در توییتر فارسی چه می‌گذرد؟/ مریم شفیع پور

فرستنده خبر خانم دیانا بیگلریفرد ۱۳۹۵/۱۲/۱۷

ماهنامه خط صلح – در ماه‌های اخیر هم‌صدایی کاربران فارسی زبان در شبکه‌های اجتماعی، علی الخصوص “توییتر”، موجب شد چندین بار اخبار مربوط به ایران در دنیای مجازی به شکل گسترده مطرح یا به اصطلاح داغ شود. در پاره‌ای از موارد این هم‌دلی جمعی باعث حصول نتایج دلخواه در دنیای واقعی شد و در مواردی بی هیچ نتیجه‌ای در قالب کلمات پشت هشتگ باقی ماند.

مریم شفیع پور

یکی از موارد جنجالی متاخر، طوفان توییتری در حمایت از خواست آرش صادقی برای آزادی همسرش و بررسی مجدد پرونده‌ی وی با هشتگ یا نماد ‪#SaveArash “”  بود. طوفان “نجات آرش”،  نام آرش صادقی را که در سکوت مطلق رسانه‌های جمعی و پرمخاطب فارسی بیش از هفتاد روز را در اعتصاب غذا بسر می‌برد، برای ساعاتی به داغ‌ترین موضوع توییتر تبدیل کرد. این اتفاق موجب واکنش برخی از مقامات دولتی ایران شد. مشخصاً دو نماینده‌ی مجلس، صادقی و مطهری، در صفحات مجازی خود قول پیگیری وضعیت پرونده‎ی این زندانی سیاسی را دادند. علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی به موضوع ورود کرد و جمعی از نمایندگان مجلس با مقامات قضایی دیدار و رایزنی کردند. علاوه بر فضای فارسی زبان، این هشتگ افکار عمومی بین المللی را نیز تا حدی تحت تاثیر خود قرار داد و موجب همراهی و هم‌دلی کابران غیرایرانی، چهره‌های معروف و حتی اعلام حمایت برخی مقامات دولت‌های غربی از خواست این طوفان شد. از این میان می‌توان به گری لینه‌کر، مهاجم پیشین تیم ملی انگلستان و تام مالیناوسکی دستیار وزیر امور خارجه آمریکا اشاره کرد. هم‎چنین بسیاری از نهادهای بین المللی با صدور بیانیه‌هایی در مورد وضعیت صادقی اظهار نگرانی کردند و خواستار آزادی وی شدند. صدا و سیمای جمهوری اسلامی و برخی عوامل نزدیک به حکومت در فضای مجازی با هدف تخریب آرش صادقی و خنثی سازی این حرکت جمعی، دست به شایعه پراکنی زدند. یکی از این شایعات مربوط به نحوه‌ی ترند شدن هشتگ “نجات آرش” بود که توسط برخی به استفاده از “ربات‌های کامپیوتری” ربط داده شد. در واکنش، بعضی از کاربران حامی آرش صادقی با انتشار عکس‌هایی از کف دست خود که روی آن نوشته شده بود “من ربات نیستم”، به شایعات پاسخ دادند.

تنها ۲ روز پس از داغ شدن این موضوع در فضای مجازی، شماری از فعالان مدنی در هفتاد و یکمین روز اعتصاب غذای آرش صادقی مقابل زندان اوین در تهران تجمعی برپا کردند و خواهان آزادی وی شدند. در این تجمع ده‌ها نفر شرکت داشتند و در حالی که بر کف دست خود نوشته بودند “ما آرش و گلرخ هستیم”، نسبت به ادامه‌ی حبس آرش صادقی و همسرش گلرخ ابراهیمی ایرایی اعتراض کردند. این تجمع اعتراضی با واکنش تندی از سوی حکومت مواجه نشد.

در نهایت با تعیین قرار یک میلیارد تومانی با مرخصی گلرخ ایرایی، همسر آرش صادقی، و هم‌چنین بازبینی پرونده‌ی قضایی وی موافقت شد و آرش صادقی پس از هفتاد و دو روز، اعتصاب غذای خود را شکست. رئیس قوه‌ی قضاییه با اظهار نظری غیرمستقیم، به هجمه‌های فعالین دنیای مجازی در حمایت از این زندانی سیاسی واکنش نشان داد و گلایه کرد.

پس از طوفان برای آرش صادقی و جنجال‌های در پی، گویی جنبه‌ای از ظرفیت تاثیرگذاری شبکه‌های اجتماعی (به خصوص توییتر) در پیگیری مطالبات، برای طیف‌های مختلف سیاسی روشن شد. بسیاری از شخصیت‌های اصلاح طلب به صورت سازمانی به جمع کاربران توییتر پیوستند و از طرفی دیگر تعداد و فعالیت روحانیون، طلاب و افراد موسوم به “حزب اللهی و ارزشی” روز به روز افزایش می‌یابد. ماه گذشته، معاون دادستان کل کشور از راه اندازی بسیج ۱۸ هزار نفره در فضای مجازی جهت رصد سایت‌های متخلف خبر داد. (۱) اقبال به و هم‌چنین هراس از استفاده از این فرصت و امکان طرح مطالبه و پرسش، چه از جانب حکومت ایران و چه از جانب منتقدین، خود گویای میزان تاثیرگذاری شبکه‌های اجتماعی در ایران امروز است.

تاریخچه‌ی نوشته شدن اولین توییت‌ها به فارسی، به زمستان سال ۱۳۸۵ برمی‌گردد. تا دو سال بعد، معدود کاربران توییتر را، وبلاگ نویسان و به خصوص علاقمندان به حوزه‌ی تکنولوژی یا به اصطلاح “خوره‌های فناوری” تشکیل می‌دادند که در مورد علایق شخصی و زندگی روزمره‌ی خود توییت می‌کردند. کاربران عادی‌تر، رونوشت‌های لینک شده‌ی توییتر را در قالب وبلاگ‌ها و یا فرندفید می‌دیدند. آن زمان پاتوق علاقمندان به اخبار سیاسی “بالاترین” بود. در فرندفید، منتقدین و مخافین تندروتر جمع بودند و اصلاح طلبان بیش‌تر در گوگل ریدر در مورد مسائل روز بحث می‌کردند. به گفته‌ی کاربران قدیمی توییتر، فضای این شبکه‌ی اجتماعی با تاثیر از وقایع سال ۸۸ تغییر کرد و به نوعی به عنوان تنها دریچه‌ی خبررسانی به خارج از ایران تغییر کاربری داد. برخی از کاربران جهانی توییتر برای دنبال کردن اخبار داخلی ایران، لیستی از معدود کاربران ایرانی که به زبان انگلیسی می‌نوشتند، دنبال می‌کردند. کاربران خارجی برای اختلال در ردیابی اعضای ۲۰ نفره لیست توسط نهادهای امنیتی ایران، موقعیت مکانی خود را در صفحاتشان به تهران و تصاویرشان را به اعلام حمایت از مطالبات مردم معترض تغییر نام داده بودند و حتی شرکت توییتر برای جلوگیری از اختلال اطلاع رسانی کاربران ایرانی، به روز رسانی سرور خود را به تاخیر انداخت. مجموع حرکاتی که به “طوفان توییتری” معروف و توسط  افکار عمومی تمجید شد.(۲)

اولین هشتگ‌های توییتر فارسی مختص افراد و مربوط به موضوع مود علاقه‌شان بود. هشتگ زدن به زبان فارسی ممکن نبود. نگارنده‌ی توییت قادر به مشاهده‌ی تعداد و افراد لایک کننده‌ی خود نبود و هم‌چنین منشن دادن به سادگی امکان نداشت. بعدتر با اضافه شدن این امکانات، رقابت بر سر پسند شدن، لحن نوشته‌ها را به طنز کشاند. توییتر پررونق شده بود و حلقه‌های دوستی شکل می‌گرفت. به عنوان اولین هشتگ فارسی می‌توان به “#شعورکو” در اعتراض به حمله‌های گروهی در فضای توییتر اشاره کرد. با شروع فضای اعتراضی پس از انتخابات ۸۸ کاربران عادی هم شروع به توییت در مورد اتفاقات سیاسی روز کردند؛ ولی اولین هشتگ‌های اجتماعی و سیاسی بین کاربران فارسی زبان مربوط به گم شدن کوهنوردان ایرانی و اسارت سربازان ایرانی توسط جیش العدل بود. موضوع وضعیت سلامت امید کوکبی، دانشمندی که برای رد همکاری با حکومت ایران به ۱۰ سال حبس محکوم و در زندان به سرطان مبتلا شده بود با هشتگ “‪#FreeOmid” برای اولین بار توسط کاربران اکثراً فارسی زبان در توییتر داغ شد. وی مدت کوتاهی بعد، از زندان آزاد شد. پس از آن به اصطلاح “هشتگ زنی” با خواست آزادی و یا رسیدگی به وضعیت زندانیان سیاسی مختلف به روالی روزمره در فضای مجازی فارسی تبدیل شد. هشتگ‌ها علاوه بر فضای سیاسی، کم کم رنگ معضلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی نیز به خود گرفتند. خبر گورخواب‌ها و سیل در سیستان و بلوچستان، کولبرهای کردستان و ریزگردهای خوزستان از موضوعات اخیر فراگیر در بین کاربران توییتر فارسی بوده است.

شاید بتوان گفت فضای فعالیت در شبکه‌های اجتماعی برای کاربران از موضع تفریحی به سمت فعالیت جدی سیاسی و اجتماعی در حال تغییر است. فضایی که اکنون از طرف طیف‌های مختلف نیز برای انتخابات آتی به عنوان بستر جدل، آگاهی رسانی و یارکشی افکار عمومی به صورت جدی جزء المان‌های تاثیرگذاری وارد معادلات رقابت شده است.

منابع:

۱- “۱۸ هزار داوطلب داوطلبانه تخلفات اینترنتی گزارش می‌دهند”، وبسایت بی.بی.سی فارسی، ۲۰ بهمن ماه ۱۳۹۵

۲- “انقلاب توییتر در ایران اغراق آمیز بود”، وبسایت گاردین، ۹ جون ۲۰۱۰