فرستده خبر خانم لیدا اشجعی ۱۳۹۵/۷/۱۹
|
موج گستردهی افزایش فشار بر فعالان مدنی، سیاسی و حقوق بشری در روزهای اخیر نشان میدهد که جمهوری اسلامی با بحرانهای شدید سیاسی روبرو شده است و نشانههای آن را در ترس و نگرانی میان جناحهای مختلف حاکمیت و برخوردهای خشونتآمیز قوهی قضاییه و نهادهای امنیتی میتوان دید.
تشکیل دادگاههای فرمایشی و ناعادلانه و تصویب احکام سنگین برای زندانیان جرایم سیاسی، مدنی و حتی عادی گویای آن است که علیرغم افزایش اعتراضها به نقض گستردهی حقوق بشر در ایران که در تازهترین آن بان کی مون دبیرکل سازمان ملل در گزارشی ایران را به نقض گسترده حقوق بشر متهم کرد و از افزایش نگران کننده میزان اعدام، برگزاری دادگاههای ناعادلانه و بازداشتهای خودسرانه در ایران ابراز نگرانی کرد، باز هم حاکمان ایران همچنان بر طبل آزادی ستیزی و ظلم گسترده به مردم میکوبند.
مسئولان قضایی و نهادهای امنیتی، آزادی خواهان، عدالت جویان و دادخواهان را یا با شکنجه و اعدام سر به نیست میکنند یا با احکام ناعادلانه به بند میکشند یا با دیگر اشکال شکنجههای روانی از جمله: با وثیقههای سنگین زیر حکم نگاه میدارند یا با اخراج، ممنوع الخروج کردن و دیگر انواع محرومیت و محدودیت، خود و خانوادههای این فعالان را مورد اذیت و آزار شدید قرار داده و حقوقشان را پایمال میکنند. در دور تازهای از افزایش فشار و سرکوب، شاهدیم که 17 شهروند بهایی را ظرف کمتر از یک هفته در شیراز بازداشت می کنند. موج اعدام و افزایش فشار بر زندانیان قومی به ویژه زندانیان سنی افزایش بیسابقه یافته و صدور احکام ناعادلانه و حبسهای سنگین برای زندانیان همچنان ادامه دارد؛ از جمله: تأیید احکام ظالمانه 16 سال حبس برای نرگس محمدی، 7 سال برای آتنا دائمی و امید علی شناس و 2 سال برای ئاسو رستمی و علی نوری، به چه جرمی؟ تنها به جرم فعالیتهای حقوق بشری و آزادی خواهانه و مخالفت با مجازات اعدام و حجاب اجباری، دیدار با خانوادهی کشته شدگان و زندانیان و داشتن ماهواره!!! و در جدیدترین اقدام غیرقانونی در 13 مهر، گلرخ ابراهیمی ایرایی، همسر آرش صادقی را برای اجرای 6 سال حبس ظالمانه، تلفنی به اجرای احکام احضار و نوید کامران را برای اجرای حکم یک سال حبس بازداشت و به زندان اوین منتقل میکنند.
این فشارها نشان میدهد که مانند گذشته، روزهای خوبی را در پیش رو نخواهیم داشت و از طرفی شاهد افزایش فشار و زور و تهدید توسط رییس و مسئولان زندان رجایی شهر و شرایط وخیم بهداشتی در زندانهای ایران، به ویژه در مورد زندانیان سیاسی هستیم. مسئولان زندان گاهی عامدانه به وضعیت زندانیان بیمار رسیدگی نمیکنند تا با شکنجه سفید(فرسایش جسم و روان زندانی) او را بشکنند یا عاقبت با انواع و اقسام بیماری از زندان بیرون بیاید که دیگر توان ادامهی مبارزه را نداشته باشد؛ از جمله زینب جلالیان که علیرغم نظر پزشکان و تشدید بیماری، وی را در زندان نگاه میدارند. این شرایط در مورد سایر زندانها نیز وجود دارد از جمله در گزارشِ اخیر تعدادی از زندانیان از اندرزگاه 8 زندان اوین، به بحث عدم تفکیک و طبقه بندی زندانیان با وجود بیماریهایی مانند هپاتیت و ایدز و… در میان برخی از زندانیان به خصوص اتباع خارجی، عدم رعایت بهداشت در زندان و وجود حشرات موذی و غیره در اتاقها، فروش و مصرف موارد مخدر به مقدار زیاد در سطح تمامی زندان اشاره شده است. همراه با آن افزایش اعدام زندانیان عادی در زمان کوتاه بدون بررسی حقوقی کامل تحت عنوان پاکسازی زندانها برای کاهش افراد زندانی(اعدام 56 نفر طی 17 روز) نیز به نگرانیهای داخلی و خارجی دامن زده است.
ما نقض گستردهی حقوق بشر در ایران را به طور عام و احکام سنگین و ظالمانه اخیر از جمله احکام نرگس محمدی، آتنا دائمی، امید علی شناس و گلرخ ابراهیمی ایرایی و دیگر احکام صادره را به شدت محکوم میکنیم و هشدار میدهیمپاسخ حق طلبی و دادخواهی و آزادی طلبی زندان و شکنجه و اعدام نیست و خواهان لغو فوری این احکام ناعادلانه هستیم. ما همراه با سیمین عیوض زاده، مادر امید علی شناس میگوییم زندان برابر با اعدام خاموش است.
ما نقض بیشمار حقوق شهروندی مردم ایران را به شدت محکوم میکنیم و معتقدیم نمیتوان با زور و فشار و زندان و حتی اعدام، صدای دادخواهی مردم را خاموش کرد، همان گونه که شاهدیم فریادهای حق طلبی مردم ستمدیدهی ما از کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان، اقلیتها و خانوادههای آسیب دیده هر روز رسا و رساتر از گذشته میشود.
ما در همبستگی و همراهی با خانوادهها و دادخواهان، حقوق انسانی همهی مردم را پیگیرانه دنبال میکنیم و تا رسیدن به خواستهای آزادی خواهانه، دادخواهانه و عدالت جویانه خویش از پای نخواهیم نشست و همچنان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران خواهیم ماند.
«دور نیست که این صدای دادخواهی گوش همهی مردم دنیا را پر کند.»
مادران پارک لاله ایران
16 مهر 1395