چرا از حق حیات بابک زنجانی دفاع نمیکنید؟
سیامک اقبالی
من، که در این مملکت کارهای نیستم، در عالم رسانهای به من “کاربر” میگویند و اگر لطف “زمانه” (کدام زمانه، رادیو زمانه، یا زمانه به معنی عصر؟) نبود، سر پیاز که هیچ، ته پیاز هم محسوب نمیشدم، با اجازه بزرگترها یک پرسش، در واقع یک اعتراض دارم:
چرا از حق حیات بابک زنجانی دفاع نمیکنید؟
پس از اطلاع از خبر تأیید حکم اعدام آقای بابک زنجانی، از طرف دیوان عالی کشور، دچار شوک شدهام. پس از گشتن در سایتهای داخلی، انواع فیلترشکن را چاق کردم، و به سایتهای تحت فیلتر (= تحت نظارت استحرامی − استحرام، که نمیدانم در عربی وجود دارد یانه، به پندار این جانب متضاد و مکمل استصواب است) سر زدم. همه خبر تأیید حکم اعدام بابک زنجانی را با آب و تاب شرح دادهاند، بدون اینکه ذرهای احساس نشان دهند. آخر پای جان یک انسان در میان است؛ میفهمید؟
و این انسان، که اسمش بابک زنجانی است، دارد قربانی میشود، قربانی مافیا، قربانی یک نظام مافیایی. چرا ساکت نشستهاید؟
ایران را تحریم کردهاند، به خاطر غلطهای زیادی اتمی و غیر اتمی یک مشت آخوند و پاسدار که نمیدانم سرشان به کجا بند است. آن مشت آخوند و پاسدار به دلار احتیاج داشتند. یک بچهزرنگ دوید این وسط و گفت من برایتان دلار میآورم، شما نفتش را بدهید. یک شبکه از دزدان و آخوندها و قالتاقها درست شد و هر کس چیزی از این وسط خورد. آن بچهزرنگ مشغول خدمات ملی و مذهبی خود بود، اما نفهمیدم چه شد، که یک باره زرنگیاش کار دستش داد. از او زرنگترهایی پیدا شدند و برایش پروندهسازی کردند. حالا این بچهزرنگ ایرانی را شوخیشوخی (!؟) دارند، اعدام میکنند. ببینید از او زرنگتر چه کسانی هستند! باید افتخار کنیم به هوش ایرانی!
اما! این طفلک چیزی نبوده است جز یک محصول ساده مافیای اتمی نظام مقدس ج.ا. . و بعلاوه، چیزی نبوده است جز یک محصول زرنگی و پدرسوختهبازی ملی. پس به فکر او باشید! ای همه کسانی که ایرانی را مظهر هوش و زرنگی میدانید! ای همه کسانی که حفظ نظام را اوجب واجبات میدانید؛ مگر او برای حفظ نظام مافیایی ج.ا. زرنگبازی خود را به کار نبست؟
و ای حقوق بشریها! او هم انسان است. چرا از حق حیات او دفاع نمیکنید؟
در همین زمینه