“معاون دادستان تهران در پاسخ به درخواست مرخصی مهسا امرآبادی برای عید نوروز، گفته است در صورتی به این روزنامه نگار مرخصی خواهند داد که همسرش، مسعود باستانی را به زندان بازگردانند و هر دو همزمان نمی توانند در مرخصی باشند”.
مریم نقی، مادر مهسا امرآبادی در مصاحبه با روز ضمن اعلام این خبر می پرسد:کنار هم بودن این زوج روزنامه نگار، کدام امنیت ملی را به خطر میاندازد که آقایان اینقدر از این مساله هراس دارند؟
مهسا امرآبادی اردیبهشت ۹۱ برای سپری کردن محکومیت یکسالهاش در حالی راهی زندان اوین شد که همسر روزنامه نگارش در زندان رجایی شهر زندانی بود. مسعود باستانی به اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی برای ایجاد اغتشاش به ۶ سال زندان محکوم شده و از تیر ۸۸ زندانی بوده است. او در حال حاضر در مرخصی به سر می برد. به گفته خانم نقی معاون دادستان تهران به مهسا امرآبادی گفته است “اگر میخواهی مرخصی بروی ما مسعود را به رجایی شهر بازمیگردانیم و بعد به تو مرخصی میدهیم”؛ مساله ای که با مخالفت مهسا مواجه شده و گفته ترجیح میدهد مسعود مرخصی باشد چون بیش از سه سال از مرخصی محروم بوده است.
مهسا امرآبادی و مسعود باستانی اوایل بهمن ماه به مرخصی آمدند و برای اولین بار بعد از تیرماه ۸۸ توانستند همدیگر را نه در سالن ملاقات زندان و از پشت شیشه های کابین که در بیرون از زندان ببینند. مرخصی چند روزه مهسا امرآبادی اما تمدید نشد و او به زندان بازگشت. مادرش به “روز” میگوید: برای عید پی گیری کردیم.به ما قول داده بودند که مهسا به مرخصی بیاید منتهی لحظات آخر نگذاشتند. گویا دادستان مخالفت کرده بود. بعد هم شنیدم گفته اند همزمان نمی توانند به مرخصی بیایند و اگر به مهسا مرخصی بدهند مسعود را به زندان بازمیگردانند. واقعا ماندم چه بگویم این دو پرونده شان از هم جداست و پرونده شان هیچ ربطی به هم ندارد و از نظر قانونی هم این چیزی که گفته اند غیرقانونی است. هیچ دلیل منطقی هم برای چنین کاری وجود ندارد حالا این دو نفر کنار هم باشند کدام امنیت ملی به خطر می افتد؟
مریم نقی می افزاید: بالاخره که چی؟ بالاخره حکم مهسا و مسعود تمام می شود و هر دو آزاد می شوند و با هم زندگی میکنند. آن موقع آقایان میخواهند چه بکنند؟ اصلا این دو نفر با هم باشند چه مشکلی برای آقایان ایجاد می شود که اینقدر هراس دارند؟ حق زندگی کنار هم، حق بچه دار شدن، حق مسافرت رفتن و با هم بودن را ۴ سال است از این دو نفر گرفته اند. من میخواهم بدانم کنار هم بودن مهسا و مسعود چه خطری برایشان دارد که مرخصی آمدن یکی را مشروط به زندانی بودن دیگری میکنند؟
مادر مهسا امرآبادی سپس با تاکید بر اینکه زندگی زناشویی مهسا و مسعود ربطی به امنیت کشور ندارد می گوید: با هم بودن این دو نفر، اینکه از نزدیک همدیگر را ببینند و کنار هم باشند ربطی به امنیت کشور ندارد. من هرچه فکر میکنم واقعا به هیچ نتیجه ای نمی رسم که چرا چنین میکنند. آقایان باید ۴ سال عقب ماندگی زندگی این دو نفر را جبران کنند نه اینکه بخواهند آنها را از هم جدا کنند. ما بعد از زندانی شدن مهسا کلی پی گیری کردیم و درخواست دادیم که مسعود را از رجایی شهر به اوین منتقل کنند که این دو حداقل در یک زندان باشند و بتوانند همدیگر را ملاقات کنند اما جوابی نگرفتیم. حالا هم که شنیده ایم چنین چیزی گفته اند. واقعا آدم دیگر می ماند چه بگوید. خود مهسا هم میگوید التماس نکن، ول کن، ما داریم حبس مان را می گذرانیم، خودت را بگذار جای کسانی که سالهاست بدون مرخصی در زندان هستند و ده سال دیگر محکومیت دارند. مهسا واقعا روحیه اش عالی است. حکم محکومیت مهسا امرآبادی، اسفند ماه به پایان رسید اما این روزنامه نگار آزاد نشد. مادرش میگوید که حکم پرونده دوم این روزنامه نگار به اجرا گذاشته شده است: پرونده اول مهسا مربوط به بازداشت او از سوی اطلاعات بود که یکسال حکم زندان داشت؛ مربوط به بازداشت او در سال ۸۸ که با وثیقه آزاد شده بود. اردیبهشت که برای اجرای حکم مهسا را بردند با توجه به اینکه دوماه هم قبلا زندان بوده ۱۰ اسفند ماه به پایان رسید. پرونده دوم او مربوط به بازداشتاش در ۲۵ بهمن ۸۹ توسط سپاه بود که در ماشیناش در مسیر خانه همراه با خانم محتشمیپور بازداشت شده بودند. نه در تجمعی حضور داشت نه چیزی. او را گرفتند و بعد با وثیقه آزاد کردند اما حکم یکسال حبس تعزیری و ۴ سال حبس تعلیقی دادند. از 10 اسفند ماه همین حکم را به اجرا گذاشته و مهسا را در زندان نگه داشته اند.
مادر مهسا امرآبادی پیشتر به “روز” گفته بود : دختر من جرمش این است که حاضر نشده از مهندس موسوی و آقای کروبی اعلام برائت کنید. خب کجای دنیا این جرم است؟ جرم دختر من این است که در جلسات قرآن خانواده های زندانیان سیاسی حضور داشته. جلسات قرآن چگونه در جمهوری اسلامی جرم می شود؟ تا کنون می گفتند شرکت در مجالس رقص و آواز جرم است حال قران هم جرم شده. دیدار با مراجع تقلید جرم دختر من است، دفاع از حقوق قانونی همسر زندانی اش جرم دختر من است. شما بگویید کجای دنیا اینها جرم است؟ مشخص است که برای دخترم پرونده سازی شده؛ خود آقایان هم می دانند هم دخترم و هم مسعود بی گناه هستند نه فقط اینها که بقیه زندانیان سیاسی هم بی گناه هستند.
او افزوده بود: خیلی دوست داشتند بچه های ما عفو نامه بنویسند اما بچه های ما ایستادند و گفتند کاری نکرده ایم که تقاضای عفو کنیم و اتهامات و جرم هایی که می گویید را قبول نداریم. فکر می کنم برای همین است اینقدر دشمنی دارند.