فرستنده خبر دیانا بیگلریفرد 1396/1/29
به گزارش جامجم، ظهر 21 فروردین امسال، یکی از مسئولان بیمارستان لقمان با پلیس تماس گرفت و از مرگ مشکوک زنی میانسال خبر داد.
ماموران با حضور در آنجا و تحقیقات اولیه متوجه شدند که او 19 روز پیش براثر سقوط از بلندی به بیمارستان منتقل شده که فوت کرده است. تحقیقات نشان میداد، مرد خانواده همسرش را کشته و دخترشان شاهد جنایت بوده است.
متهم تحت تعقیب قرار گرفت و تنها شاهد جنایت به پلیس آگاهی احضار شد. او به افسر تحقیق گفت : مادر و پدرم 28 سال پیش با هم ازدواج کردند. ثمره زندگی آنها من و برادرم بودیم. آنها درگیری و مشاجرههایی با هم داشتند. قبل از عید پدرم در حالی که پول داشت، حاضر نشد برای مادرم مانتو و لباس نو بخرد و همین موضوع هم دلیل درگیری و دعوایشان بود. ساعت 11 صبح نخستین روزهای عید با صدای مشاجره والدینم بیدار شدم. از اتاق که بیرون زدم، آن دو با هم دعوا میکردند که پدرم، به جان مادرم افتاد. کتکش زد. پدرم مدام فریاد میزد چرا شب گذشته که مهمان داشتیم لباس مورد علاقه خودت را پوشیدی. چرا از من میخواستی برایت مانتو بخرم. او بعد پیراهن مادرم را گرفت و چند بار او را به کناری پرت کرد.
وی افزود: برادرم در راهپلهها بود که مادرم از پدرم فاصله گرفت و با برداشتن ظرف پسته نزد برادرم رفت. برادرم بهمحل کارش رفت و من و پدر و مادرم در خانه ماندیم. دوباره دعوای میان آن دو بالا گرفت. خواستم به این دعوا پایان دهم که پدرم مرا سمت مبل هل داد. تهدید کرد اگر دخالت کنم کتابهایم را میسوزاند و اجازه نمیدهد دانشگاه بروم.
دختر مقتول گفت: مادرم از دست کارهای پدرم عصبانی شد و به اتاق دیگری رفت. در را قفل کرد اما پدرم در را شکست و او را بیرون آورد. بعد درگیری، پدرم آرام شد و از خانه بیرون رفت. دو ساعت بعد که برگشت عصبانیتر بود. مادرم را زیر مشت و لگد گرفت و گلویش را محکم گرفت که بسختی او را نجات دادم. مادرم فرار کرد و سمت بالکن رفت. پدرم پشت سرش رفت. او را گرفت و هل داد و به سمت اتاقنشیمن بازگشت. سراسیمه رفتم تا مادرم را نجات دهم که به حیاط سقوط کرده بود. پدرم خونسرد نشسته بود و بعد که اورژانس آمد او فرار کرد. مادرم بعد از 19 روز فوت کرد.
با گفتههای تنها شاهد جنایت، متهم که تحت تعقیب بود دیروز بازداشت و برای تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شد.
دیروز مرد میانسال در جریان تحقیقات گفت: من و همسرم با هم اختلافهایی داشتیم. قبل ازعید هم برسر خرید مانتو برای همسرم با او درگیر شدم. روز حادثه او خودش در حالی که ناراحت شده بود، به سمت بالکن رفت و خودکشی کرد. گفتههای دخترم را قبول ندارم. با دیدن همسرم در آن حال ترسیده و فرار کردم. حتی زمانی که پی بردم او فوت شده ترسیدم و در مراسم خاکسپاریاش شرکت نکردم. من او را به قتل نرساندم.
در حالی که متهم منکر قتل همسرش بود، پزشکی قانونی نظر داده بود که پیش از سقوط مرگبار، زن میانسال در قسمتهایی از بدنش دچار شکستگی بوده که نشان میدهد او کتک خورده و مورد ضرب و جرح قرار گرفته است.
مرد میانسال با دستور قضایی در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات پلیس جنایی از وی ادامه دارد.