دویچه وله فارسی
بنا بر آمار غیررسمی ازدواج سفید در شهرهای بزرگ ایران در حال گسترش است. اما کارشناسان اعتقاد دارند که پذیرش عمومی نسبت به این پدیده پایین است و پیامدهای به هم خوردن این نوع زندگی مشترک از طلاق هم بیشتر است.
ازدواج سفید در ایران به زندگی مشترک یک زوج بدون هیچگونه قراداد شرعی یا قانونی گفته میشود.
طبق آمار غیررسمی ازدواج سفید در شهرهای بزرگ ایران در حال گسترش است، ولی ماهیت پنهانی این نوع زندگی مشترک دسترسی به آمار در این باره را مشکل میکند. برخی از جامعهشناسان و کارشناسان علوم دینی در ایران ازدواج سفید را ارمغان غرب میدانند که در فرهنگ ایرانی و اسلامی “وصله ناجوری” است.
خبرگزاری فارس در گزارشی در۲ آبان۱۳۹۵ “ازدواج سفید” را “همباشی سیاه” خوانده و آن را تهدیدی برای نسل جوان برشمرده است.
فارس دراین گزارش مینویسد: «این زندگی مشترک بدون ازدواج که به “ازدواج سفید” معروف شده در کشورهای غربی پدیده جدیدی نیست، اما در کشور ما به دلیل اعتقادات و مسائل شرعی و عرفی که در خانوادهها وجود دارد شوک فرهنگی محسوب میشود.»
خاستگاه واژه “ازدواج سفید”
این واژه دراصل از کلمه فرانسوی ماریاژ بلان (Mariage blanc) که تحتالفظی به آن ازدواج سفید (white marriage) هم میگویند آمده است. این پیوند ازدواجی است به اصطلاح ناکامل به این معنی که با رابطه جنسی همراه نیست. افراد به دلایل مختلفی از جمله انگیزههای اقتصادی و اجتماعی، کسب ویزا یا فرار از تعقیب قضایی این ازدواج را برمیگزینند. این امکان نیز وجود دارد که زن یا مرد همجنسگرا باشند یا به هر دلیلی ناتوانی جنسی داشته باشند که برقراری رابطه جنسی در ازدواج سفید را غیرممکن میکند.
واژه ازدواج سفید استعارهایست برگرفته از ملافههای سفید. در این ازدواج رابطه جنسی برقرار نمیشود و به این دلیل خون پرده بکارت که در نزد افراد سنتی با شب زفاف و کامل شدن پیوند زن و شوهر ملازمت دارد، در این ازدواج دیده نمیشود و ملافه سفید باقی میماند.
در ایران از آنجا که این زندگی مشترک با ارتباط جنسی همراه است، واژه “ازدواج سفید” کاربرد متفاوتی دارد و برخلاف “ماریاژ بلان” ثبت قانونی نمیشود.
انگیزهها در ازدواج سفید
در این باره که آیا ازدواج سفید طغیانی است درمقابل آنچه جامعه و حکومت بر آزادیهای فردی به ویژه بر زنان اعمال میکنند یا اینکه مسیری آگاهانه است برای رسیدن به یک انتخاب درست برای ازدواج دائمی، بحث و نظر زیاد است.
خانمی با نام مستعار الهام زرباف از تهران به دویچه وله میگوید: «من و شریک زندگیام در محل کار آشنا شدیم و این آشنایی به منظور ازدواج شکل گرفت. بعد از اینکه کمکم آشنایی ما بیشتر شد متوجه شدم خانواده پرتنشی دارد و حدس زدم شاید انگیزه اصلی او برای تشکیل خانواده، فرار کردن از محیط پرتلاطم خانه باشد. به دلیل اینکه خانواده من ساکن شهرستان بودند و من سالها مجردی زندگی میکردم به او پیشنهاد کردم مدتی با هم زندگی کنیم تا در شرایط ذهنی آرامتری بتوانیم برای آینده تصمیم بگیریم.»
روزنامه “ابتکار” در ۱۶اردیبهشت ۱۳۹۳ (برابر ۶ مه ۲۰۱۴) به نقل ازمصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران می نویسد: «عدممسؤلیتپذیری جوانها یکی از بزرگترین علتهایی است که آنها به “ازدواج سفید” تن در میدهند. در “ازدواج سفید” به خاطر اینکه هیچ کجا سندی مبنی بر زن و شوهری ثبت نشده است به همین خاطر خیلی راحت این دختر و پسر میتوانند رابطه خود را پایان بدهند بدون اینکه اتفاقی افتاده و کسی از کسی انتظار و توقعی داشته باشد به همین خاطر در این دوره و زمانه چه چیزی بهتر از این اتفاق؟»
در خصوص نحوه پایبندی و مسئولیت در این نوع همزیستی، زرباف اما نظر متفاوتی دارد: «به نظر من پایبندی و مسئولیتپذیری در این زندگی هیچ فرقی با ازدواجهای ثبت شده ندارد. لااقل برای ما و زوجهای مشابهی که میشناختیم این طور بوده است. بارها در مقاطعی از این زندگی مشترک، به این نتیجه رسیدم که انتخابم اشتباه است ولی پس از صحبت با شریک زندگیام، تصمیم گرفتیم برای حل مشکلات مبارزه کنیم. حتی در این راه از مشاوره خانواده و مشاور جنسی کمک گرفتیم. در هر حال به خاطر مشکلات متعدد، سعی میکردم ازدواج رسمی را به عقب بیندازم.»
در این خصوص خانمی با نام مستعار پریسا گلریز از مشهد به دویچهوله میگوید: «من و دوست پسرم ۶ سال با هم دوست بودیم و بعداز آن کاملا آگاهانه و با قبول همه مسئولیتها پذیرفتیم زیر یک سقف برویم. به هیچ عنوان نه من و نه او چنین نگاهی نداشتیم که اگر رابطه کار نکرد به راحتی می توانیم از هم جدا شویم. برای زیر یک سقف رفتن هم کلی برنامهریزی کرده بودیم. انگیزه آن آقا از همان ابتدا ازدواج دائم بود ولی برای من استقلال از خانواده بیشتر مطرح بود.»
علل گسترش ازدواج سفید در شهرهای بزرگ
در کشورهای غربی تغییر سبک زندگی و پیامدهای مالی ناشی از طلاق دلیل اصلی رواج زندگیهای مشترک بدون ازدواج است. این پدیده در ایران ولی نوظهور است. به عقیده کامیل احمدی، مردم شناس و محقق، این پدیده در ایران عمری حدود ده سال دارد و در کلانشهرهایی مانند تهران، مشهد، اصفهان و شیراز بین جوانانی که اکثرا بومی این شهرها نیستند و شاغل و یا دانشجو هستند رواج دارد.
کامیل احمدی، محقق و مردم شناس و نویسنده کتاب “طنین سکوت”
احمدی در گفتوگو با دویچهوله در مورد عوامل شکلگیری این پدیده میگوید: «بالارفتن سن ازدواج که به تبع آن استقلال فردی، فکری و آزادی بیشتر در انتخاب نوع زندگی و اسقلال مالی از خانوادهها را بهدنبال دارد از عوامل موثر گسترش این پدیده است. تجددخواهی و دستوپاگیر بودن ازدواجهای سنتی و نیمهسنتی برای برخی جوانان و همچنین رفع نیاز جنسی به صورت مستمر از دیگر عوامل استقبال از ازدواج سفید در میان جوانان است.»
سود و زیانهای ازدواج سفید
از قدیم گفتهاند تا دو نفر زیر یک سقف نروند روشن نیست که بتوانند با هم زندگی کنند. برخی به ازدواج سفید به مکانیزمی برای محک زدن درصد موفقیت ازدواج دائم نگاه میکنند. برای نمونه گلریز اعتقاد دارد که اگر تجربه زندگی مشترک یک ساله با دوست پسرش نبود و هردومستقیم وارد ازدواج رسمی میشدند، با توجه به انگهای اجتماعی طلاق به مراتب برای او به عنوان یک زن، پرهزینهترمیبود. گلریز میگوید: «من حتی حسرت میخورم که کاش زودتر از اینها با او زیر یک سقف میرفتم، بلکه زوتر پی به اعتیاد او میبردم و رابطه را خاتمه میدادم.»
احمدی، کارشناس مسائل اجتماعی، ضمن تأیید این که ازدواج سفید امکان شناخت زوج را پیش از ازدواج دائم فراهم میکند، میگوید: «دراکثر ازدواجهای سفید بحث ازدواج دائم از ابتدا مطرح نیست و از طرفی تبعات خاتمه ازدواج سفیدی که علنی شده باشد بیشتر ازطلاق در ازدواج رسمی است. این تبعات که به طور مثال از دست دادن باکرگی و بحث قبح فرهنگی و چگونگی ورود به رابطه بعدیست، به مراتب برای زن سنگینتر است.»
احمدی همچنین میگوید: «در ظاهر اینطور به نظر میرسد که در ازدواج سفید بدون دردسر مشکلات قانونی میتوان چمدان را بست و رفت ولی درعمل چون ازدواج رسمی در چارچوب قانون و با حمایت خانوادهها صورت پذیرفته است، طلاق با در نظر گرفتن ماهیت علنی آن پیامدهای عاطفی، اجتماعی و فرهنگی کمتری دارد.»
به گزارش خبرگزاری تسنیم در تاریخ ۱۰ مهر۱۳۶۹مدیرعامل ستاد دیه، اسدالله جولایی، از رواج پدیده “ازدواج سفید” در کشور انتقاد کرد و آن را عاملی موثر در افزایش طلاق عنوان کرد. تسنیم به نقل از جولایی نوشت: «ازدواج سفید از دیگر موضوعاتی است که تمایل جوانان را برای تشکیل یک زندگی پایدار و سنتی پایین آورده و متأسفانه رواج این معضل نوظهور در بین برخی متأهلین بالطبع موضوع اجرای مهریههای طلایی همسران اول را به میان میآورد.»
آسیبپذیری در ازدواج سفید
اخیرا درباره ازدواج سفید سمینارهای مختلفی در ایران در قالب آسیبشناسی این پدیده برگزار شد. بیشتر این همایشها زنان را دراین گونه “همباشیها” آسیبپذیر دانستهاند.
با توجه به شرایط اجتماعی ایران، احمدی اعتقاد دارد در این نوع زندگی، هم مرد و هم زن در معرض آسیب هستند و زنان به طور ویژه بیشتر. طبق نظر کامیل احمدی از آنجاکه ازدواجهای سفید رابطههایی پنهانی هستند، زنان از حمایتهای قانونی و قضایی برعلیه خشونتهای خانگی و جنسی محروم هستند؛ هر چند میزان این حمایتهای قانونی اندک هستند و آنها در این رابطهها کاملا “بی پناه” میمانند و غیر از حلقه کوچک دوستان حمایتگران دیگری ندارند. احمدی میافزاید: «آمار بالایی از سقط جنین در این ازدواجها وجود دارد. زن در صورت بارداری یا ناگزیر به خاتمه بارداری میشود یا مجبور به ورود به یک ازدواج رسمی برنامهریزی نشده.»
احمدی به فقدان امنیت روانی در ازدواج سفید برای هر دو جنس اشاره میکند و عوارض شکست در ازدواجهای سفید را به مدتزمان این نوع زندگی مشترک وابسته میداند. به اعتقاد او بههم خوردن ازدواج سفید برای زن و مرد ضربه عاطفی به همراه دارد.
گلریز از مشهد در مورد آسیبهای این ازدواج میگوید: «بارها از سوی دوستان نزدیکم که فکر میکردم فکر بازی دارند در خصوص تصمیم برای زندگی مشترک بدون عقد رسمی، مورد قضاوت قرار گرفتم.»
در این مورد اما زرباف از تهران تجربه متفاوتی دارد: «چون خواهر کوچک من طلاق پرماجرایی داشت، خانواده من از ابتدا در مورد ازدواج سفید ما مخالفت نشان ندادند و در ادامه همراهی و سر زدن گاه وبیگاه آنها، محیط را از لحاظ پذیرش همسایهها و دوستان نزدیک مساعدتر میکرد.»
در خصوص آسیبپذیری ازدواج سفید برای مردان، احمدی گفت: «در جامعهای مثل ایران به مردی که زندگی مشترک بدون ازدواج دارد با نگاه “مرد و شرف” نگاه نمیشود و ازدواج سفید باعث میشود که اطرافیان با نگاه سطحی و سنتی او را قضاوت کنند که او “کار مردانهای” انجام نمیدهد.»
دردسرهای سرشت پنهانی ازدواج سفید
آیا در جامعه ایران که مناسبات بین مرد و زن بسیار محدود است، ازدواج سفید میتواند راهکاری باشد برای دو جوان تا بدون دخالت خانواده و اطرافیان روی رابطه خود متمرکز شوند و آگاهانهتر شریک زندگی خود را انتخاب کنند؟
در این باره احمدی میگوید: «هر پدیده اجتماعی که مخفی باشد، آسیب بیشتری میآفریند و احتمال سوءاستفاده و فساد در آن بیشتر میشود.»
نظر شخصی گلریز در این خصوص چنین است: «درست است که ازدواج سفیدی که دور از چشم خانوادهها هستند از گزند دخالت آنها هم دورمیمانند، ولی به نظر من اگر قرار است این پیوندها به ازدواج رسمی منجر شوند و بعد دخالت خانوادهها شروع شود، چه بهتر که وقتی رابطه تازه است و دو نفر شور و انرژی بیشتری دارند که از انتخابشان دفاع کنند، با نظر و دخالت خانوادهها مواجه شوند.»
ازدواج سفید از نگاه فرهنگ ایرانی
برخی فعالان زن ازدواج سفید را نوعی انتخاب آگاهانه زنان در تقابل با “قوانین تبعیضآمیز ازدواج در ایران” میدانند و معتقدند نگاه منفی به این پدیده کمرنگتر شده است. اما کامیل احمدی جور دیگری فکر میکند. او اعتقاد دارد این نوع سبک زندگی بین قشر کمی از نسل جوان که به نوعی برابرخواهی جنسیتی رسیدهاند طرفدار دارد. به نظر احمدی در این میان دستهای هم وجود دارد که برای تسهیل رابطه جنسی، پیدا کردن همدم و صرفا تجربهای جدید به ازدواج سفید اقدام میکنند.
کامیل احمدی در ادامه میگوید: «فعلا در فرهنگ ایرانی که برگرفته از سنت و شرع است، به ازدواج سفید به طور عمومی به عنوان پدیدهای “وارداتی” و” ناپسند” نگاه میشود. قبول ازدواج سفید، حق بر بدن و انتخاب نوع و سبک زندگی در بین عموم مردم هنوز جا نیفتاده است.»
به گزارش خبرگزاری شبستان در ۲۵ مهر ۹۶ مدیرکل تبلیغات اسلامی گیلان، جمال یاری، ازدواج سفید و جشن طلاق را زائده شبکههای ماهوارهای وابسته به کشورهای غربی دانست و گفت: «دشمن برای بیهویت کردن جوانان و ترویج بیبند و باری در جامعه از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد و بنابراین تقویت باورها و اعتقادات دینی مردم به ویژه نسل جوان جامعه آنان را از تهدیدها و آسیبهای اجتماعی موجود مصون میسازد.»
کاستن از مخاطرات ازدواج سفید
با توجه به مخاطرات و آسیبهایی که در انتظار زوجها در ازدواج سفید است، آیا میتوان راهکارهایی یافت که جامعه آن را به عنوان یک سبک زندگی بپذیرد و انها را تحت حمایتهای قانونی قرار دهد؟
کامیل احمدی به فشارهای اجتماعی بر ازدواج سفید اشاره میکند و معتقد است حتی با وجود میزان بالای طلاق در کشور، ازدواج دائم از ازدواج سفید پایدارتر است زیرا به اعتقاد وی معمولا عمر این ازدوجها بین یک تا سه سال است. وی ازدواج سفید را” قرارداد نانوشتهای گاه با ریسک بالا” میداند.
احمدی میافزاید: «اگر احترام به حقوق شخصی افراد برای انتخاب شیوه زندگی بههمراه حفاظهای قانونی لازم و پوششهای حمایتی برای ازدواج سفید اندیشیده شود، میتوان از تبعات زیانبار این نوع زندگی مشترک کم کرد. شکل مدیریتشده و شبهقانونی ازدواج سفید نسبت به ازدواج دائمی که مشروعیتهای لازم را دارد ولی دوام زیادی ندارد، شاید به صرفهتر باشد.»
با توجه به اینکه ازدواج رسمی در اکثر کشورها و به ویژه در کشورهای خاورمیانه بنیادی مذهبی دارد به عقیده احمدی فرایند جداسازی ازدواج از دین امری بسیار زمانبر خواهد بود. او میگوید: «تعریف ازدواج به صورت یک قرارداد صرفا اجتماعی به شکلی که در جوامع غربی اتفاق میافتد و همینطور جا افتادن زندگی مشترک شبهقانونی برای جوامعی مانند ایران زود است ولی اینگونه بنظر میرسد که این روند شروع شده است.»