استراتژی‌های مقابله و بقا در برابر خشونت خانوادگی

برگردان: شمیم شرافت

حقیقت این است که گاهی اوقات واقعا احساس نمی‌کنیم که راهی برای رفتنمان هست یا هنوز آماده ترک رابطه نیستیم. ما همیشه می‌توانیم دلیلی برای ماندن پیدا کنیم. حق مسلم ما زندگیِ عاری از هرگونه درد قابل اجتناب است. هیچ کس اجازه ندارد به ما خشونت کند. …


خشونت بس: هرکسی که با خشونت خانوادگی زندگی می‌کند نیازمند استراتژی‌هایی برای بقا و مقابله است، اما چرا سخن درباره این استراتژی‌ها دشوار است؟

من به‌ندرت از زنانی که درگیر خشونت خانوادگی یا تجاوز هستند چیزی می‌شنوم. گاهی اوقات آن‌ها تنها به کسی نیاز دارند تا به آنان گوش فرا دهد و گاهی اوقات آن‌ها نیازمند نصیحت هستند. برای من، دشوارترین مکالمات با افرادی است که برای کنار آمدن با زندگی در روابط ویرانگرشان به دنبال کمک هستند. تمام وجود من فریاد می‌زند تا آنان را ترغیب به فرار به محلی دور کند، با سرعت.

یکی از خوانندگان اَوِلَنچ[۱] اخیرا تقاضا کرده بود تا مقاله‌ای درباره اینکه چگونه در داخل یک رابطه خشونت‌بار نجات یابیم، بنویسم. قصد تکذیب آن را داشتم-من نمی‌توانم به‌طور ضمنی افراد را ترغیب کنم تا در موقعیت خطرناک باقی بمانند و می‌دانم که راهی برای تغییر یک رابطه خشونت‌بار به رابطه‌ای ایمن وجود ندارد. اما یادم آمد، ما نجات‌یافتگان به فرد دیگری نیاز نداریم تا به ما بگوید چه کنیم. ما نجات‌یافتگان نمی‌خواهیم بهمان دستور داده شود که چگونه یک خروج امن داشته باشیم، یا گولمان بزنند تا رابطه‌ای را که هنوز تصمیم نگرفته‌ایم باید از شرش خلاص شویم را تمام کنیم.

حقیقت این است که گاهی اوقات واقعا احساس نمی‌کنیم که راهی برای رفتنمان هست یا هنوز آماده ترک رابطه نیستیم. دلایلی را برای اینکه چرا نمی‌توانیم فرار کنیم، فهرست کرده‌ام:

این بچه‌ها به پدرشان نیاز دارند
من به‌تنهایی نمی‌توانم ادامه دهم
خانواده من درصورتی‌که برای طلاق اقدام کنم مرا نمی‌پذیرند
من عاشق او هستم
او تغییر خواهد کرد
من پول ندارم، جای دیگری ندارم که به آنجا بروم
اگر برای پایان این رابطه تلاش کنم، او مرا خواهد کشت
من به او نیاز دارم
او به من نیاز دارد.

گاهی اوقات موانع به‌قدری جدی، عظیم و دهشتناک‌اند که گویی بر روی یخ‌های قطب با کفش‌های باله قدم برمی‌دارید. گاهی اوقات موانعی هستند که خود ما درراه آزادی می‌گذاریم، چراکه –با اینکه عجیب به نظر می‌رسد- زمان زیادی را با خشونت زندگی کرده‌ایم و زندگی‌مان را حول نیازهای او (مرد) جهت داده‌ایم طوری که برایمان تصور چیزی دیگر، غیرممکن به نظر می‌رسد. هر نجات‌یافته‌ای که من می‌شناسم چنین احساسی را داشته است.

مقابله با یک رابطه خشونت‌بار

زمانی که ما در یک رابطه خشونت‌بار زندگی می‌کنیم، مجموعه‌ای از استراتژی‌های مقابله با خشونت و نجات از آن را به کار می‌بریم. برخی مفیدند و شامل رفتارهای پیشگیرانه برای کاهش آسیب و جلوگیری از افزایش خطر هستند. برخی نیز منفی‌اند و ممکن است خطرات بیش‌تری را برای ما ایجاد کنند. برخی از نکاتی که باید در رابطه با به‌کارگیری استراتژی‌های معمول در نظر داشته باشیم عبارت‌اند از:

مست نکنید و مواد مخدر مصرف نکنید. خوددرمانی ممکن است درد را با ایجاد خواب‌آلودگی از بین ببرد، اما قضاوت شما را هم می‌تواند مختل کند و درکتان را پایین بیاورد و شما را بیش‌تر ضعیف کند. برخی از آزاردهندگان از این راه علیه شریک خود استفاده می‌کنند؛ آن‌ها ممکن است شما را به‌عنوان مادری نالایق به خدمات اجتماعی معرفی کنند یا از مستی شما سوءاستفاده کنند برای اینکه دیگران را قانع کنند داستانتان در مورد اینکه خشونت دیده‌اید ساختگی است، یا شما فرد خشونت گر هستید، پس این کار را نکنید.
از هرگونه محرکی که فکر می‌کنید او را برمی‌انگیزاند به‌طور کل دوری کنید. این کار او را از آسیب رساندن به شما باز نمی‌دارد، چراکه او به دنبال بهانه‌های دیگر خواهد رفت؛ اما می‌تواند به شما زمانی بدون خشونت هدیه کند.
از شبکه حمایتی‌تان جدا نشوید. مردان و زنان خشونت‌گر از انزوای شما به‌عنوان یک تاکتیک استفاده می‌کنند تا نتوانید از دیگران کمک بگیرید و به‌عمد تلاش می‌کنند تا شما را با دوستان و خانواده بیگانه کنند. یا امکان حضور آن‌ها را در زندگی‌تان، غیرممکن می‌کنند. هر کار می‌توانید انجام دهید تا بتوانید خطوط ارتباطی‌تان را حفظ کنید حتی اگر با یک تماس پنهانی، کارت تولد یا دیدار گه گاهی باشد. شما بیش از آنچه بدانید به دیگران نیاز دارید.
پول نقد یا چیزهای باارزشتان را در یک صندوقِ فرار مخفی کنید. اگر تصمیم به رفتن بگیرید، ممکن است خانه و دارایی‌های خود را بگذارید و بروید. در این صورت به مقداری پول نیاز دارید تا به شما کمک کند خارج شوید و به زندگی ادامه دهید. اگر هم نرفتید حداقل با این کار مانع هدر دادنِ پول توسط او می‌شوید و با حفظ مقداری پس‌انداز برای خودتان، احساس بهتری خواهید داشت.
خودتان را با این فکر گول نزنید که اگر شما رنج ببرید کودکانتان آسیب نمی‌بینند. آن‌ها تحت تاثیر قرار می‌گیرند. با آن‌ها مهربان باشید. از آن‌ها حمایت کنید. آن‌ها به شما نیاز دارند.
با خودتان مهربان باشید. خشونت تقصیر شما نیست. شما در معرض اتهام نیستید. وقتی مسئولیت عمل خود را بر دوش شما می‌اندازد، حرفش را باور نکنید. سعی کنید زمانی را به خودتان اختصاص دهید، جایی که بتوانید احساس امنیت کنید و فکر کنید.
شغل خود را ترک نکنید یا بچه‌دار نشوید. اگر شما کل روز را در خانه بنشینید، یا فرزند دیگری داشته باشید، خشونت تمام نمی‌شود. ترک کردن کار به معنای ترک هر ذره‌ای از استقلال اقتصادی است و وابستگی شما را به او بیش‌تر می‌کند (چیزی که او دقیقا می‌خواهد). بارداری، زمانی که خصوصا زن بسیار آسیب‌پذیر است، عموما به‌عنوان عامل خشونت عمل می‌کند- و حفظ بارداری شما می‌تواند برای مرد تلاش مذبوحانه‌ای باشد تا تمام مسیرهای فرار را ببندد.
یک برنامه امن برای خود بچینید. این کار می‌تواند خطراتی را که در زمان رابطه یا حتی هنگام ترک رابطه با آن مواجهید، کاهش دهد. هیچ‌کدام از این استراتژی‌ها نمی‌توانند به‌طور موثری ما را از آسیب در امان دارد، اما حداقل کاری است که شما می‌توانید انجام دهید تا ایمن‌تر و شادتر باشید…

یک دلیل برای ترک پیدا کنید

ما همیشه می‌توانیم دلیلی برای ماندن پیدا کنیم. اما زمانی صبرمان لبریز می‌شود که متوجه شویم یک حقیقت مسلم مهم‌تر از همه موانع و محرک‌هایی است که ما را در موقعیت احساسی و فیزیکیِ ویرانگری محبوس کرده‌اند و این حقیقت را نمی‌توان با هیچ مشت و لگد و تهدید و باج‌گیری عاطفی‌ای از بین برد:

حق مسلم ما زندگیِ عاری از هرگونه درد قابل اجتناب است. هیچ کس اجازه ندارد به ما خشونت کند.