فرستنده خبر خانم زرین تاج الیاسی ۱۳۹۵/۰۵/۲۴
به مناسبت روز جهانی جوانان؛ خشونت مرز و سن و نژاد نمیشناسد. در خانهای میآید، رشد میکند گسترده میشود و اگر آگاهی و آموزش نباشد از نسلی به نسل دیگر به ارث برده میشود. هرچند که آمار روشن و رسمی درباره خشونت خانگی در ایران وجود ندارد، اما نتایج یک بررسی نشان میدهد که حدود ۶۶ درصد زنان ایرانی تحت خشونت خانگی قرار دارند و برخی از این زنان حتی نمیدانند که قربانی خشونت هستند و بسیاری از خشونتگران هم نمیدانند که رفتار خشونتآمیز از خود نشان میدهند!…
پنجاه درصد زنان ایرانی خشونت را تحمل میکنند. این را من نمی گویم همین اردیبهشتی که گذشت ، حبیب الله مسعودی فرید معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی اعلام کرد.
گر چه هنوز خشونت خانگی راز مگوی زنان است و آمار روشن و رسمی درباره خشونت خانگی در ایران وجود ندارد. اما نتایج یک بررسی نشان میدهد که حدود ۶۶ درصد زنان ایرانی تحت خشونت خانگی قرار دارند.
اما بسیاری از آنها نمیدانند که قربانی خشونت هستند و بسیاری از خشونتگران هم نمی دانند که رفتار خشونت آمیز از خود نشان می دهند.
بعضی زنان نمیدانند قربانیاند
دو بار تجربه سقط جنین داشته ۲۳ ساله است و تقریبا هر روز به قول خودش «یک چک هم که شده می خورد.» نامش سمیرا است و می گوید: «حال و روز مادر شوهرش هم همین بوده ، تا میانسالی هر روز از شوهرش کتک می خورده.»
به گفته سمیرا، پدر شوهرش الگوی شوهرش است . سمیرا می گوید: «مرد خوبیه فقط دست بزن دارد که اگر به پدر شوهرم نگاه کنه ۵۰ سالش که بشه دیگه منو نمی زنه. »
مریم قربانی روانشناس میگوید: برخی زنان حتی نمیدانند که قربانی خشونت هستند. او با تاکید بر این که در جامعه ما، آموزش به خانواده درباره شناسایی و مقابله با خشونت خانگی گسترده نیست میگوید: دولت باید از مدارس آموزشهای قانونی و حقوقی درباره خشونت را برای جوانان در نظر بگیرد.
آموزش مطلقا ضروری
حسین قاضیان جامعهشناس نیز بر آموزش راههای شناسایی و کنترل خشونت خانگی به جوانان تاکید می کند. به گفته او زندگی نیازمند مجموعه ای از دانسته ها و مهارت ها است که بدون آنها زندگی در مسیر موفقی حرکت نخواهد کرد.
قاضیان میگوید: برای زندگی در جهان امروز نیز ما نیازمند دانسته ها و مهارتهای متناسب با جهان امروزی هستیم. اما اگر از این دانشها و مهارتهای امروزی بهرهمند نباشیم ،این دانستهها و مهارتهای گذشتگان است که مسیر زندگی ما را تعیین خواهد کرد، یعنی همان چیزی که به آن «سنت» میگویند.
این جامعه شناس با اشاره به این که باید دانست که این سنت با خود چه چیزهایی به همراه میآورد؟ اینگونه می گوید: اول از همه داشتن خانواده ای نابرابر. نابرابر هم از لحاظ سنی٬ هم از نظر جنسیتی. یعنی همان خانواده پدر سالار که در آن «بزرگتر»ها و «مرد»ها برتر هستند و منابع به صورت کاملا نامتعادل بین اعضای خانواده تقسیم می شود.
به گفته او، بخشی از این عدم تعادل خود را در کاربرد «زور» نشان میدهد، یعنی تمایل به اعمال زور جسمی برای حل منازعات درون خانوادگی یا همان چیزی که به آن «خشونت» خانگی میگویند.
وقتی خشونت بخشی از زندگی است
از نگاه حسین قاضیان، وقتی آموزش برای زندگی خانوادگی امروزی در کار نباشد٬ آدمهایی که به د نبال تشکیل خانواده میروند٬ عملا از همان آداب و سنت گذشتگان استفاده میکنند که خشونت خانگی هم بخشی از آن است و آدمها بدون آموزش دیدن حتی ممکن است متوجه وجود چنین پدیدهای نشوند و این شیوه را بنا به عادت دنبال کنند و اصلا هم به نامناسب بودن این روش زندگی مشترک خانوادگی واقف نشوند.
او ادامه میدهد: در نتیجه مرد برای زدن زنش چندان دغدغهای نخواهد داشت و زدن هم در کتک خوردنش ممکن است چیزی غیرعادی احساس نکند چون هر دو طرف آن را به مثابهی بخشی از زندگی معمول خانوادگی قلمداد میکنند و با آن کنار میآیند بی آنکه به عواقبش برای زندگی خانوادگی٬ برای اعضای خانواده یا حتی آثارش بر خودشکوفایی خویش توجه کنند.
به اعتقاد این جامعهشناس ، آموزش در مورد زندگی خانوادگی امروز از جمله مسائل مرتبط با خشونت خانوادگی مطلقا ضروری به نظر میرسد.
خشونت خانگی در غیبت آمارهای رسمی و آموزش رشد میکند.
خشونت خانگی مرز و سن و نژاد نمی شناسد. در خانهای میآید، رشد میکند گسترده میشود و اگر آگاهی و آموزش نباشد از نسلی به نسل دیگر به ارث برده میشود.