برنا
مزاحمتهای خیابانی، رفتارهای کلامی و غیرکلامی دارای ماهیت جنسی را شامل میشوند که معمولاً توسط مردها در مکان های عمومی نسبت به زنان اعمال میشوند.
به گزارش گروه باشگاه جوانی خبرگزاری برنا؛ در پی انتخاب پنج زن به عنوان شخصیتهای سال مجله تایم، بار دیگر این موضوع به صدر اخبار بازگشت و مردم در فضای مجازی به این سبک از رفتار به عنوان یک ناهنجاری در جامعه واکنش نشان دادند.
«پس از تاریکی هوا نباید تنها از خانه بیرون بروی»، «مواظب نوع لباسپوشیدنت باش»، «همیشه از اینکه در خیابانی خلوت تنها راه بروم میترسم.» و…این کلیشه ها در فرهنگ امروز جامعه ما برای اکثرمان آشناست؛ جمله هایی که راوی رنجی است که زنان از مزاحمان خیابانی میکشند با این توضیح که مزاحمتهای خیابانی، رفتارهای کلامی و غیرکلامی دارای ماهیت جنسی را شامل میشوند که معمولاً توسط مردها در مکان های عمومی نسبت به زنان اعمال میشوند.
البته باید توجه داشت این مسئله مختص ایران نیست چراکه چهار روز پیش نشریه تایم در آمریکا، گروهی از زنان افشاگر این مزاحمتها، موسوم به «سکوت شکنانِ» آزارهای جنسی که در قالب جنبش «ME TOO» بسیاری از مطرحترین شخصیتهای سیاسی و هنری آمریکا را رسوا کرده بودند، به عنوان شخصیت سال مجله خود برگزید. اما در سالهای اخیر در ایران هم تهدید امنیت زنان در عرصههای عمومی به یکی از دغدغههای فعالان و کارشناسان اجتماعی تبدیل شده است.
در این میان احمد بخارایی، جامعه شناس معتقد است که این معضل نشان از افول جامعه به سطح ارضای نیازهای بیولوژیک دارد. او میگوید: «این مزاحمت ها، سمبل رخنمایی افسارگسیخته میل جنسی براساس سلسله نیازهای هرم مازلو است.» از سوی دیگر سکوت زنان و پاسخ منفعلانه در برابر این مزاحمت ها از دلایل شیوع آن در جامعه عنوان میشود. از این رو شنیدن تجربه زنان از مزاحمت های خیابانی ضروری به نظر میرسد.
هر روز با این معضل درگیرم
«یک روز پاییزی حوالی بعد از ظهر در مسیر دانشگاه بودم. تنها در خیابان و در جهت ماشینها پیاده راه میرفتم. در طول مسیر طبق عادت همیشگی با هندزفری موسیقی گوش میدادم و بی اعتنا از کنار ماشینها عبور می کردم که یکی از ماشینها با راننده به ظاهر خوب و متشخص روبرویم ایستاد و با حالتی که انگار به کمک نیاز دارد صدایم کرد. من که متوجه صحبتهایش نشده بودم فکر کردم میخواهد آدرس مسیری را بپرسد. هندزفری را از گوش برداشتم و بلند با حالت سوالی پرسیدم بله؟ به خاطر شمشادهایی که میان ما بود خیلی خوب متوجه صحبتهایش نشدم. دوباره پرسیدم بله؟ در جواب من یک عبارت به شدت توهین آمیز با محتوای جنسی به کار برد و بلند گفت: چقدر میگیری…؟» این روایت «سمانه» 24ساله از مزاحمتی است که هفته گذشته برای او اتفاق افتاده است. او میگوید: «من از شدت تعجب نتوانستم چیزی بگویم و فقط مات و مبهوت نگاهش کردم بعد از لحظه ای مکث بدون اینکه من چیزی بگویم حرکت کرد و دور شد. در طول روز به قدری این مزاحمت های خیابانی زیاد شده که به یک موضوع روزمره تبدیل شده است و من هر روز درگیر این مسئله هستم.»
ناراحتی، برو واگن خانمها!
لازم به یادآوری است که تاکنون مطالعات محدودى در خصوص مزاحمت هاى خیابانى در ایران انجام شده است. نتایج مطالعه اى که نشریه اینترنتى «زمستان» که در سالهای اخیر انجام داده، حاکى از آن است که مزاحمت توسط اتومبیل هاى شخصى92درصد، مزاحمت کلامى 90درصد، مزاحمت لمسى 75درصد و مزاحمت لمسى در وسایل نقلیه 63درصد به ترتیب داراى بیشترین فراوانى بودند.
براساس این مطالعات مزاحمت ها در وسایل حمل ونقل عمومی بیشتر اتفاق می افتد و مترو، اتوبوس و تاکسی از جمله مکانهایی است که زنان در تجربه های خود به آن اشاره میکنند. «مینا» 30ساله میگوید: «در مترو با خواهرم در واگن عمومی ایستاده بودیم. احساس کردم مردی که پشت سرم است، تماس فیزیکی با من دارد اما ترجیح دادم اینطور فکر کنم که اشتباه میکنم و تماسی عادی است که در فضای شلوغ رخ میدهد. ایستگاه بعدی که کمی جمعیت جابه جا شد، احساس کردم بازهم این شخص درحالیکه جای خالی هم در واگن وجود دارد، به من چسبیده است.» این شهروند ادامه میدهد: «بعد از چند ایستگاه و چندین دقیقه ای که از روش غلط «سکوت کردن»، «خود مقصر بینی»، «به دردسرش نمیارزد» و…برگشتم و به صورتش نگاه کردم و با صدای بلند گفتم: «پشت سر شما هم جا هست که اینطور چسبیدین به من!» جواب داد: «من چکار دارم بهت؟ اینجا وایسادم کاری ندارم!» گفتم: «مرض ندارم که صدام رو بلند میکنم.» طبق معمول همان جواب معروف را داد: «ناراحتی برو واگن خانمها!».
آقا درست بشین!
از مترو به تاکسی میرویم. «شیدا» 38ساله از مزاحمتی که در تاکسی برایش اتفاق افتاده میگوید: «در تاکسی نشستم. بعد از من یک مرد سوار شد. مرد به هوای اینکه کیف پول از جیب شلوارش بیرون میکشد چند بار از جایش تکان خورد و هربار در حین این تکان خوردن ها تماس عمدی اش را با بدنم حس کردم. در همین چندبار تکان خوردن به حدی احساس ناامنی و چندش بهم دست داد که تو گویی مورد تجاوز قرار گرفتم. سعی کردم عکس العمل منطقی ای داشته باشم و نخواهم راننده تاکسی را واسطه کنم. خودم میتوانستم از حریم شخصی ام دفاع کنم. با صدایی مطمئن گفتم: «آقا درست بشین.» مرد خودش را جمع کرد اما همچنان نگاه های آزاردهنده اش ادامه داشت.»
نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که بسیاری از زنان ترجیح میدهند موضوع را در سکوتی سنگین فراموش کنند تا از سوی دیگران متهم نشوند. «فاطمه» 21ساله شهروند دیگری است که در اتوبوس با این رفتار مواجهه شده است. او میگوید: «چند سال پیش سوار اتوبوس شدم. مثل همیشه شلوغ بود و من باید حداقل یک ساعت سرپا می ایستادم. قسمتی بودم که مردها و زنان با هم قاطی شده بودند؛ یعنی وسط اتوبوس. بعد از چند دقیقه حس کردم که یک نفر دارد به من نزدیک میشود. اما سنم خیلی کم بود که بخواهم واکنش نشان دهم و سکوت کردم. البته اولین بار بود که با این رفتار مواجهه می شدم و کسی به من نگفته بود که در این مواقع چه کار کنم. چند بار نگاهش کردم اما دیدم توجه نمی کند و به کارش ادامه میدهد.» بخارایی درباره این باور غلط می گوید: «جامعه گاهی براساس فرهنگ گذشته نگاه ابزاری به زنان دارد و زن به عنوان وجودی لطیف در خدمت مرد پسندیده می شود.
در این میان برخی مفاهیم مانند حجب و حیا معنای خاصی پیدا میکند. به گونه ای که در مواجهه زن و مرد در این چارچوب فرهنگی این زن است که آسیب پذیر می شود. برای مثال در این موضوع مزاحمت های خیابانی زنان به سکوت، تسلیم و آبروداری رو می آورند اما ضروری است زنان در مقابل مزاحمت سکوت نکنند و بدون احساس شرم و خجالت با این مسئله مقابله کنند.»
این جامعه شناس در رابطه با این که در بروز این ناهنجاری اجتماعی، چه عوامل فردی، اجتماعی یا قانونی دخیل هستند، می گوید: «این معضل از چهار منظر قابل تحلیل است. اول اینکه عدم احترام به حریم شخصی است که این موضوع در سطح کلان و در لایه های بالای حاکمیت و در لایه های پایین جامعه نیز جریان دارد. مورد دوم تجاوز به افرادی که آسیب پذیرتر هستند. برای مثال زنانی که جرات و جسارت بیشتری دارند در مقایسه با بقیه زنان کمتر مورد مزاحمت قرار میگیرند. مورد بعدی اینکه این مزاحمت ها نشان از افول جامعه به سطح ارضای نیازهای بیولوژیک و نیز سمبل رخنمایی افسارگسیخته میل جنسی است. از سوی دیگر برخی از زنان برای جلب توجه در جهت کسب هویت که قبل از آن جامعه به آنها نداده است، به رفتارهایی افراطی در پوشش و آرایش رو می آورند که این مسئله موجبات تشدید این معضل را فراهم میکند.»
فرهنگسازی، حلقه مفقوده نظام آموزشی ما
با این حال این مزاحمت ها فقط مخصوص زنان جوان نیست و برای خانم های متاهل و میانسال هم اتفاق میافتد. کدام زنی است که به انتظار تاکسی در کنار خیابان بوق ممتد و معنیدار ماشینهای شخصی را تجربه نکرده باشد؟ «مریم» 55ساله یکی دیگر از زنانی این که این تجربه ها را سالها زندگی کرده است. او می گوید: «من یک خانم شاغل هستم و سالها برای رفت وآمد به محل کارم از وسایل نقلیه عمومی استفاده کردم و باید بگویم که بارها و بارها برای خودم این مشکل در خیابانها و پیاده روهای تهران پیش آمد. وقتی که سن کمتری داشتم خجالت میکشیدم اعتراض کنم و سعی میکردم خودم را جمعتر کنم تا جایی که بعضی وقتها مجبور میشدم قبل از رسیدن به مقصد از تاکسی پیاده شوم اما حالا برخورد راحت تری با این مسئله دارم. چون اگر به عمق این رفتار بیاندیشم فقط مردها هم مقصر نیستند.
جدای از اینکه سیستم آموزشی جامعه مشکل دارد، مردها هم قربانی شرایط نامناسب جامعه هستند.» با این همه اما راهکار چیست؟ چگونه میتوان از حجم این رفتارها کاست؟ غنچه قوامی، فعال حقوق زنان دراینباره میگوید: « موثرترین راه مقابله با این آسیب اجتماعی، آموزش و فرهنگسازی است. آموزشهایی که نه در رسانه ملی جایی دارد و نه در کتب درسی. در فقدان چنین ابزارهایی، سنگینی بار بر دوش شهروندان و فعالان مدنی است. زنان با روایت کردن تجربههای خود میتوانند اعتماد به نفس اعتراض به مزاحمان خیابانی را به دست بیاورند. در نبود امکان گسترده تشکلسازی در ایران، زنان با به اشتراک گذاشتن تجربههای خود میتوانند این خشونتها را به مسئلهای عمومی تبدیل و برای شهروندان حساسیتزایی کنند.»
قانونی که کارآیی ندارد
از سوی دیگر این مسئله از چشم قانون دور نمانده است و مزاحمت از نظر قانون، عملی مجرمانه تلقی میشود. این فعال حقوق زنان دراینباره میگوید: «در قانون اساسی و در ماده۶۱۹ قانون مجازات اسلامی برای مرتکب این فعل مجازات پیشبینی شده است و براساس آن هر کس در اماکن عمومی یا معابر متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان شود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین کند، به حبس از 2تا 6ماه و تا ۷۴ضربه شلاق محکوم میشود. اما قانون وضع شده ضمانت اجرایی لازم را ندارد.»
قوامی درباره پیامدهای این مسئله توضیح می دهد: «این تجربهها احساس ترس و عدم امنیت را در زنان نهادینه میکنند. حس عدم امنیت در فضاهای عمومی هم موجب طرد زنان از فضاهای شهری می شود. منتها تجربه زنان اقشار مختلف با هم تفاوت دارد. برای مثال زنان متعلق طبقه فرودست بیش از زنان طبقه متوسط به حاشیه رانده میشوند چرا که امکانات شخصی محدودی برای مقابله با این نا امنیها دارند. برای مثل ممکن است شبها از قدم زدن در خیابانهای کم رفت و آمد اضطراب بگیریم و هزینه اضافی آژانس را متحمل شویم. بسیاری از زنان تمکن مالی پرداخت چنین هزینههایی را ندارند. بعلاوه این آزارها عواقب روانی و عاطفی متعددی را به دنبال دارد که بر روی اعتماد به نفس حضور زنان در عرصههای عمومی تاثیرگذار است.»
نظریه جنسیت و جامعه پذیرى جنسیتى
از زاویه ای دیگرمیتوان این معضل را از منظر جامعه شناسی و در ذیل نظریه جنسیت و جامعه پذیرى جنسیتى «یودیت باتلر» هم بررسی کرد. جامعه پذیرى جنسیتى به فرآیندهایى اطلاق مى گردد که در خلال آن مردم خودشان را با رفتارهایى که در فرهنگشان مناسب پنداشته مىشود، تطبیق مىدهند. شیوع پدیده مزاحمت در عرصه عمومى با استفاده از نظریه جامعه پذیرى جنسیتى، اینگونه قابل توضیح است که پسرها از نوجوانى می بینند که مردان مى توانند به راحتى در اماکن عمومى براى زنان ایجاد مزاحمت کنند و هنگامى که در گروه همسالان هستند این رفتار به عنوان نشانه بزرگى و مردانگى تلقى مىشود. بنابراین، این رفتار در فرایند جامعه پذیرى پسران آموخته و در گروه همسالان تقویت مىشود. از سوى دیگر تجربه هاى متعدد زنان در این زمینه باعث مى شود که آن را امرى طبیعى تلقى کنند و براى اینکه بیشتر مورد مزاحمت قرار نگیرند در برابر آن سکوت کنند.
پوشش نامناسب، توجیهی مردسالارانه
در پی انتخاب پنج زن به عنوان شخصیت های سال مجله تایم، بار دیگر این موضوع به صدر اخبار بازگشت و مردم در فضای مجازی به این سبک از رفتار به عنوان یک ناهنجاری در جامعه واکنش نشان دادند. «مرجان» در توییتر نوشته: «خیلی از مردهایی که به رفتارشان اعتراض کردم اعتقاد داشتند رفتاری که از نظر من آزار جنسی است نشانه صمیمیت ابراز علاقه یا بامزگی است.» «امیر» مینویسد: «یکوقتی هم از آزارهای جنسی و کلامی بنویسیم که به دیگران رساندیم، اگر شد.» «معصومه» هم در واکنشی نوشته: «من هم بارهادر معرض آزار جنسی بودهام. حتی با چادر. گرچه هیچوقت سکوت نکردهام.
بنابراین نداشتن پوشش مناسب توجیه مردسالارانه ای بیش نیست.» «نیوشا» هم میگوید: «من به عنوان زنی که بارها انواع و اقسام این نوع آزارها را تجربه کردهام دیدهام که سکوت در قبال این نوع آزار تنها به شیوع آن کمک میکند.» فاطیما نظر متفاوتی دارد و میگوید: «نمی توان از این آدمها متنفر بود. مردها هم قربانی شرایط جامعه هستند. باید با ملایمت با آنها برخورد کرد.» در نهایت به نظر میرسد مقصر جلوه دادن زنان و تاکید بیش از حد بر اینکه شیوه هاى رفتار و ظاهر زنان، مردان را تحریک کرده و به کارهاى خلاف عفت عمومى وا مىدارد نه تنها از مشکلات نمى کاهد بلکه مانند شمشیر دولبهاى است که از یک سو مردان مزاحم را در این کار جسورتر کرده و از سوى دیگر زنان را براى این که مقصر قلمداد نشوند به سکوت وادار مى کند. در هرحال به منظور حمایت از زنان در برابر مزاحمت هایى از این دست، لازم و ضروری به نظر می رسد که رسانهها و نهادهایى آموزشى و آگاهى دهنده براى کمرنگ کردن کلیشه هاى جنسیتى که همواره زنان را به سکوت فرا مى خوانند، تلاش کنند.