فرستنده خبر خانم زرین تاج الیاسی ۱۳۹۵/۷/۲۰
با تایید حکم ۱۶ سال زندان نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر، موج جدیدی از اعتراض ها در میان فعالان سیاسی، اجتماعی و مدنی ایرانی آغاز شده است.
نرگس محمدی خود در یادداشتی در ارتباط با حکم دادگاه تجدیدنظرش که در تارنمای کانون مدافعان حقوق بشر منتشر شده است، خود را زنی ۴۴ ساله خوانده که در طول پنج سال اخیر با محکومیتی ۲۲ ساله در ایران مواجه شده است. او میگوید: «نیک میدانم که این پایان قضیه نیست.»
نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر که ریاست آن را شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزه صلح نوبل بر عهده دارد، خود اعلام کرده است که در اسفند ماه ۱۳۹۰ به شش سال حبس قطعی محکوم شده است و در شهریور ماه ۱۳۹۵ نیز ۱۶ سال به این حبس قطعی او اضافه شده است.
نرگس محمدی که تاکنون چهار بار بازداشت شده و سه بار به احکام مختلف محکوم شده است، خود را فعال حقوق بشری میداند که سالهاست هر آنچه که به موجب انسان، زن، مادر، همسر و شهروند بودنش محق آن بوده، ظالمانه از او گرفته شده است اما هنوز نتوانستهاند عشق و آرمانش را از دل و جان او برگیرند و همین برای بودن او کافیست.
پس از صدور حکم قطعی نرگس محمدی، سازمان گزارشگران بدون مرز، برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر و همچنین وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا از جمله مجموعههایی بودند که این حکم را محکوم کردند و از حکومت ایران خواستند که نرگس محمدی را آزاد کند.
همچنین و در ارتباط با اتهام تشکیل گروه لگام (لغو گام به گام مجازات اعدام)، محمد ملکی، اولین رئیس دانشگاه تهران پس از پیروزی انقلاب سال ۵۷ در یک فایل ویدئویی که در صفحه فیسبوک او منتشر شد، اعلام کرد که خود او «پیشنهاد دهنده و بنیانگذار» گروه لگام بوده و نرگس محمدی هیچ دخالتی در این کار نداشته است.
ملکی در این فایل ویدئویی میگوید که «نرگس محمدی اگر در دادگاه هم گفته باشد که او بنیانگذار لگام بوده است، این بهدلیل انسانیت این زن بزرگوار بوده که نخواسته من با سن بالا و بیماری دچار مشکلات شوم.»
در ارتباط با شرایط نرگس محمدی اما رادیو زمانه از چهار نفر از فعالان سیاسی، مدنی و حقوق بشر پرسیده است که به نظرشان دلیل صدور این حکم سنگین برای نرگس محمدی چیست و به چه دلیل حاکمیت مصر است که در ارتباط با فعالان مدنی و حقوق بشر چنین احکام سنگینی صادر کند و این حکمها را به اجرا بگذارد؟
مهناز پراکند: حاکمیت خود را ارباب و ملت را رعیت میداند
مهناز پراکند، حقوقدان و فعال حقوق بشر در پاسخ به پرسشهای رادیو زمانه با اشاره به قانون اساسی جمهوری اسلامی میگوید که اگر چه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تأکید شده است این نظام برخاسته از موضع طبقاتی و سلطهگری فردی یا گروهی نیست، اما حقیقت امر غیر از این است: مسئولان نظام که در تمام این سالها مسئولیت را بین خود تقسیم کرده و قدرت سیاسی را بهدست گرفتهاند، خود را ارباب و ملت را رعیت خودشان تلقی می کنند . از این رو هیچگونه حق اظهار نظر، نقد و اعتراضی را از جانب مردم تحمل نمی کنند چه رسد به مخالفت با عملکرد آنها یا مخالفت با قوانین ناعادلانه ای که تصویب شده و می شوند.”
این حقوقدان در ارتباط با راه حل جمهوری اسلامی در ارتباط با انتقادها و اعتراضها میگوید: «در جمهوری اسلامی ایران برای پاسخ به انتقادها و اعتراضات مردمی نیز یک راهحل بیشتر نمیشناسند و آن تمسک به تئوری ” النصر بالرعب ” است. به جای پاسخگویی و اجازه مشارکت در اداره امور کشور به مردم، آزادیهای آنها را هر چه بیشتر محدود کرده و به سرکوب منتقدان و معترضان میپردازند. نرگس محمدی و سایر مدافعان حقوق بشر هم که مرعوب این سرکوبها نشدهاند و با گسترش دامنه ظلم و استبداد در جامعه، صدایشان بلندتر شده است، گرفتار این سیاست هستند.»
پراکند در ادامه با اشاره به فعالیتهای دادگاههای انقلاب میگوید: «ادامه فعالیت دادگاههای انقلاب، برگزیدن تعداد انگشتشماری از شعب دادگاههای تجدید نظر برای رسیدگی به احکام صادر شده در این دادگاهها و سپردن پروندههای متهمان سیاسی و عقیدتی به قضات ویژهای که از کمترین استقلال و آزادی رأی برخوردارند و همچنین نفوذ نهادهای امنیتی در صدور احکام، همه و همه را میتوان در راستای استحکام بیشتر ریسمان تئوری النصر بالرعب تلقی کرد. صدور چنین حکم سنگینی برای نرگس محمدی علاوه بر اینکه نمودی از وابستگی قوه قضاییه به قدرت حاکم است، هدف دیگری را هم دنبال می کند و آن زهر چشم گرفتن و به انزوا کشاندن هر چه بیشتر فعالان مدنی و سیاسی و مدافعان حقوق بشر در ایران است.»
پرستو فروهر: قوه قضاییه برای فعالان حقوق بشر خط و نشان میکشد
پرستو فروهر، هنرمند، فعال حقوق بشر و فرزند داریوش فروهر و پروانه اسکندری (فروهر)، رهبران حزب ملت ایران است که آذر ماه سال ۱۳۷۷ به دست ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ترور شدند. او در ارتباط با حکم سنگین نرگس محمدی و احکام سنگین دیگری که برای فعالان مدنی در ایران صادر میشود، به رادیو زمانه میگوید: «چنین احکام سنگینی که بیشک بهت و خشم هر انسانی را حتی با اندک حس مسئولیت شهروندی برمیانگیزد، به نظر من نشانگر نوعی خط و نشان کشیدن دستگاه قضایی برای فعالان حوزه حقوق بشر و حقوق شهروندیست؛ به قصد وادار کردن آنان به عقبنشینی و کوتاه آمدن از مواضع و منشهای خود و به قصد در هم شکستن پایداری و ایستادگی آنان.»
او در ادامه میگوید: «از سوی دیگر تحمیل چنین مجازاتهای سنگینی نه تنها نرگس محمدی و آتنا دائمی و … و بهطور کلی آن فرد کنشگر را زیر فشار سنگین قرار میدهد که اصولا حوزه نقد و کنش انتقادی را در جامعه به شدت و بیش از پیش امنیتی میکند. بستن اتهامهای امنیتی به یاشار سلطانی در پی افشاگریهای او از خلافکاریهای شهرداری تهران هم نمونه دیگری از همین رویه مهار و سرکوب کنشگری انتقادی در جامعه است. ابزارشان هم پروندهسازیهای امنیتی و ردیف کردن اتهامهای مبهم و پرهیاهویی از قبیل تبانی علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام و … است. مفاهیمی که نظام حکومتی حق تعبیر و تفسیر آنها را به انحصار درآورده تا شهروندان را تابع بیچون و چرای نظرها و عملکردهای خود بکند.»
پرستو فروهر که همچنان به دنبال دادخواهی برای پرونده قتل پدر و مادر خود و تمام قتلها و جنایتهای سیاسی در ایران است و بارها جمله «داد خواهیم این بیداد را» در این ارتباط مطرح کرده، درباره اعتراض به حکم نرگس محمدی و دیگر محکومانی مانند او میگوید: «به نظرم اعتراض به چنین احکامی نه تنها دفاع به حق از نرگس محمدی و دیگر زندانیان “امنیتی”ست که پافشاری بر حق و وظیفه شهروندی تکتک ما در نقد حاکمیت است.»
منصوره شجاعی: نرگس محمدی خطری بالقوه و بالفعل برای حاکمان مستبد است
منصوره شجاعی، فعال حقوق زنان، نویسنده و پژوهشگر نیز در پاسخ به سوال رادیو زمانه، پنج خصیصه را برای نرگس محمدی ذکر میکند و میگوید که خانم محمدی به دلیل این موارد مورد خشم و غضب دستگاه قضایی و امنیتی ایران واقع شده است. او با نام بردن این خصایص میگوید: «نرگس به جرم داشتن پنج خصیصه مورد خشم و غضب دستگاه قضایی و امنیتی قرار گرفته است: شجاعت، صداقت، شورمندی، دانش سیاسی و پایگاه مردمی. جمع این خصایص وقتی در چارچوب رویکرد حقوق بشری و مدنی او قرار میگیرد، از او چهرهای معتبر میسازد. در نتیجه چنین چهرهای از نگاه حاکمان مستبد خطری بالقوه و بالفعل به حساب میآید.»
این فعال مدنی در ادامه میگوید: «نقل و حکایت سلوک مدنی ، مدبرانه و آگاهانه نرگس، هم به همت رسانهها و هم به همت مردمانی که شاهد تلاشهای او بودند موجب شده تا مردم به حقانیت معنای فعالیتهای مدبرانه و اندیشمندانه حقوق بشری پی ببرند. پس این بار حاکمان از راه دیگری سعی در مجرم جلوه دادن چهره او داشتند. طبق نامهای که نرگس خود در این باره نوشته، این روزها گناهی که به گناهان او افزوده شده این است که چرا برای زنان بیسرپرست کاری نکرده؟ چرا برای زنان بیخانمان و آسیبدیده اجتماعی و معتاد کاری نکرده؟»
شجاعی در ادامه میگوید: «این پرسش وارونه اما از چند منظر پاسخی مستقیم دارد: آیا با دستان بسته میتوان زنجیر از دست دیگران باز کرد؟ آیا آنان که در این حوزهها فعالیت کردند از تیغ و زهر استبداد حاکم در امان بودند؟ وقتی که حاکمیت خود موجب بروز فقر، اعتیاد، فساد و فحشا میشود، چرا مسئولان به جای پاسخگویی به عنوان زمامداران یک کشور، فعالان مدنی حوزههای دیگر را مورد پرسش قرار میدهند؟»
منصوره شجاعی: ظاهرا حکومت نه تنها پاسخی برای این پرسشها ندارد بلکه از اساس تدبیری هم برای حل این مشکلات ندارد و از قضا گاه راه کسانی را که برای حل اینگونه مشکلات تلاش میکنند صعب و سخت میسازد. برای نمونه هم میتوان به بسته شدن خانه خورشید یا محدود کردن کار مددکاران اجتماعی داوطلب در این زمینه اشاره کرد. همچنین میتوان مجرم شناختن زنان جوانانی را یادآوری کرد که با کودکان کار همراهی کردند و خشت و گل برای ساختن خانههاشان بر دوش کشیدند.
شجاعی پاسخ خود را با این عبارات به پایان میبرد: «نکته اینجاست: حال که به دلیل بلوغ مدنی مردم ایران و به همت رسانهها جامعه در جریان آنچه نرگس انجام داده قرار گرفته و هیچکدام را جرم نمیداند، حاکمیت چاره دیگری ندارد جز آن که او را بابت آنچه انجام نداده است مجرم بشناسد. ظاهرا حضور آهنین نرگس در کارزار حقوق بشر پایههای چوبین استبداد را به لرزه در آورده است.»
منیره برادران: جرم نرگس محمدی جرات، شجاعت و خستگیناپذیری اوست
منیره برادران، نویسنده و پژوهشگر نیز با نقل رویدادی کوتاه درباره نرگس محمدی به سوالات رادیو زمانه پاسخ میدهد.
او میگوید: «به دنبال فراخوان سازمان عفو بینالملل برای آزادی نرگس محمدی، گروه کاری {در یکی از شهرهای آلمان} هم هفته گذشته برای جمعآوری امضا بسیج شده بود. خانمی آلمانی میخواست پیش از امضا بداند که نرگس محمدی به چه دلیلی به ۱۶ سال حبس محکوم شده است. با این که نوشته توضیحی را خوانده بود، قانع نمیشد و سوالش را تکرار میکرد: “میپرسم چه کار کرده؟” نمیدانم اگر واقعیت قضیه را میگفتم، قانع میشد یا نه. این واقعیت که جرم نرگس محمدی جرات، شجاعت و خستگیناپذیری اوست و هراس جمهوری اسلامی از زنان مقاوم حد و مرز نمیشناسد.»
برادران میگوید: «قدرت مردان فاسد این حکومت برای شکستن انسانها و ارعاب دیگران، هر جنایتی را مجاز میشمارد.»
دسته بندیها: زمینه و زمانه