فرستنده خبر دیانا بیگلریفرد 1396/2/13
زهرا شجاعی
یک فعال حوزه زنان گفت: امیدواریم در انتخابات 1400 با تفسیر و تعبیر درست از اصل 115 قانون اساسی شاهد حضور زنان در منصب ریاست جمهوری باشیم.
به گزارش ایسنا، زهرا شجاعی در نشست تخصصی “زنان و مسئله رجل سیاسی” که ظهر امروز در معاونت امور زنان برگزار شد با اشاره به اصل 115 قانون اساسی در خصوص رجل سیاسی اظهار کرد: اگرچه تفسیر قانون اساسی بر عهده شورای نگهبان است اما تفسیر اصل 115 قانون اساسی که بحث رجال سیاسی در آن قید شده با تدبیر شهید آیت الله بهشتی به عنوان یک واژه به کار برده شد تا جامعه به رشد سیاسی برسد و عنوان شد که شرط جنسیت برای اداره مدیریت کلان کشور در نظر گرفته نشود و شایستگی، تقوا، حسن سابقه، امانت و …ملاک قرار گیرد.
وی ادامه داد: اگر ما در ارتباط با منافع و خواستههای زنان صحبت میکنیم از منظر ملی بوده و صنفی نیست زیرا زنان صنف نیستند و نیمی از جمعیت کشور هستند. همچنین ما هنوز در جمهوری اسلامی به یک نظریه متقن، مشخص و قابل قبول که آن را مبنای برنامه ریزیها و سیاستگذاریهای جمهوری اسلامی قرار دهیم نرسیدهایم؛ البته در کلیات با یکدیگر مشترکیم.
شجاعی افزود: اصولی که در قانون اساسی وجود دارد اصول خوبی است اما جامع نیست و همه مسائل زنان را در بر نمیگیرد و بیشتر در آن بحث خانواده مطرح شده است ولی راجع به بسیاری از مسائل زنان سکوت کرده و به صورت روشن صحبت نشده است و از جمله موارد قابل بحث در قانون اساسی اصل 115 این قانون است.
رئیس مرکز مشارکت زنان در دوران اصلاحات گفت: وقتی زنان در خانه مورد خشونت واقع میشوند و یا در جامعه امنیت ندارند دیگر جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی مطرح نیست و در حقیقت در بخش زیادی از مسائل زنان این دو جبهه با یکدیگر اشتراکات بسیاری دارند و امیدواریم بتوانیم اقداماتی دراین زمینه انجام دهیم و به بهبود وضعیت زنان کمک کنیم.
این فعال حوزه زنان با بیان اینکه برای حل مسئله رجل سیاسی باید به تعریف فقه و جایگاه واژه رجل سیاسی در فقه بپردازیم اظهار کرد: در حقیقت باید ببینیم جایگاه فقه در دین کجاست؟ و این مستلزم این است که ابتدا دین را تعریف کنیم. در حقیقت دین عبارت است از برنامه زندگی، یعنی پیامبران آمدهاند که راه درست زندگی کردن را به انسانها بیاموزند که اگر پیامبران نیز نمیآمدند بر اساس پیامبر درونی که خداوند آن را در وجود هر انسانی قرار داده است انسان راه درست را با هزینه بیشتر پیدا میکرد. به عبارت دیگر خداوند برای انسان دو پیامبر درونی و بیرونی قرار داده است که راه درست را به آن نشان دهد.
وی ادامه داد: در آموزههای دینی دین به سه بخش تقسیم میشود که یک بخش آن باورها، اعتقادات، شناخت انسان نسبت به خود، خدایش و جامعه و … است که علم کلام در رابطه با آن صحبت میکند. بخش دیگر آن اخلاق است که علم مربوط به آن هم علم اخلاق است و بخش دیگری از دین شامل عبادیات، احکام، سیاست است که علم مرتبط با آن علم فقه است.
شجاعی با بیان اینکه دایره فقه وسیع و گسترده است و در حقیقت همه جزئیات زندگی انسان توسط خداوند برنامه ریزی شده است، اظهار کرد: یکی از ویژگیها و خصوصیات دین اسلام وجود اصل اجتهاد است که احکام مسائل جدید را با استفاده از منابع فقه استخراج میکنند.
این فعال حوزه زنان به تعریف واژه فقه پرداخت و گفت: واژه فقه به معنای فهم دقایق و جزئیات است. فقه همچنین به بصیرت در دین هم گفته میشود. فقه در دین به معنای آن است که مسائل و احکام دینی سطحی و قشری دیده نشوند یعنی انسان هدف اصلی از حکم دین را متوجه شود. در تعریف واژه فقه، فقه علم به احکام شرعی از ادله تفسیر است یعنی کسی که میتواند احکام را تشخیص و آنها را شناسایی و هر حکمی را از دین استخراج کند تا به مسائل جدید پاسخگو باشد و به این فرد فقیه گفته می شود.
رئیس مرکز مشارکت زنان در دوران اصلاحات اضافه کرد: فقیه نیز به دو بخش فقیه اصغر و اکبر تقسیم بندی میشود. فقیه اصغر یعنی کسی که به احکام، سیاسات و عبادات تسلط داشته باشد و فقیه اکبر نیز به کسی گفته میشود که علاوه بر تسلط بر احکام و سیاسات و عبادات به عرفان، فلسفه و سایر شاخصههای دین هم اشراف داشته باشد.
شجاعی با اشاره به اینکه قرآن، سنت، اجماع، عقل، منابع اجتهاد هستند گفت: کسی که بخواهد فقیه باشد باید به این چهار منبع تسلط کافی داشته باشد و در حقیقت علوم قرآنی را بداند تا بتواند از آیات معنای درستی را درک کند. همچنین سنت نیز نیازمند برخی علوم است و دو شاخه دارد. شاخه اول علم روایات حدیث و شاخه دوم علم درایت حدیث است. علم شناسایی راویان احادیث را علم رجال میگویند.
این فعال حوزه زنان ادامه داد: آیا کسانی که احادیث را روایت کردهاند مردان بودهاند؟ خیر اینگونه نیست ما حدیثهای بسیاری از قول حضرت فاطمه، حضرت زینب عایشه و … داریم. بنابراین وقتی به کتابهای رجالی مراجعه میکنیم احادث نسایی هم وجود دارد. بنابراین کلمه رجال به معنای اشخاص و فرد است.
شجاعی در پایان با اشاره به 13 آیه در قرآن که کلمات رجال و رجل در آنها به کار برده شده است گفت: در هفت آیه کلمه رجل با الف و لام آمده است که در کنارش قرینه نساء نیز وجود دارد که این نشان دهنده جنس مذکر است. در چهار آیه دیگر نیز کلمه رجال به صورت نکره آمده است که به معنای اشخاص و افراد است و جنسیت در آن مطرح نیست.