فرستنده خبر:لیدا اشجعی
کمتر از یک ماه به مراسم تحلیف ریاست جمهوری ایران و معرفی کابینه دولت دوازدهم به مجلس شورای اسلامی باقی مانده است. صحبت از معرفی سه یا چهار وزیر زن است. آیا بالاخره این طلسم خواهد شکست؟
زمانی که محمود احمدینژاد در سال ۱۳۸۸ برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی مرضیه وحید دستجردی را به سمت وزارت بهداشت و آموزش پزشکی منصوب کرد، از هر دو سوی موافقان و مخالفان غوغا برپا شد.
علاوه بر کسانی که به طور سنتی مخالف وزارت زنان بوده و هستند، حتی برخی از فعالان جنبش زنان نیز این انتصاب را به فال نیک نگرفتند چرا که معتقد بودند تنها زن بودن برای داشتن نگاه و حساسیتهای جنسیتی کافی نیست و شاید زنانی که این نگاه و حساسیت را ندارند، در پستهای بالای مدیریتی حتی ضربهزننده به روند برابریخواهی نیز باشند.
عمر وزارت دستجردی اما چندان نپایید و او ظاهرا به دلیل یک اظهارنظر درباره مافیای واردات لوازم آرایشی و دارو سه سال پس از آغاز وزارتش در سال ۱۳۹۱، از این سمت برکنار شد.
حسن روحانی با وجود آنکه وعده تشکیل وزارت زنان و انتصاب حداقل یک وزیر زن را در مبارزات انتخاباتی دور اول ریاستجمهوریاش داده بود اما تنها به سپردن معاونت امور زنان، ریاست سازمان حفاظت از محیط زیست و چندی بعد ریاست سازمان میراث فرهنگی به دست زنان بسنده کرد.
بیشتر بخوانید: امکان مشارکت سیاسی برای زنان ایرانی فراهم نیست
دومین دور ریاستجمهوری روحانی نیز با وعده دادن حداقل سه وزارتخانه به دست زنان آغاز شد. کمتر از یک ماه دیگر مراسم تحلیف و بعد معرفی کاندیداهای وزارت به مجلس انجام خواهد شد.
حدسها و گمانهزنیها همچنان حول حداقل سه وزیر زن میچرخد. تنها خبر منفی در این باره مربوط به سایت فرارو بود که ۱۹ تیرماه نوشت: «حضور وزیر زن در دولت دوازدهم منتفی است» بر اساس این گزارش که منبع آن مشخص نبود حسن روحانی بر آن است تا در دولت جدیدش هم تنها چند معاونت را به زنان دهد.
غیر از این گزارش سایر شنیدهها حاکی از این است که روحانی در عزمش برای معرفی حداقل یک وزیر زن جدی است: شهیندخت مولاوردی برای وزارت آموزش و پرورش.
چرا وزیر شدن زنان مهم است؟
آزاده کیان جامعهشناس و استاد دانشگاه در پاریس معتقد است وزیر شدن زنان در شرایط کنونی ایران بیشتر از هر چیز ارزش نمادین و سمبلیک دارد. او به دویچهوله میگوید: «به لحاظ سمبلیک بسیار مهم است که زنان به پست وزارت که بالاترین پست مدیریتی در کشور است دست پیداکنند اما این به هیچ وجه برای حل مسائل زنان کافی نیست. همین زنی که میتواند وزیر یا وکیل مجلس شود اگر شوهرش به او اجازه ندهد نمیتواند کار کند. بنابراین تا قوانین متعددی که دست و پای زنان را گرفتهاند عوض نشوند بالطبع وزارت زنان اوضاع زنان ایران را بهار نمیک
برای تغییر قوانین تبعیضآمیز مسلما نقش مجلس پررنگتر از نقش کابینه است. با این حال خانم کیان تاکید میکند که اگر چندین وزیر زن در کابینه باشند میتوانند فشار بیشتری برای تغییر قوانین اعمال کنند.
“وزارت زنان نه خواست اصلی اما خواست مهم جنبش زنان است”
بحث مشارکت سیاسی زنان و اولویت آن در ایران همواره یکی از موضوعات مهم در میان فعالان جنبش زنان بوده است. این موضوع مطرح است که با توجه به قوانین تبعیضآمیز مدنی و کیفری علیه زنان چقدر مطرح کردن موضوع مشارکت سیاسی میتواند راهگشا باشد.
آزاده کیان میگوید یکی از انتقادات فعالان جنبش زنان به محمد خاتمی انتخاب نکردن وزیر زن بود. او نتیجه میگیرد که این مسئله برای جنبش زنان ایران مهم است اگرچه شاید اولویت اول جامعه زنان ایران نباشد.
بیشتر بخوانید: بررسی موانع مشارکت سیاسی زنان ایرانی در میزگردی در کلن
به نظر این جامعهشناس نابرابری حقوقی، فقر زنان، به خصوص ۳ و نیم میلیون زن سرپرست خانوار و عدم دسترسی زنان به فرصتهای برابر شغلی مهمترین مشکلات زنان جامعه ایران است.
با این وجود و در همین جامعه وزیر شدن یک زن میتواند این نیرو و امید را به زنان بدهد که آنها هم میتوانند تا بالاترین مدارج مدیریتی ارتقا پیدا کنند و همین نیرو آنها را برای دستیابی به حقوق برابر قدرتمندتر میکند.
اشتباهی که جنبش زنان فرانسه مرتکب شد
در سالهای دهه ۱۹۷۰ که اوج فعالیت جنبش زنان در فرانسه بود، دولت این کشور در دست نیروهای راست قرار داشت. به همین دلیل زنان فعال در جنبش که عمدتا تمایلات چپ داشتند، تمایلی به مشارکت در ساختار سیاسی چنین دولتی نشان ندادند.
آزاده کیان اما همین اشتباه را دلیلی بر این موضوع میداند که امروز میزان مشارکت سیاسی زنان فرانسه در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی کمتر است.
بیشتر بخوانید: حق رأی و مشارکت سیاسی زنان در ایران و فرانسه
به همین دلیل خانم کیان معتقد است که جنبش زنان ایران اتفاقا باید بیشتر روی مسئله مشارکت سیاسی نیرو و توان بگذارد.
او میگوید: «راهیابی ۱۷ زن به مجلس و ورود زنان به شوراهای شهرهای حتی کوچک نشان میدهد که اتفاقا جامعه ایران آمادگی پذیرش قدرتگیری زنان را بسیار بیشتر از حاکمیت دارد و شاید به نفع جنبش زنان باشد که در این شرایط نیرویش را بیش از پیش روی مشارکت سیاسی زنان متمرکز کند.»
۱۴ مرداد مراسم تحلیف ریاستجمهوری برگزار خواهد شد و احتمالا همزمان یا چند روز پس از آن لیست پیشنهادی وزرا به مجلس تقدیم میشود. آیا حسن روحانی میتواند راهی را که محمود احمدینژاد نتوانست ادامه دهد در جهتی همگام با خواستهای زنان ایران پیش ببرد؟