فرستنده خبر اقای احمد نوید فخرالدین ۱۳۹۵/۱۲/۲۱
پایگاه تحلیلی- خبری مهرخانه، با توجه به رسالت خود جهت اطلاعرسانی جامع اقدامات و فعالیتهای صورتگرفته در حوزه زنان، مبادرت به پوشش همایشها، جلسات، نشستها و هماندیشیهای گوناگون که توسط طیفهای فکری و سیاسی مختلف برگزار میشود، میکند. بدیهی است این اقدام صرفاً جهت اطلاعرسانی به علاقهمندان حوزه زنان صورت گرفته و لزوماً بیانگر دیدگاههای مهرخانه نیست.
نشست «آسیبشناسی پدیده کودکهمسری در ایران» به همت گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی و با مشارکت گروه جامعهشناسی زنان و جنسیت (مطالعات زنان) در انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شد. در این نشست شهلا اعزازی؛ جامعهشناس و عضو انجمن جامعهشناسی ایران، فاطمه محمدی؛ حقوقدان و جرمشناس و سیمین کاظمی؛ پزشک سخنرانی داشتند.
به گزارش خبرنگار مهرخانه، در ابتدای این نشست اعزازی عنوان داشت: طبق تمام عهدنامهها و قانون، دولتها موظف به حمایت از کودکان زیر 18 سال هستند. تا قبل از 188 سالگی نیز برخی از محدودیتهای قانونی برای کودکان وجود دارد مانند این که افراد زیر این سن نمیتوانند گواهینامه بگیرند یا قرارداد امضا کنند.
(در همین زمینه: پرسشهایی که پیش از هیاهو درباره ازدواج کودک، باید به آنها پاسخ گفت)
(در همین زمینه: پررنگ شدن مسأله ازدواج کودک بیشتر جنبه ژورنالیستی دارد)
برقراری رابطه جنسی مهمترین مسأله در کودک – همسری است
او خاطرنشان کرد: در گذشته، ازدواج جهت ایجاد حلقهای از ارتباطات متقابل مانند ارتباطات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میان خانوادهها صورت میگرفت و گستره روابط خانوادهها در اثر ازدواج بزرگتر میشد. دو دیدگاه در مورد ازدواج وجود داشت، یکی اینکه ازدواج حمایتگر است و فرد قدرتمند یعنی مرد از فرد ضعیف یعنی زن حمایت میکند و در ازای حمایت مردان از زنان، آنها هم خدماتی به مردان ارایه میدهند. دیدگاه دیگر به ازدواج، دیدگاه سرکوبگرانه بود؛ به این معنا که فرد قوی فرد ضعیف را تحت سلطه قرار میدهد تا از نیروی او استفاده کند. حالا باید ببینیم ازدواج کودک به این دلیل است که خانواده دختر قادر به حمایت و سرپرستی از او نیست یا به جهت سرکوبگری دختر و استفاده از نیروی کار و فرزندآوری انجام میشود؟ قابلیت برقراری رابطه جنسی مهمترین مسأله در کودکهمسری است اما آیا این ازدواجها گاهی تبدیل به پوششی برای قاچاق دختران نمیشود؟
تغییراتی که در نقش همسری ایجاد شده است
این جامعهشناس با اشاره به تغییراتی که در نقش همسری ایجاد شده است، تصریح کرد: زمانی نقش همسری به معنای عهدهدار شدن بخشی از تولید و همچنین فرزندآوری بود اما امروزه صمیمیت، حمایت، روابط جنسی، تعهد و تقسیم کار درون خانگی در نقش همسری نهفته است. گذار از نقش فرزندی به نقش همسری گذار دشواری است. کودک – همسر شاید قادر به انجام برخی فعالیتهای نقش همسری مانند کارهای خانه و آشپزی باشد اما هنوز نیازهای کودکانه دارد و برطرف کردن نیازهای کودکان یکی از وظایف خانواده است نه همسر. اگر همسر دختر، خودش هم کودک باشد، هر دو مشکلاتی دارند و پدر و مادرها باید به مشکلات آنها رسیدگی کنند.
افزایش ازدواج کودکان در شهرها
اعزازی با اشاره به تحقیقاتی که در مورد چرایی کودک – همسری انجام شده است، بیان داشت: در این تحقیقات مشخص شد 42 هزار دختر 10 تا 14 ساله ازدواج کردهاند. تعداد این دختران در شهر بیشتر از روستاست و 29 هزار دختر در شهر و 23 هزار نفر در روستا ازدواج کردهاند که این اتفاق به دلیل مهاجرت زیاد از روستا به شهر افتاده است. در شهر هم پسرانی که زیر سن 14 سالگی ازدواج کردهاند بیشتر از روستا برآورد شده است. 22 هزار دختر 10 تا 14 ساله نیز بیوه یا مطلقه هستند.
(در همین زمینه: پرسشهایی که پیش از هیاهو درباره ازدواج کودک، باید به آنها پاسخ گفت)
میزان رضایت در ازدواجهای زودهنگام
او عنوان داشت: کودک – همسری هم برای دخترها هم برای پسرها مشکلآفرین است اما مخاطرات جسمی که متوجه دختران میشود بیشتر است. متأسفانه ازدواج و همینطور طلاق در این رده سنی در حال افزایش است. اطلاعات ما در مورد چرایی کودک – همسری کم است اما در تحقیقاتی که انجام شده درصد بسیار کمی از این کودکان گفتهاند که از ازدواج خود رضایت دارند، درصد بالایی ناراضی بودند و تعداد کمی هم گفتهاند که در این رابطه نظری ندارند.
فقر مهمترین علت کودک – همسری است
این جامعهشناس خاطرنشان کرد: بسیاری از خانوادههایی که بچههای خود را در کودکی به ازدواج هم درمیآورند، سنت قبیلهای دارند و این اتفاق به دلیل پیوند فرهنگی و اقتصادی بین دو خانواده رخ میدهد اما فقر علت مهمتری برای کودک – همسری است. در خانواده فقیر کودک دختر تبدیل به ابزاری برای کسب درآمد میشود زیرا با کمشدن یک نانخور، وضعیت مالی خانواده بهتر میشود یا اینکه عملاً دختر خود را میفروشند.
اعزازی با اشاره به اینکه در قانون کشور ما ازدواج زیر سن 18 سال با رضایت پدر و به شرط بلوغ جنسی و اجتماعی امکانپذیر است، اظهار داشت: ابتدا باید ببینیم که آیا بلوغ جنسی به این معناست که فرد امکان برقراری رابطه جنسی را دارد؟ اگر هم اندامهای جنسی رسیدگی داشته باشند، توانایی برقراری رابطه جنسی با تمایل به این رابطه متفاوت است.
وظیفه دولتها برای حمایت از کودکان
او تصریح کرد: به دلیل فقر فرهنگی و اقتصادی یک کودک را از دوران کودکی، تفریحات و آموزش مدرسهای محروم میکنند و مسؤولیتهای سنگین بر دوش او میگذارند اما وظیفه دولت مبارزه با فرهنگ غلط و فقر فرهنگی است. دولتها موظف به حمایت از کودک، حمایت از شرایط اقتصادی خانوادهها و ایجاد کار برای خانوادهها هستند.
این جامعهشناس در ادامه گفت: در این ازدواجها نقش همسر تنها برقراری رابطه جنسی است. کودک – همسری در جامعه ما یک نابرابری طبقاتی جنسیتی و سنی است.
به گزارش مهرخانه، در ادامه این نشست، کاظمی سخنانی پیرامون آسیبشناسی ازدواج کودکان از منظر پزشکی ایراد کرد. او در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه سازمان بهداشت جهانی ازدواج کودک را بهعنوان یک مشکل بهداشتی میداند، بیان داشت: این مسأله سالانه 10 میلیون دختر زیر 18 سال را تحتتأثیر قرار میدهد. در ایران نیز 17 درصد از ازدواجها زیر 18 سال هستند.
او در خصوص بارداری در دوره نوجوانی اظهار داشت: یکسوم زنان در جهان سوم تا 20 سالگی بچهدار میشوند اما سن نوجوانی برای حاملگی خطرناک است و این مسأله به دلیل ویژگیهای نوجوانان، دسترسی محدود آنها به خدمات بهداشتی و استقلال کم در تصمیمگیری در مورد رابطه جنسی یا فرزندآوری است.
پیامدهای حاملگی در سن پایین
کاظمی با اشاره به پیامدهای حاملگی در سن پایین گفت: در مورد دختران کمتر از 15 سال خطر بالایی وجود دارد و آنها به دلیل آناتومی خود، تکاملنیافتگی و خونریزی، عفونت و مرگ را تجربه میکنند.
این پزشک با بیان اینکه سه مشکل حاملگی و زایمان زیر 18 سال، زایمان زودرس، سقط و تولد نوزاد کموزن است، عنوان داشت: دختران بیشتر در معرض عفونت هستند که مهمترین این عفونتها HIV است. مناسبات قدرت در رابطه جنسی تعیینکننده است، دختر کمسن هم آگاهی ندارد و نمیتواند همسرش را مجبور به استفاده از کاندوم کند. مردان سن بالا سعی میکنند با دختران سن پایین ازدواج کنند تا سلامت را از طریق این دختران بهدست آورند اما آلودگیهایی که از روابط جنسی متعدد دارند را به این دختران منتقل میکنند.
پیامدهای روانی ازدواج زودهنگام
او اظهار داشت: مرگومیر بچههایی که در سن پایین باردار میشوند هم بسیار بیشتر است. وزن پایین نوزاد مرتبط با سوءتغذیه مادر نوجوان و آماده نبودن او برای فرزندآوری است. وضعیت شیردهی این افراد هم خوب نیست چون اطلاعات کمی دارند و بچههایشان بیشتر از بچههای زنان دیگر دچار توقف رشد میشوند. پیامدهای روانی ازدواج زودهنگام نیز استرس، اختلالات اضطرابی و افزایش خشونت خانگی است و وقتی دختران از این فضای محدود به تنگ میآیند، خودکشی میکنند.
نسبت دختران و پسران متأهل زیر 18 سال
سخنران بعدی این نشست، فاطمه محمدی؛ حقوقدان و جرمشناس بود. او در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه آمارهای بینالمللی و داخلی در زمینه ازدواج کودک شوکآور است، اظهار داشت: در حال حاضر، در دنیا 700 میلیون زن در سن زیر 18 سال و تنها 156 میلیون مرد زیر این سن ازدواج کردهاند. بنابراین، طبیعی است که تمرکز بحثها به سمت زنان و دختران کشیده شود. در کشور ما آخرین آمار مربوط به 9 ماهه اول سال 95 است که نشان میدهد حدود 29 هزار و 710 دختر کمتر از 15 سال ازدواج کردند. البته، در این آمارها ازدواج کمتر از 10 سال قید نشده است؛ در صورتی که وجود دارد.
تمایل خانوادهها برای تسریع در ازدواج دختران
این حقوقدان خاطرنشان کرد: گاهی میشنویم که گفته میشود خانوادهها تمایل پیدا کردهاند هرچه سریعتر دخترانشان ازدواج کنند چون نمیتوانند امنیت آنها را حفظ کنند. تنها علت فقر هم موجب این مسأله نیست و حتی خانوادههایی که مشکلات اقتصادی ندارند فکر میکنند یکی از راههای حفظ ناموس و عفت خانوادگی این است که هرچه زودتر دخترانشان را شوهر بدهند تا وظیفه نگهداری و مراقبت از دختر برعهده شوهر و خانواده او باشد.
او دلایل ازدواج کودکان را نابرابری جنسیتی، تبعیض و کم ارزش شمرده شدن دختران دانست و اظهار داشت: خانوادههای کودک – همسر آسیبهای متعددی دارند و این آسیبهای متوجه فرزندان هم خواهد شد. در نتیجه این ازدواجها، نیروهایی که میتوانند تحصیل کنند و بهعنوان یک فرد مفید در جامعه باشند عملاً در محرومیت قرار میگیرند و از جامعه جدا میشوند.
محمدی سه اصطلاح ازدواج کودکان، ازدواج زودهنگام و سن رضایت را قابل بررسی دانست و بیان داشت: اگر بخواهیم ازدواج کودکان را بر مبنای کنوانسیون حقوق کودک تعریف کنیم باید بگوییم این ازدواج یک ازدواج رسمی یا غیررسمی است که هر دوی زوجین یا یکی از آنها زیر سن 18 سال باشند. ازدواج زودهنگام را با توجه به میزان رشد دختر یا پسر و با توجه به عرف و سنتها میتوان به سن 18 یا بالاتر از آن هم اطلاق کرد. سن رضایت در برخی کشورها بهخصوص کشورهای غربی سنی است که از آن سن به بعد برقراری رابطه جنسی با رضایت طرفین، قانونی است. ارتباط زیر این سن حتی اگر با رضایت و تمایل هم صورت بگیرد، غیرقانونی تلقی میشود و اگر مرد بزرگسالی با دختر زیر 18 سال ارتباط بگیرد، جرم بسیار بزرگی انجام داده است.
نسبت ازدواج کودک و نقض حقوق بشر
این حقوقدان خاطرنشان کرد: در اسناد سازمان ملل متحد تأکید شده که عرفها و سنت هرگز نمیتوانند بهانهای برای آسیب رساندن به جامعه باشند. بنابراین، ما نمیتوانیم خودمان را پشت عادات و سنن پنهان کنیم و آسیبهای ناشی از این پدیده را نادیده بگیریم.
او اظهار داشت: در قانون اساسی کشور ما خانواده بهعنوان واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان معرفی شده و گفته شده رشد و تکامل انسانها باید در دل خانواده صورت گیرد. از جنبه پزشکی و جامعهشناسی، خانوادهای که در چنین سنینی تشکیل میشود متزلزل است و منطق حکم میکند که با توجه به الزامات قانون اساسی از وقوع چنین ازدواجهایی پیشگیری شود. مهمترین سندی که مسأله ازدواج کودک در آن مورد توجه قرار گرفته اعلامیه جهانی حقوق بشر است. کنوانسیون منع بردگی، کنوانسیون مربوط به رضایت از ازدواج و تعیین حداقل سن و ثبت ازدواج، میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، کنوانسیون منع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان و کنوانسیون حقوق کودک نیز به مسأله ازدواج کودک پرداختهاند.
محمدی در ادامه گفت: کنوانسیون حقوق کودک نمیگوید که کودک نباید ازدواج کند چون اساساً چنین فرضی را در نظر نمیگیرد بلکه کودک را فرد زیر 18 سال در نظر میگیرد و میگوید این فرد حقوقی دارد که این حقوق با ازدواج زودرس پایمال میشود. کشور ما کنوانسیون حقوق کودک را با حق رزرو پذیرفته است؛ یعنی اگر بخشهایی از کنوانسیون با قوانین داخلی مغایر باشد قوانین داخلی اولویت دارند. حق رزرو میتواند نکات جزیی را دربرگیرد و نمیتواند مغایر با روح کنوانسیون باشد چون در این صورت، گویی به آن نپیوستهایم.
توصیههای اسناد بینالمللی در رابطه با سن ازدواج
این حقوقدان تصریح کرد: در خصوص حداقل سن ازدواج در اسناد اشاره مستقیمی به یک سن خاص نمیشود و فقط دولتها را مکلف میکند که حداقل سن قانونی را تعیین کنند. اما در توصیهها و قطعنامههای متعدد از طرف کنوانسیون حقوق کودک و کمیسیون حقوق بشر توصیه شده که این سن چقدر باشد. تا قبل از دهه 90 سن 15 سال را در اسناد و توصیهنامههای مختلف میبینیم اما از دهه 90 به بعد، نهادهای مختلف سازمان ملل از سن 18 سال کوتاه نمیآیند و تأکید دارند که این سن را بهعنوان حداقل سن ازدواج قرار دهیم. در سال 2014 از کشورها خواسته شده که همگی سن 18 سال را حداقل سن ازدواج قرار دهند و اگر میخواهند استثنایی قائل شوند، در شرایط خاص و با دستور دادگاه حداکثر تا 16 سال میتوانند پایین بیایند.
سن ازدواج در کشورهای مختلف
او با اشاره به سن ازدواج در کشورهای مختلف اظهار داشت: براساس اعلام سازمان ملل متحد در دنیا 185 کشور حداقل سن ازدواج را 18 سال قرار دادند که نیازی به رضایت والدین ندارد و 29 کشور هم زیر 18 سال را مطرح کردهاند. در 146 کشور ازدواج زیر 18 سال با رضایت والدین امکانپذیر است و 4 کشور عربستان، مالدیو، گامبیا و سودان چیزی بهعنوان حداقل سن ازدواج ندارند. کشور ما 13 سال را در نظر گرفته است.
سن ازدواج در قوانین ایران
محمدی در خصوص قوانین داخلی ایران گفت: قانون مدنی ما مصوب سال 1307 است که بهتدریج تهیه شده است. ماده 1041 قانون مدنی که مربوط به سن ازدواج است اولینبار در سال 1313 نوشته شد. در آن سال گفته شد که حداقل سن ازدواج برای دختر 15 سال و برای پسر 18 سال است. البته، در مورد دختران با پیشنهاد دادستان و با اجازه دادگاه میشد اجازه ازدواج گرفت. تا سال 52 که قانون حمایت از خانواده تصویب شد این قانون را داشتیم. قانون حمایت خانواده سال 53 سن 18 سال برای دختران و 20 سال را برای پسران در نظر گرفت که به این قانون انتقاد میشد چون برخلاف واقعیتهای جامعه آن روز بود و در زمان خود سن بالایی محسوب میشد.
این حقوقدان افزود: بعد از انقلاب ابتدا تعیین هرگونه حداقل سن، غیرقانونی و غیرشرعی تلقی و حذف شد تا اینکه سال 75 تغییراتی ایجاد و حداقل سن به قانون اضافه شد. آخرین تغییرات قانونی مربوط به سال 81 است که برای پسران 15 و برای دختران 13 سال در نظر گرفته شد. براساس قانون، برای ازدواج زیر 13 سال ولی باید به دادگاه مراجعه کند و بگوید مصلحتی وجود دارد و دادگاه این مصلحت را تشخیص دهد. سال 92 در ماده 50 قانون حمایت از خانواده گفته شد که هر مردی بر خلاف ماده 1041 قانون مدنی ازدواج کند، مجازات حبس برای او در نظر گرفته میشود و اگر این ازدواج منتهی به آسیبهایی برای دختر و حتی فوت او شود علاوه بر دیه، مجازات زندان هم در نظر گرفته شده است. مسأله این است که حتی اگر قانون رعایت شود ما همچنان دغدغه داریم چون در سنین 13 تا 18 سال تنها اجازه پدر برای ازدواج کافی است و این ماده تنها مربوط به کسانی است که زیر 13 سال هستند.
او اظهار داشت: در قانون مدنی هم عقد نکاح باید مبتنی بر رضایت باشد اما بنابه دلایل دیگری که مبتنی بر مبانی فقهی است ولی میتواند به جای مولی علیه رضایت دهد. به این نکته باید توجه شود که صرف سن کافی نیست و بحث رضایت هم اهمیت دارد و رضایت آگاهانه و کامل برای ایجاد واقعه حقوقی که تکالیف و مسؤولیتهایی را برای فرد به دنبال خواهد داشت، لازم است.
(در همین زمینه: سن ازدواج در آیات و روایات)
(در همین زمینه: بررسی مفهوم “مصلحت” در قانون ازدواج کودکان)
(در همین زمینه: پرونده بایدها و نبایدهای ازدواج کودک)