فریبا علاسوند: قصه جایگاه زن و دختر باید بازخوانی شود

ارسال کننده : احمد فخرالدین
تاریخ انتشار: ۲۴ شهريور ۱۳۹۲ – ۱۲:۳۲

یک استاد حوزه و دانشگاه در آیین تجلیل از دختران برتر خوزستان گفت: قصه دامنه‌دار و دراز و دیرینه‌ای که همیشه زن و دختر، ما را به یاد خانه و خانواده و همچنین جایگاه خانواده می‌اندازد، باید بازخوانی شود.

به نقل از ایسنا، فریبا علاسوند در این مراسم اظهار کرد: خوشحالم که جریان اهمیت به نخبگی و نخبگان کشور وجود دارد و این نقطه شروعی که برای تجلیل از نخبگان خوزستان ایجاد شد، بسیار مایه مباهات است.

وی ادامه داد: در کشور هم به جریان توده‌ای و مردمی و هم به بالنده کردن جریان نخبگی به شدت نیازمندیم، زیرا یک نخبه و فرد توانمند گاهی می‌تواند به اندازه هزاران نفر به کشور خدمت کند. فراهم کردن مجال برای نخبگان به معنای اهمیت دادن به این استعدادها و قدرشناسی است.

لزوم بازگشت به سبک زندگی اسلامی
این استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: امروزه مساله‌ای به عنوان بحث سبک زندگی اسلامی به طور جدی در کشور مطرح است و رهبر فرزانه انقلاب مثل همیشه با حساسیت و موقعیت‌سنجی تاکید کردند که یک اتفاق بزرگ در حال رخ دادن است و آن وسترنیزه کردن و غربی‌سازی زندگی‌های مسلمان در جهان است و لازم است دوباره به سبک زندگی اسلامی خود بازگردیم.

علاسوند افزود: یکی از پایه‌های مهم و اساسی برگشت به سبک زندگی اسلامی، زنان و دختران هستند. هیچ قانون و کنوانسیونی و هیچ برنامه‌ای نخواهد توانست حکم خلقت و طبیعت را درباره جایگاه زن در خانواده تغییر دهد، لذا خیلی اصرار نکنیم که با خلقت و طبیعت بجنگیم.

وی ادامه داد: ویژگی‌های منحصر به فرد مادر نیز در خانواده جایگاهی منحصر به فرد دارد و خانواده به عنوان اولین جایگاه برای یادگرفتن اولین‌هاست. این که انسان در اولین موقعیت یادگیری چه چیزهایی را یاد می‌گیرد، بحث بسیار مهمی است و ما امروزه به راحتی این اولین فرصت را از دست می‌دهیم. امروزه اجازه دادیم که غارتگران دیجیتالی از جمله رایانه‌ها، بازی‌های مختلف رایانه‌ای و سایر دستگاه‌های مختلفی که اساسا مبتنی بر زندگی فردگرایانه هستند، ساحت کاملا خصوصی را از خانواده بگیرند.

این استاد حوزه و دانشگاه گفت: روش و متدی که انسان مسائل مادی را آموزش می‌دهد و همچنین روشی که مسائل معنوی را آموزش می‌دهد 2 روش متفاوت است. ما بدون آنکه آگاه باشیم آرام آرام همان روشی را که گذشتگان ما به طور غریزی به بچه‌های خود یاد می‌دادند، منسوخ می‌کنیم چون ماده‌گرایی، سودخواهی و فایده محوری زندگی را در اینگونه موارد احاطه می‌کند، بنابراین به روشی نیاز داریم که مشخص کند خانواده به عنون اولین جایگاه چه اولین‌هایی را باید به فرزندان یاد دهد.

علاسوند اظهار کرد: خانواده جایگاهی است که شخص به جهت اینکه موضع والدین نسبت به فرزندان کاملا جانبدارانه است، می‌تواند بسیار عاطفی و خوب بار آید. حسی که میان مادر و فرزند وجود دارد در مهدهای کودک بین مربی و بچه تبادل نمی‌شود، بنابراین جایگاه خانواده جایگاهی مهم است.

دختران واسطه انتقال فرهنگ، دین و اخلاق به نسل بعدی هستند
وی با بیان اینکه بر اساس تحقیقات گروه تخصصی مطالعات خانواده سه آسیب جدی معطوف به خانواده است، خاطرنشان کرد: این سه آسیب بیشتر متوجه دختران ماست چون دختران واسطه انتقال فرهنگ، دین و اخلاق به نسل بعدی هستند و جایگاهشان از این حیث مهم‌تر است.

شیب تند سقوط اخلاقی
علاسوند تصریح کرد: به عنوان آسیب نخست، متأسفانه با یک شیب تند سقوط اخلاقی مواجهیم یعنی علی‌رغم اینکه همه تلاش می‌کنند و اراده نهادی، رسمی و اراده دولتی بر تربیت اخلاقی نسل است ما با سقوط آزاد در مساله اخلاق روبه‌رو هستیم.

این استاد حوزه و دانشگاه گفت: فضای اجتماعی برای همه یکسان است یعنی اگر صحبت از ماهواره و اینترنت و سایر موارد می‌شود، برای همه بچه‌های ما در سراسر کشور یکسان است و همه می‌توانند دسترسی داشته باشند، همچنین برای همه جوانان تمام آنچه که ما به عنوان خطرهای فرهنگی یا تهاجم فرهنگی قلمداد می‌کنیم، به طور یکسان وجود دارد؛ اما شما می‌بینید در همین کشور یک عده جوان بسیار بااخلاق، باانظباط، متدین و اجتماعی و در کنار آنها نیز تعداد زیادی هم جوانان هنجارگریز وجود دارند.

علاسوند ادامه داد: اراده نهادی به سمت تربیت است ولی تفاوت این دو گروه درشناسنامه فرهنگی و تربیتی خانواده‌هاست. متأسفانه امروزه اگرچه دائما عده‌ای فرافکنی می‌کنند و انحرافات فرزند خود را به همان خطاها و تهاجمات فرهنگی موجود در جامعه نسبت می‌دهند و اذعان دارند که جامعه باعث این وضعیت فرزند آنها است، اما مه می‌دانیم که این فرافکنی برای آن است که شخص خود را از اتهام خلاص کند.

وی افزود: متأسفانه در سال‌های اخیر روند غلطی شکل گرفت که نصیحت کردن، ارشاد کردن و موعظه کردن که فقط و فقط از روی عشق توسط خانواده به فرزندان القاء می‌شود، به مفهوم گیر دادن تبدیل شده است.

این استاد حوزه و دانشگاه گفت: آسیب دوم که به شدت متوجه خانواده‌هاست مربوط به آموزش دین و آموزش شریعت اسلامی با تمام معناست. در حال حاضروالدین بیش از هر زمان دیگری برای آموزش هزینه می‌کنند؛ اما آموزش‌هایی که دائماً بچه‌های ما را احاطه کرده است هیچ کدام معطوف به دین نیست و لازم است به والدین تذکر و آموزش داده شود که به همان اندازه که برای دروس دیگر برای فرزند خود معلم می‌گیرند، یک معلم دین برای فرزند خود به کار بگیرند.

علاسوند اظهارکرد: اگر کسی فکر کند آموزش دینداری یعنی آموزش نماز از 9 سالگی به دختران، بزرگترین اشتباه خود را در فهم دین انجام داده است. وقتی ما انتظار داریم دین را نهادی به نام مدرسه به فرزندمان آموزش دهد و از وظیفه و مسئولیت خود غفلت کنیم، همین اتفاق می‌افتد.

وی ادامه داد: آموزش دینداری نباید از ظواهر دین شروع شود و نباید از تکلیف شروع شود. ما یک دین باطنی داریم؛ آموزش متن دین در روایات بسیار تأکید شده است.

وی آسیب سوم در حوزه خانواده را ضعف خانواده‌ها در آموزش نقش جنسیتی عنوان کرد و گفت: ما امروز یکی از مهم‌ترین علت‌های فروپاشی خانواده در 5 سال اول را همین موضوع می‌دانیم. در این خانواده‌ها یک مرد و یک زن مقابل هم زندگی نمی‌کنند بلکه 2 مرد هستند. یک دروغ بزرگ و یک لاف هنگفت در این سال‌ها به خورد دختران ما داده شد و آن این است که دختر و پسر با هم فرقی نمی‌کنند؛ در حالی که بسیار با هم فرق می‌کنند.

این استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: دختر و پسر در اینکه هر دو ارزشمند هستند و اینکه هر دو می‌توانند کاری کنند کارستان، فرقی نمی‌کنند ولی قطعاً در جایگاه و جنسیت با هم فرق می‌کنند. بیولوژی آن‌ها بسیار متفاوت است و وقتی متفاوت هستند ناچارند به حکم طبیعت و خلقت، متفاوت برنامه‌ریزی داشته باشند.

علاسوند افزود: همچنین چند سال بعد با خانواده‌های تک‌جنسی مواجهیم که دختران به سمت برابری کامل متحول شدند. وقتی یک زن مردصفت، مرد مقابل خود را به نوعی بی‌خاصیت می‌کند، چند سال دیگر با دو زن مواجه خواهیم بود که خانواده‌های تک‌جنسی زن‌محور نام دارند. در این شرایط می‌بینیم که مرد غیرت ندارد، قدرت حمایت ندارد، مردی که نمی‌تواند دیگران را به خود وابسته و همبسته کند و مرد ظاهر خود را شبیه دختران می‌کند؛ آن وقت مرد بودن را در چه باید شناخت؟

وی گفت: وقتی عناصر اصلی نقش‌های جنسیتی برای زن و مرد در خانواده وجود نداشته باشد، آن خانواده، خانواده متکاملی از حضور زن و مرد با همدیگر نیست و این آسیب بسیار مهمی است و منشاء اصلی آن خانواده است. خانواده‌های ما باید دختران خود را در کنار تحصیل و کسب موقعیت اجتماعی، در مسیر نقش مادری تربیت کنند، یعنی باید عاطفی باشد، باید بتواند جهانی را سیراب از محبت کند و نقش مادری را دوست داشته باشد.

مادری ضربه‌گیر حوادثی است که برای خانواده پیش می‌آید
این استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: اکنون یکی از گاردها و ژست‌های دختران ما این است که “من اصلا از بچه خوشم نمی‌آید”، این ژست خوبی نیست. مادری یعنی مدیریت بحران، مدیریت عاطفی و مادری ضربه‌گیر حوادثی است که برای خانواده پیش می‌آید.

علاسوند افزود: اگر همسری و نقش مادری فراموش شود، زن نقش جنسیتی نخواهد داشت در مقابل پسران هم اینگونه هستند. به هیچ عنوان به بطالت گذراندن و در خانه نشستن را به هیچ زن و دختری توصیه نمی‌کنیم. ما به فعالیت‌های خیرخواهانه و مددکارانه در جامعه بسیار نیاز داریم. زنان نیز به عنوان موجوداتی که اساساً و طبیعتاً همدل و علاقه‌مند به کارهای همدردانه هستند، بسیار مناسب فعالیت‌ها و حرکت‌های غیردولتی که به بالندگی کشور هم کمک می‌کنند، هستند.
http://mehrkhane.com/fa/news/8212/%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%A8%D8%A7-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%88%D9%86%D8%AF-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B2%D9%86-%D9%88-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF