هرانا
هر ساله در روز دهم دسامبر برابر با ۱۹ آذرماه به مناسبت روز جهانی حقوق بشر در اقصی نقاط جهان برای دستیابی به آزادی و برابری تمامی انسان ها از فعالان حقوق بشر قدردانی و بر لزوم رعایت این حقوق جهانشمول تاکید می شود. در همین خصوص آتنا دائمی فعال حقوق بشر محبوس در بند زنان زندان اوین طی نامه ای سرگشاده این روز را به تمامی مدافعان حقوق بشر تبریک گفته و از دولت ایران خواسته است به نقض سیستماتیک حقوق بشر بخصوص مواردی چون اجرای احکام اعدام و نقض حقوق اقلیت های ملی و دینی را پایان دهد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، آتنا دائمی فعال حقوق بشر محبوس در بند زنان زندان اوین طی نامه ای سرگشاده ضمن تبریک فرارسیدن روز جهانی حقوق بشر به مدافعان حقوق بشر خواستار اطمینان بخشی دولت نسبت به رعایت حقوق اقلیت های ملی و مذهبی در ایران شده است.
متن کامل نامه آتنا دائمی را به نقل از هرانا در ادامه بخوانید:
برای روز جهانی حقوق بشر در این روزهایی که حقوق بشر از نگاه مردم چیزی جز ژست های سیاسی نیست! درد نامه ای برای این روز پر درد.
سالها پیش که عده ای از سراسر دنیا گرد هم آمدند تا با وضع قوانینی برای کشور های عضو سازمان ملل از هر نوع جنگ و خشونتی پیشگیری کنند، هرگز نمیتوانستند تصور کنند که اکنون بعد از ۷۸ سال هنوز در اکثر نقاط دنیا این قوانین، از سوی قدرت ها به طرز وحشتناکی نقض می شوند.
در آن روز ها با وضع این قوانین میخواستند از سوی کشور ها و حاکمان آن ها دیگر شاهد جنگ هایی نظیر جنگ اول و دوم جهانی، جنگ های داخلی اسپانیا و کشتار چینی ها و سیاه پوستان آمریکا و یا جنگ های چند ساله ی هند و پاکستان نباشند.
اما کم کم خواسته شد از تمام بشریت این حقوق را بشناسند و بر آن حرمت نهند و چنانچه نقض آن را شاهد بودند به آن معترض شوند. نه مانند این سالهای اخیر که مسلمانانی “خود جوش” بهاییان را به آتش کشیدند. آرزو داشتند تا صلح جهانی برپا شود و بشریت زیر پرچم عقل و انسانیت و با هر عقیده و تفکر و نژاد و جنسی بتوانند آزادانه زندگی کنند.
شاید در برخی نقاط دنیا این روز، روز بزرگی باشد و در آن از پیشرفت های بشر و از تحقق حقوقی که روزی محال بود یاد کنند اما در اینجا ایران که یکی از امضا کننده های این سند بین المللی است، نه تنها پیشرفت چشمگیری در وضع حقوق بشر حاصل نشده، بلکه گویا امیدی هم برای روز های بهتر وجود ندارد.
ایرانی که حاکمانش آن را اسلامی و مهد دموکراسی و عین حقوق بشر معرفی میکنند اما کمترین و حداقلی حقوق انسان ها در آن نقض میشوذ. برای مثال از افزایش آمار اعدام ها نگرانیم و به همان میزان نگران از افزایش ارتکاب جرم های وحشتناک به سبب اعمال محدودیت های فراوان به بهانه اسلام، اخیرا شاهد تجاوز های پی در پی به کودکان خردسال و زنان هستیم و به جای پرداختن به چرایی این اتفاقات به سبب قوانین غیر انسانی اعدام و قصاص، چوبه های دار هر روزه ده ها انسان را از پا در می آورند.
درحالی که می بایست اول کسانی که به سبب سیاست های مستبدانه باعث وقوع چنین حوادثی شدند مجازات شوند و دوم فرهنگ سازی گسترده از سوی نهاد های مدنی صورت گیرد که متاسفانه در ایران، از قبل همان سیاست های مستبدانه نهاد مدنی از معنا تهی است و فعالان مستقل حقوق بشر نیز هم چو من اکنون در زندان! و یا اکثر مردم در سراسر این کشور در فقر بسر می برند.
فقر فرهنگی و فقر مالی! شعار اقتصاد مقاومتی سر می دهند اما پس از اتمام این شعار ها از رسانه ها شاهد هر تبلیغات لوکسی هستیم که قطعا تعدادی نه برای داشتن چنین زندگانی زیبا و لوکسی، بلکه فقط برای گذران زندگانی خیلی معمولی خویش، در این اوضاع بیکاری و ورشکستگی بانک ها و کارخانه جات و این وضعیت گرانی روز افزون، راهی جز دزدی و کلاهبرداری و جعل و بعضا قتل، پیش روی خود نمی بینند و باز فقط زندان هاست که پر میشود و چوبه های دار همچنان فعال و این در حالی است که همه ما شاهد دزدی ها و اختلاس های کلان از سوی مردان قدرتیم!
وجود مشکلات پیش روی جوانان برای ادامه تحصیل، تفریح، کار و ازدواج و از طرفی نگاه های تبعیض آمیز و ابزاری به زنان و کودکان، وضعیت هم چنس گرایانی که به رسمیت شناخنه نمی شوند، اقلیت های دینی و مذهبی مانند بهاییان که همچنان اجازه ی کار و تحصیل ندارند و زرتشتی ها که از مشاعل دولتی اخراج می شوند و سنی ها که سال هاست مورد بی توجهی قرار گرفته اند و از بازداشت و صدور حبس های طولانی برای فعالان مدنی و سیاسی که همچنان ادامه دارد، همه این موارد نقض فاحش ابتدایی ترین حقوق انسان هاست که متاسفانه تمام این موارد یا انکار میشوند و یا با مسائل مذهبی و سیاسی توجیه! این مهد دموکراسی و اسلامش که بقول خودشان عین حقوق بشر است، به محض به قدرت رسیدن هزاران نفر از منتقدان و مخالفان مجاهد و چپ و بهایی خود را به دار کشید و پس از آن در گور های دسته جمعی خواباند. و سپس ۸ سال جنگ و تحریم را برای مردم این کشور رقم زد و بدین ترتیب رقم زد و بدین ترتیب نسلی از بهترین های وطن به طرق مختلف کشته شدند که اثرات آن فجایع همچنان باقی است.
بعد هم فرار مغز ها، قتل های زنجیره ای و حوادث کوی دانشگاه سالها بذر خشونت کاشتند و سال ها موجبات آزار منتقدان، فعالان و دگر اندیشان را فراهم کردند، سال ها مردم کرد و خواسته ها و مذهبشان را مورد آزار قرار دادند و بعد محصول و نتیجه ی بذر خشونت را نیز با خشونت درو کردند و این خشونت به هر طریق ممکن حتی در وجود مردم نهادینه شد.
سعی در پاکسازی برخی عقائد و دیدگاه ها و حتی بعضی اقوام دارند و هر کس به شیوه ی درست یا نادرست در دفاع از آرمان و عقیده اش برپا خواست افرادی نظیر افشین و رامین حسین پناهی که به تازگی به سبب محصول همان بذر بازداشت و اکنون در بدترین شرایط ممکن در زندانند.
۸ سال پیش تنها بدلیل نظر نزدیک شخص اول به دوم به سبب این انتخاب و اعتراضات به آن بسیاری کشته و سال ها زندانی شدند. قاتلان کشته شده ها یا هرگز شناسایی نشدند یا پس از سال ها تنها به ۲ سال حبس محکوم شدند و همچنان خانواده قربانیان مورد آزار و اذیت فراوان قرار دارند.
حال پس از ۸ سال به اشتباه خود پی برده ولی حاظر به اعتراف و عذرخواهی هم نیستند، حال همان حرف هایی که هشت سال پیش گفته شد و تاوانش قتل و زندان و اعدام بود به راحتی توسط مسئولین گفته می شود و… حال از داعش میگویند اما ما فراموش نمی کنیم ۸ سال پیش را که چگونه در میدان ولی عصر تهران جوانان داعش وار توسط نیروی انتظامی و سپاه زیر چرخ های اتوموبیل له شدند! درست مانند جنایت های داعش در اروپا را، فراموش نمیکنیم همچون شلیک ماموران آمریکا به سیاه پوست ها، در همین ایران عزیزمان، جوانان به ضرب مستقیم گلوله کشته شدند و فقط و فقط به خاطر نظر شخصی که اشتباه بود!!!
حال ما فعالان حقوق بشر که خود در زندانیم چگونه از داخل زندان این روزا گرامی می داریم و از کدام پیشرفت ها و از کدام احقاق حقوقی در ایران یاد کنیم؟! هرچه پیشتر میرویم شان انسان و حقوق آن و حرمت نهادن به آن از یادها می رود و هر روز بیشتر از قبل شاهد افول شان انسان هستیم، اما با این حال این روز را به اندک فعالان حقوق بشر در ایران و فعالان حقوق بشر در سراسر دنیا تبریک می گویم و امیدوارم روزی همه انسانها زیر پرچم انسانیت با هر عقیده و باور و نژاد و جنسیتی بتوانند آزادانه زندگی کنند.
آتنا دائمی
فعال حقوق بشر _ بند زنان زندان اوین
۱۸\۹\۱۳۹۶
درباره نویسنده نامه لازم به یادآوری است، آتنا (فاطمه) دائمی ۲۹ ساله، پیش تر بیست و نهم مهرماه سال ۱۳۹۳، بازداشت و ۸۶ روز در سلول انفرادی بند دو الف تحت بازجویی بود. وی در تاریخ ۲۸ دیماه ۱۳۹۳ پس از پایان بازجویی ها به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
این زندانی پس از چندین بار به تعویق افتادن جلسه دادگاه نهایتا در تاریخ ٢٣ اسفندماه ٩٣، در دادگاهی به ریاست قاضی مقیسه، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران با حضور وکیل خود و دیگر متهمین این پرونده مورد محاکمه قرار گرفت. وی به دلیل فعالیت های مدنی مسالمت آمیز، به اتهام «تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و اختفای ادله جرم» به ۱۴ سال زندان محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر به ٧ سال حبس تقلیل یافت.
آتنا دائمی اندکی بعد در زمان دستگیری برای اجرای حکم از بابت محکومیت، به همراه خواهران خود به توهین به ماموران متهم شده بود و بر این اساس در شعبه ۱۱۶۲ مجتمع قضایی قدس تهران در مرحله بدوی هر سه نفر به سه ماه و یک روز حبس محکوم شده بودند. در اعتراص به این محکومیت خانم دائمی اعتصاب غذای خود را آغاز کرد.
نهایتا روز شنبه ۶ خردادماه ۱۳۹۶، دادگاه تجدید نظر خواهران دائمی (آتنا، انسیه و هانیه) در شعبه ۴۸ تجدیدنظر استان به ریاست قاضی میراحمدی برگزار شد و حکم تبرئه آتنا به مثابه تحقق شرط پایان اعتصاب ۱۰ خردادماه ۱۳۹۶ به روئیت وی و اعضای خانواده اش رسید و این فعال مدنی پس از ۵۴ روز به اعتصاب غذای خود پایان داد.
خانم دائمی در مدت اعتصاب حدود ۱۹ کیلوگرم کاهش وزن و افت شدید فشار خون را تجربه کرد، معده او امکان جذب کامل آب را از دست داده بود و در این مدت با واسطه داروهای بی حس کننده امکان نوشیدن برای او فراهم بود با اینحال هیچگاه وضعیت او مورد رسیدگی پزشکی جدی قرار نگرفت.