جهان زن: تضییع حقوق زنان در همه ابعاد زندگی آنان، که نیمی از جمعیت کشور ایران را تشکیل میدهند و در توسعه و رشد تولیدات کشاورزی – صنعتی و آموزشی و خدماتی نقش عمدهای از نظر کیفی و کمی ایفا می کنند به شیوههای گوناگون و توسط قوانین تبعیض آمیز و ارتجاعی سالیان دراز است که ادامه دارد.این سیاستهای تبعیض آمیز که در پیوند با برنامههای اقتصادی جمهوری اسلامی قرار دارد به منافع و حقوق کارگران شاغل در صنوف بهویژه زنان کارگر آسیب بسیار رساندهاست. در واقع سیاستهای دیکته شده از طرف صندوق بین المللی پول و بانک جهانی مخالف تقسیم عادلانه ثروتهای تولید شده توسط کارگران و زحمتکشان فکری و یدی در بین آنان دارد.
خروج کارگاههای کوچک از شمول قانون کار و حقوق زنان کارگر
تضییع حقوق زنان در همه ابعاد زندگی آنان، که نیمی از جمعیت کشور ایران را تشکیل میدهند و در توسعه و رشد تولیدات کشاورزی – صنعتی و آموزشی و خدماتی نقش عمدهای از نظر کیفی و کمی ایفا می کنند به شیوههای گوناگون و توسط قوانین تبعیض آمیز و ارتجاعی سالیان دراز است که ادامه دارد.
این سیاستهای تبعیض آمیز که درپیوند با برنامههای اقتصادی جمهوری اسلامی قرار دارد به منافع و حقوق کارگران شاغل در صنوف بهویژه زنان کارگر آسیب بسیار رساندهاست. در واقع سیاستهای دیکته شده از طرف صندوق بین المللی پول و بانک جهانی مخالف تقسیم عادلانه ثروتهای تولید شده توسط کارگران و زحمتکشان فکری و یدی در بین آنان دارد.
از جمله سیاستهای بغایت ارتجاعی و سودجویانه در نظام بهره کشی موجود در ایران وضعیتِ کارگاههای کوچک و زیر ۱۰ نفراست که مشمول قانون کار نمیشوند. استثمار کارگران زن در کارگاههای کوچک و متوسط و کارگاههای زیر زمینی بدون مجوز، لجام گسیخته است. گزارشهای متعدد نشان میدهد شایعترین مشکلِ زنان کارگر عبارتند از: ساعات طولانی کار، دستمزد ناکافی و کار سخت و طاقت فرسا و در برخی مواقع پرداخت نشدن حق بیمه و دستمزد کمتر از مردان در مقابل کار مساوی!
از آنجا که زنان کارگر شاغل در این واحدها (کارگاههای زیر زمینی و فاقد مجوز، کارگاههای کوچک و متوسط که از شمول قانون کار خارج هستند) نیاز شدید مالی دارند، هیچگاه شکایتی علیه کارفرمایان خود مطرح نمیکنند و در نتیجه این روند میتواند سالها بدون اعتراض ادامه داشته باشد.
نکته بسیار با اهمیتی را که میتوان به این موارد افزود، این هست که در صورت نبودِ سندیکاهای مستقل و غیرحکومتی و وابسته به نهادهای دولت، نه تنها مشکلات زحمتکشان و کارگران بهبود و یا کاهش نخواهد یافت، بلکه در نبود سندیکاهای مستقل و واقعی کارگری، حقوق کارگران و زحمتکشان میهنمان باز هم مورد سوء استفاده و دست یازی کارفرمایان سودجوی و سوداگر قرار خواهد گرفت.
فعالین و سندیکالیستهای کارگری باید به صورت مستمر این نکته را در میان زنان زحمتکش و کارگر میهنمان یادآوری کنند که منافع آنها با منافع مجموع طبقه کارگر پیوند ناگسستنی دارد و از این منظر بدون انسجام در درون تشکیلات کارگری واقعی نمی توان و یا شاید به سختی بتوان قدمی در راه بدست آوردن حقوق و منافع کارگران و زحمتکشان برداشت.
http://www.we-change.org/spip.php?article10678