترکش این اتفاق در امان نبوده اما شدت مسئله در شهرستان‌ها به مراتب بیشتر بوده است. در مورد موسیقی بانوان ماجرا کمی متفاوت‌تر و البته بغرنج‌تر جلوه می‌کند؛ گاهی کنسرت‌های زنان خواننده حتی به مرحله صدور مجوز نمی‌رسد چرا که مدیران بنا بر دلایل مختلف از امضای نامه مجوز سر باز می‌زنند. بسیارند بانوان خواننده‌ای که راهروهای ادارات مربوط، پله‌ها را بالا و پایین می‌کنند اما هیچ جواب امیدوار کننده‌ای دریافت نکرده و در نهایت عطای روی سن رفتن را به لقایش می‌بخشند. هنگامه اخوان بر این باور است هیچ همیتی در میان متولیان امر برای کمک به موسیقی بانوان وجود ندارد: «به قدری مرا خسته کردند که یک بار به نشانه قهر از اجرای کنسرت امتناع کردم. مرا با این سابقه ده‌ها بار در تالار وحدت از این طبقه به آن طبقه و از این اتاق به آن اتاق فرستادند. در نهایت هم به بهانه وقت ناهار بدون ارائه هیچ توضیحی، بلاتکلیف رهایم کردند. زمانی امید داشتم خانه موسیقی در جهت رفع موانع تلاش کند اما پس از مدتی به این نتیجه رسیدم که کاری از دست این خانه هم ساخته نیست. حتی برنامه 4 ساله‌ای را ارائه دادم تا برای آزادی موسیقی بانوان در شهرستان‌ها تلاش شود اما صراحتا اعلام کردند کاری از دست‌شان ساخته نیست. البته روند اخذ مجوز را می‌توان طی کرد اما اجازه برگزاری داده نمی‌شود. به عنوان مثال چند سال پیش همه کارها برای برگزاری کنسرت من در رشت انجام شد اما دو روز مانده به اجرا، یک مسئول استانی گفت بانوان حق خواندن در استان گیلان را ندارند.»
پای یک مرد در میان است!
نکته مهم و البته مشترک در میان بانوان موسیقیدان، اعتقاد به بی‌توجهی و گاهی تیشه‌زنی آقایان و متولیان امر بر تن نحیف موسیقی بانوان است. پری ملکی از بغض فروخفته‌ای می‌گوید که حتی در ظاهر نیز با حمایت مردان همراه نشده: «متاسفانه مردان در چند دهه گذشته هیچ حمایتی از بانوان نداشته‌اند. آقایان حتی در برنامه‌های مشترک مردان و زنان نیز حضور پیدا نمی‌کنند که این اتفاق عمق فاجعه را نشان می‌دهد و ثابت می‌کند چه راه دور و درازی را در پیش داریم.» سهیلا پورگرامی که با پری ملکی هم‌نظر است نیز در این باره می‌گوید «چشم امید ما همچنان به نگاه مثبت عموم جامعه است. به نظر من باید بستری فراهم شود که موسیقی به دو بخش آقایان و بانوان تقسیم نشود. زمانی که این دو را یکی بدانیم، می‌توانیم به آینده موسیقی بانوان امیدوار باشیم. اگر سرمایه‌های خود را درنیابیم، دیگر صحبت از فرهنگ و موسیقی فاخر، بی‌معنی است.» ماجرا تا جایی پیش می‌رود که حتی صحبت از عدم تمایل آقایان برای خواندن زنان به میان می‌آید: «متاسفانه زمام امور در اختیار آقایان است و آنها تمایلی به حضور بانوان در عرصه موسیقی ندارند. اگر بخواهیم از نظر سابقه و تجربه نیز حساب کنیم، کمتر مردی می‌تواند با من برابری کند اما همان‌طور که گفتم علاقه‌ای به فعالیت پررنگ زنان وجود ندارد. شاید فکر می‌کنند با حضور بانوان، جایگاه آقایان در موسیقی به خطر می‌افتد!» این صحبت‌ها را هنگامه اخوان بر زبان می‌آورد که بیش از نیم‌قرن است در عرصه موسیقی فعالیت دارد و نزد استادان بزرگی تلمذ کرده است.
بانوان همچنان امیدوارند
نباید از یاد برد که موزیسین‌هایی مانند ملکی، اخوان و خواننده‌ای مانند سیمین غانم جزو چهره‌های برجسته موسیقی بانوان هستند که به واسطه نام‌شان و همچنین ارائه موسیقی جدی، مخاطبان خاص خود را دارند و تا حدودی سالن‌ها را پر می‌کنند اما دغدغه‌مندان این حوزه از روند موجود ناراضی و نگران هستند و اعتقاد دارند که باید حرکاتی اثربخش در جهت خروج موسیقی بانوان از انزوا انجام شود. با تمام این تفاسیر و مشکلات موجود، بانوان آوازخوان این سرزمین دلسرد نشده و از پای ننشسته‌اند. آنها امیدوارند فضا تغییر کند و موسیقی بانوان مانند حضور زنان در استادیوم‌های ورزشی به دغدغه‌ای جدی تبدیل شود تا بتوانند صدای آواز خود را با خیالی آسوده‌تر حداقل به گوش مخاطبان زن برسانند.